کولبران تبدیل به پیلهوران فقیر و بیکار میشوند
کولبران در گفتوگو با همشهری از دولت میخواهند در مناطق مرزی شغل ایجاد کند
محمدصادق خسرویعلیا: خبرنگار
بیکاری همچنان گریبانگیر معیشت مرزنشینان کشور است. سالهاست زیر سایه بیکاری در مناطق مرزی مشاغل خاصی مثل کولبری رواج یافته است. این درحالی است که شغل پرمشقت کولبری ضمن اینکه عزت و کرامت انسانی را زیر سؤال میبرد، با تلاش دولت برای جلوگیری از قاچاق کالا نیز ناسازگاری دارد. کمتر از 2هفته پیش دولت برای رفع چالش کولبری که دستکم چرخ معیشت دهها هزار نفر از مردمان مرزنشین کشور به واسطه آن میچرخد، تصمیم گرفت با ممنوعیت کولبری به غائله خاتمه دهد. چندی پیش وزیر کشور اعلام کرد: «مطابق مصوبه دولت، کولبری ممنوع میشود.» عبدالرضا رحمانیفضلی در اجلاس ماهانه اتاق بازرگانی ایران با اشاره به اینکه در بحث کولبری تصمیمات خوبی گرفته شده، گفت: «مطابق مصوبه دولت، کولبری ممنوع میشود و هیچ فردی حق ندارد کولبری انجام دهد و مرزها بسته میشود. در ازای آن افرادی که حداقل 3سال سابقه حضور در روستا را دارند، کارت پیلهوری دریافت میکنند و با ایجاد ۱۵ بازارچه مرزی میتوانند کالا را در آنجا عرضه کنند. کولبری با کرامات انسان و حقوق شهروندان ایرانی منافات دارد.» این خبر مهم در حالی انتشار یافته که به نحوه توزیع کارت پیلهوری و چگونگی فعالیت کولبران در قالب یک پیلهور هیچگونه اشارهای نشده است. جمعی از کولبران شهرستان سردشت در گفتوگو با همشهری عنوان کردند کارت پیلهوری راهکاری است که در دولت قبل نیز اجرا، ولی با شکست روبهرو شد.
«ممنوع شود. اصلا کولبری را از صحنه روزگار پاک کنند. والله ما خوشحال میشویم. کولبری کار انسان نیست. کدام انسانی حاضر میشود 50-40کیلوگرم بار و بیشتر را کیلومترها به دوش بکشد و در مسیرهای پرخطر کوهستانی برای یک لقمه نان با زندگی خود معامله کند. والله شرمسارم از خانوادهام. از کودکانم وقتی میگویند، خجالت میکشیم در مدرسه بگوییم شغل پدرمان کولبری است. این همه فلاکت و زجر، این همه شرمندگی کاش خرج یک زندگی حداقلی میشد. همه اینها را باید تحمل کنم که فقط خانوادهام از گرسنگی نمیرد.» عثمان، جوان 29سالهای است که تا دست چپ و راستش را شناخت کولبر شد. از 10سالگی با کولبران همراه بوده و از 15سالگی تبدیل به یک کولبر تمامعیار میشود. غم نان او را مجبور کرد که تحصیلات دوره دبیرستان را نیمه رها کند.
کولبری با همه اتفاقات تلخ زندگی عثمان گره خورده و سرمنشأ همه بدبختیهای اوست: «پدرم کولبر بود. وقتی یک جنین دوماهه بودم از دستش دادم. عید قربان سال67. آن روز شغل و جرم پدرم کولبری بود. به او شلیک شد. در نقطه صفر مرزی. به دنیا نیامده از مصیبت کولبری یتیم شدم. 4ماه پیش از آنکه پدرم کشته شود، عروسش را به خانه آورده بود. من تنها یادگار کولبری هستم که حجله دامادیاش، حجله عزایش شد. مادرم با هزار امید و هزاران بدبختی و مشکل مرا بزرگ کرد. که چه شود!؟ من هم کولبر شوم! نزدیک به 19سال است که همان مسیری که پدرم رفت و دیگر نیامد را طی میکنم. وقتی داماد شدم بیچاره مادرم میترسید به سرنوشت شوم پدرم دچار شوم. چند روی نگذاشت کولبری کنم. اما آخرش سفره خالی و تنگدستی مغلوبش کرد.»
سلیمانی در مورد حدف و ممنوعیت کولبری میگوید: «خدا کند این شغل از روی زمین ریشهکن شود. اما کولبری نباشد، از کجا نان بخوریم. در این کوهستان شغلی به جز کولبری سراغ دارید!؟ نزدیک به 12 تا 13هزار نفر در منطقه مرزنشین سردشت کولبری میکنند، چون چارهای ندارند. تنها گروه ما که شبها به دل کوهستان میزند و از مرز عبور میکند نزدیک هزار کولبر دارد. این منطقه 5مسیر کولبری دارد و دهها گروه بزرگ کولبران. همین الان به من بگویند کولبری نکن، از صبح تا شب در شهر بمان و کار کن. هر کاری. حتی سختترین کار. به ازایاش هم ماهانه 600هزار تومان حقوق بدهند. من قبول میکنم و میمانم. کولبر از سر حرص و طمع که جانش را نمیگذارد کف دستش. خدا میداند دردمان همان یک لقمه نان است.»
