• جمعه 2 آذر 1403
  • الْجُمْعَة 20 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 22
شنبه 28 مهر 1403
کد مطلب : 237934
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/1jRgo
+
-

نشست «ژانر و مؤلف» با حضور خسرو دهقان

نشست «ژانر و مؤلف» با حضور خسرو دهقان

در صبح نخستین روز جشنواره  فیلم ‌کوتاه تهران، نشست تخصصی «ژانر و مؤلف» به دبیری حسن حسینی با حضور خسرو دهقان با موضوع «ژانر و مؤلف» برگزار شد.
حسن حسینی در ابتدای این نشست با اشاره به کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی بیان کرد:‌ ما در 3جلسه نشست تخصصی ‌ که درباره «ژانر» است، می‌خواهیم بگوییم چگونه «غلط نگوییم»، چراکه فرهنگ‌ها و تصورات اشتباهی در حوزه ژانر وجود دارد و این ذهنیت آشفته مفاهیم اشتباهی را خلق می‌کند. البته این نکته مهم است که قاعدتا نمی‌توان فرهنگ اشتباهی را که در سینما به‌وجود آمده است در 3جلسه یک‌ساعت‌ونیمه ترمیم کرد؛ اما تلاش ما در این سلسله نشست‌ها این است که تغییراتی هرچند جزئی و کوچک اما کارآمد در ابعاد همین جلسات ایجاد کنیم. مؤلف واژه‌ای است که با هر شکل و تعریفی و در هر مکالمه‌ای به‌صورت روزانه و در هر بحثی استفاده می‌شود؛ اما هر فیلم با اسم کارگردان آن شناخته می‌شود؛ فیلم جدید تارانتینو، آخرین اثر هیچکاک و... در تمامی مثال‌ها نام کارگردان در میان است؛ اما چگونه این اتفاق رخ می‌دهد؟

دردسرهای تئوری مؤلف


خسرو دهقان، استاد نخستین نشست تخصصی جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در ادامه بیان کرد: در ابتدا باید بگویم که من کارگردان‌ها را دوست دارم و معتقدم پس از این سال‌هایی که از تولد سینما می‌گذرد، هنوز موافقان و مخالفانی در موضوع «تئوری مؤلف» وجود دارند؛ اما باید بدانیم آن چیزی که در یک فیلم مهم است، کارگردان آن اثر است که این گزاره نیز خود قابل بحث است، چراکه نمی‌توان گفت هر کارگردانی، بلکه کارگردانانی که آثارشان دارای جزئیات تکرار‌شونده‌اند، اهمیت دارند؛ یعنی یک فیلم بد از یک کارگردان مؤلف که کار خود را تکرار می‌کند از یک فیلم خوب از کارگردانی که کارهای متفرقه انجام می‌دهد، بهتر است.
او عنوان کرد: در سال۱۹۵۴ مقاله‌هایی نوشته می‌شود که «تئوری مؤلف» را در جامعه بیش‌ازپیش به افراد معرفی می‌کند و شناخت از آن تا حدی بالا می‌رود، به‌صورتی که در فرانسه توجه به این موضوع بسیار زیاد است، چراکه تا مدت‌ها تنها آثاری که در سینه‌کلوب‌ها و سینمای بابابزرگ‌ها وجود داشت قابل دسترس و تماشا بود، تا زمانی که آثار هالیوود پا به دنیای سینما گذاشت.
در تمام این آثار که وسترن، موزیکال، عاشقانه و... بودند، حرف‌های تکرارشونده‌ای وجود دارد که پس از تماشای آنها توسط افراد، مطالعه روی این نکات تکرار‌شونده شروع و از دل این جریان، «تئوری مؤلف» زاده می‌شود و دیگر بازیگر، عوامل و... اهمیت ندارند و اندیشه کارگردان در مرکز بحث قرار می‌گیرد.
در برابر سینمای بابابزرگ‌ها، استثنایی‌ترین فیلمساز جهان ژان رنوار است و به سینمای آن، سینمای رئیس می‌گویند. پس از این جریان‌های فکری و ظهور نسل جدید، «تئوری مؤلف» در فرانسه باب می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید