• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
یکشنبه 21 مرداد 1403
کد مطلب : 232397
+
-

پرونده‌ای درباره اطفال و نوجوانانی که مرتکب جرائم بزرگی شده اند

تبهکارانِ‌کوچک

تبهکارانِ‌کوچک

دنیای تبهکاران، بزرگ و کوچک نمی‌شناسد. بسیاری از خلافکارانی که به قول خودشان تریلی هم نمی‌تواند سابقه‌شان را با خود بکشد روزی از سرقت‌های کوچک و پیش‌پا افتاده شروع کردند و در نهایت به تبهکاری حرفه‌ای تبدیل شدند. کسی چه می‌داند. شاید یکی از روزهای نوجوانی به‌دنبال فکری کودکانه به اشتباه تخم مرغی را دزدیدند و در ادامه به شتردزد تبدیل شدند. هرچند برخی نوجوانان این دوره و زمانه از همان ابتدا سراغ خلاف‌های سنگین می‌روند اما بازخوانی پرونده برخی از آنها می‌تواند عبرت‌آموز باشد. در این گزارش چند پرونده را که متهمان آن نوجوانان هستند بازخوانی می‌کنیم.

در رویای سفر به خارج از کشور
یکی از پرونده‌هایی که ردپای 3پسر نوجوان در آن وجود دارد ماجرای3پسر 16ساله است که با اجرای نقشه‌ای وارد خانه مردی ثروتمند در شمال تهران شدند و بعد از مجروح کردن او خودروی لوکس و پول‌هایش را سرقت کردند. شاکی 65ساله که از ناحیه شکم و پهلو مجروح شده بود به افسران تجسس گفت: چند ساعت قبل زنگ خانه‌ام در خیابان جلفا به صدا در آمد و در را باز کردم اما ناگهان 3پسر نوجوان که چهره‌هایشان را پوشانده بودند با لگد به در کوبیدند و وارد شدند. آنها چاقو داشتند و با تهدید من را روی صندلی نشاندند و دست و پایم را بستند. آنها را نمی‌شناختم و از نیتشان اطلاعی نداشتم. یکی از آنها که جثه بزرگ‌تری داشت با چاقویش چند ضربه به پهلویم زد. فکر کردم می‌خواهد من را بکشد. گفتم هر چیزی که بخواهید به شما می‌دهم اما مرا نکشید ولی او چند ضربه دیگر هم زد. آنها در ادامه سراغ پول‌هایم رفتند و حدود 35میلیون تومان برداشتند و بعد سوئیچ خودروی هونداآکوردم را برداشتند و با آن فرار کردند. با ثبت این شکایت، تحقیقات برای دستگیری زورگیران ناشناس آغاز شد. در نخستین اقدام مشخصات خودروی مسروقه در اختیار واحدهای مختلف پلیس قرار گرفت و دستور توقیف آن صادر شد. با ادامه تحقیقات در این‌باره کارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد پسر سرایدار با همدستی 2دوست دیگرش نقشه این سرقت خشن را طراحی و اجرا کرده است. در چنین شرایطی گروهی از افسران تجسس راهی مخفیگاه متهمان در منطقه جوادآباد ورامین شدند. آنها با زیرنظر گرفتن متهمان خیلی زود توانستند پسر سرایدار و 2همدستش را دستگیر کنند. مأموران در بازرسی مخفیگاه متهمان 35میلیون تومان پول مسروقه را کشف کردند اما از سرنوشت خودروی مسروقه خبری نبود تا اینکه متهمان در بازجویی‌های مقدماتی اعتراف کردند خودروی هوندا آکورد شاکی را در بیابان‌های اطراف ورامین به آتش کشیده‌اند. 3متهم که همگی آنها 16ساله هستند در بازجویی‌ها به‌دست داشتن در این سرقت اعتراف کردند. یکی از آنها به نام حمید گفت: من و بصیر و نذیر در مدرسه‌ای در اطراف ورامین همکلاسی هستیم. من و بصیر اصلا تهران را بلد نیستیم اما نذیر که پدرش سرایدار ساختمانی در بالای شهر بود همه جا را بلد بود. او یک روز بعد از مدرسه سراغ‌مان آمد و گفت فرد ثروتمندی را می‌شناسد که اگر به خانه‌اش دستبرد بزنیم پول زیادی نصیب‌مان می‌شود. ما هم فریب حرف‌هایش را خوردیم و با او به تهران رفتیم. او ابتدا ما را به پارکینگ ساختمانی برد و در آنجا به ما چند دستمال پارچه‌ای داد تا صورت‌مان را بپوشانیم. در ادامه سه نفری چند طبقه بالا رفتیم و او زنگ یکی از خانه‌ها را زد و وقتی در باز شد با لگد به در کوبید و صاحبخانه را کنار زد. نذیر چاقو داشت و چاقوی دیگری هم به من داد و با آن شروع به تهدید صاحبخانه کردیم و من دست و پایش را روی صندلی بستم. نذیر با چاقو چند ضربه به پهلوی او زد و در ادامه سوئیچ خودروی صاحبخانه و مبلغ 35میلیون تومان از او گرفتیم و سوار بر خودروی او فرار کردیم. در بین راه نذیر 5 میلیون تومان به من داد و گفت می‌خواهد با بقیه پول‌ها به خارج فرار کند. من دیگر او را ندیدم تا اینکه دستگیر شدیم. نذیر نیز در اعترافاتش گفت: چون پدرم سرایدار بود گاهی به محل کارش رفت‌وآمد می‌کردم. همه آدم‌های آنجا پولدار بودند و من وسوسه شدم تا از آنجا سرقت کنم. می‌خواستم بعد از این سرقت به خارج بروم اما دستگیر شدم. او درباره انگیزه‌اش از آتش زدن خودروی شاکی گفت: اول فکر می‌کردم می‌توانم خودرو را بفروشم اما در ادامه منصرف شدم و آن را به بیابان بردم و آتش زدم تا ردی از من به جا نماند.