عثمان ادامه میدهد: «کارت پیلهوری دردی را دوا نمیکند. مگر این کارت چقدر درآمد دارد. من الان به زحمت ماهانه 600 هزار تومان کار میکنم؛ یعنی هفتهای 150هزار تومان. با کارت پیلهوری درآمدم میشود هفتهای 40 تا 50هزار تومان.»
عظیمی هم یکی از کولبران شهرستان سردشت است. او نیز در مورد کارت پیلهوری میگوید: «در شهرستان سردشت 13 تا 15هزار نفر کارت پیلهوری دارند. این کارتها در دولت قبلی توزیع شد. نتیجه این کار فقط فقر و خانهنشینی کولبران بود. وقتی برای یک کولبر کارت پیلهوری صادر میشود بهمعنای آن است که دیگر کولبر حق ندارد وارد مرز شود چراکه کولبر مجبور است این کارتها را در اختیار افراد خاصی قرار دهد که مجوز فعالیت دارند. این افراد با کارت پیلهوری کولبران تجارت میکنند. سودهای کلان در کیسه آنها میرود و مبالغ اندکی بابت اجاره کارت به کولبران پرداخت میشود. با این روش کولبران بیکار و فقیرتر میشوند.»
این کولبر با اشاره به اینکه وزیر کشور در مورد جزئیات کارت پیلهوری سخنی نگفته، میگوید: «وقتی حرفی زده نمیشود، یعنی همان راهکار قبلی قرار است اجرا شود. اگر قرار باشد کارت پیلهوری صادر و مرز بسته شود، کولبر بیچاره میشود. این را هم بگویم کولبران مجبور هستند به هر آب و آتشی بزنند تا بتوانند شکم خانوادهشان را سیر کنند. چه مرز بسته باشد، چه نباشد به اجبار کار میکنند. الان مرز بسته است اما دستههای چند صد نفری کولبران شبانه در مسیرهای مرگبار کوهستانی با جان خود بازی میکنند و هزاران خطر را برای گذران زندگیشان به جان میخرند.»
کولبر جوان دیگری که تمایل ندارد نامی از او آورده شود، میگوید: «راهکار پیلهوری یکبار شکست خورد و بار دیگر هم شکست میخورد. هزاران جوان بیکار در این منطقه به کولبری مشغول هستند. راه و چارهای جز این هم ندارند. اگر قرار است برای حل این مشکل اقدامی کنند بهتر است به فکر شغل باشند برای این جماعت بیکار. اگر شغل ایجاد شود، خودبهخود کولبری حذف میشود. به شما بگویند بنشین در خانهات و از گرسنگی بمیر، مینشینی!؟ مسلما نه. کارخانه بسازند، برای شاغلشدن ما یک قدم بردارند بعد خواهید دید که حتی یک نفر هم زندگیاش را با کولبری تباه نخواهد کرد.»
یکی از کولبران میانسال با تأیید اینکه کارت پیلهوری به نام کولبران است و به کام تاجران، به همشهری میگوید: «سردشت بهترین و مرغوبترین انگور را دارد. اما یک کارخانه درست و حسابی تولید مویز در این منطقه نمیسازند. ما انگور را به کشورهای دیگر صادر میکنیم همین انگور در کارخانههای خارجی تبدیل به مویز میشود و دوباره آنرا خریداری میکنیم. اگر این کارخانهها در سردشت باشند هزاران جوان کولبر در آن مشغول بهکار میشوند. فقط موضوع انگور و کارخانه مویز نیست، اگر قرار باشد در این منطقه شغل ایجاد شود، میتوان اقدامات مهمتری انجام داد.
حتی اگر قرار به سرمایهگذاری هم نباشد میتوان کولبری را به شکل بهتری ساماندهی کرد. اینکه بیایند کارت پیلهوری به همان روش قبل صادر کنند و تنها به عدهای تاجر مجوز فعالیت داده شود، واقعا در حق ما کولبران ظلم میشود. مجبوریم کارتها را در اختیار تاجران قرار دهیم و خودمان دوباره بهصورت قاچاقچی و غیرقانونی کولبری کنیم. حداقل کاری که میتوان انجام داد، این است که به کولبری که کارت پیلهوری دارد اجازه فعالیت داده شود؛ یعنی به جای اینکه کارت پیلهوری یک امتیاز برای تاجران باشد، این امتیاز را به کولبران بدهند.»