قاتل قوی‌ترین مرد ایران
شاید یکی از معروف‌ترین ماجراهایی که تبهکاری نوجوان در آن دخالت داشت به ماجرای قتل روح‌الله داداشی، یکی از قوی‌ترین مردان ایران بر می‌گردد؛ ماجرایی که تا مدت‌ها نقل محافل بود و همه درباره آن صحبت می‌کردند. اما چطور شد که پسری 17ساله مرتکب چنین جنایتی شد ؟ شامگاه 26تیر سال 1390درگیری سرنشینان یک خودروی پراید با روح‌الله داداشی، قهرمان مسابقات قوی‌ترین مردان ایران و جهان، جنایت هولناکی را رقم زد که قربانی آن کسی نبود جز جوان ورزشکار. ماجرای این درگیری از دقایقی قبل کلید خورده بود؛ وقتی آینه خودروی قوی‌ترین مرد ایران هنگام عبور از خیابان گلشهر کرج، با آینه خودروی پراید مشکی‌رنگی برخورد کرد. به‌دنبال این برخورد، قوی‌ترین مرد ایران به تصور اینکه اتفاق خاصی رخ نداده به راهش ادامه داد غافل از اینکه 3سرنشین پراید در تعقیب او بودند تا هرطوری شده انتقام این برخورد را بگیرند. لحظاتی بعد وقتی خودروی پراید در نزدیکی خودروی روح‌الله داداشی قرار گرفت و پسران جوان شروع به فحاشی به قوی‌ترین مرد ایران کردند، او از ماشین پیاده شد تا به ماجرا خاتمه دهد اما فحاشی‌های سرنشینان پراید تمامی نداشت. داداشی قصد داشت آنها را آرام کند اما در همین هنگام بین او و سرنشینان پراید درگیری به‌وجود آمد و یکی از پسران جوان بعد از نزدیک شدن به جوان ورزشکار با چاقوی تیز و برنده‌ای که در دست داشت، چند ضربه به گلو و سینه وی وارد کرد. درحالی‌که جوان ورزشکار به‌شدت مجروح شده بود، پسر جنایتکار و همدستانش سوار خودروی پراید شدند و پا به فرار گذاشتند و پیکر نیمه‌جان روح‌الله داداشی توسط مردی که همراه او بود به بیمارستان شهید مدنی کرج انتقال یافت. تلاش پزشکان برای نجات قوی‌ترین مرد ایران آغاز شد اما او به‌علت شدت جراحات وارده و پاره شدن شریان‌های حیاتی‌اش، روی تخت بیمارستان جان باخت. جوانی که همراه روح‌الله داداشی بود شماره پلاک خودروی متهمان را یادداشت کرده بود و تحقیقات برای دستگیری آنها شروع شد. مأموران با بررسی‌های گسترده مالک خودرو را شناسایی کردند و در نهایت توانستند قاتل فراری را دستگیر کنند. پسر17ساله که علیرضا نام داشت در اعترافاتش گفت قصد کشتن روح‌الله را نداشته و اصلاً او را نمی‌شناخته ‌است. او گفت: در جریان درگیری، داداشی کتکم ‌زد من هم برای ترساندنش از چاقو استفاده کردم. این متهم سرانجام با حکم قضات دادگاه کیفری استان البرز به قصاص محکوم شد و حکمش بامداد روز ۳۰ شهریور سال 1390 در خیابان پونه گلشهر کرج در ملأعام اجرا شد.

سرقت خونین 3دوست نوجوان

3دوست نوجوان بعد از مصرف مشروبات الکلی تصمیم به زورگیری از عابران پیاده گرفتند اما در جریان دومین سرقت، مرتکب جنایت خونینی شدند که قربانی آن یک مرد میانسال بود. چندی پیش مأموران پلیس پایتخت در جریان حمله مرگبار 3نوجوان موتورسوار به مرد میانسالی در 16متری مجیدیه قرار گرفتند و برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند. آنها بعد از حضور در محل با پیکر بی‌جان مرد 46ساله‌ای روبه‌رو شدند که در اثر اصابت ضربات چاقو جان باخته بود. با گزارش ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران، وی همراه تیمی از کارآگاهان جنایی راهی محل حادثه شد و به این ترتیب تحقیقات پلیسی برای شناسایی قاتلان مرد میانسال کلید خورد. پرس و جو از شاهدان نشان می‌داد که مقتول زمانی که در حال عبور از خیابان بوده، هدف حمله 3نوجوان موتورسوار قرار گرفته و آنها بعد از وارد آوردن 2ضربه چاقو به بدن وی، کیفش را ربوده و متواری شده‌اند. درحالی‌که تحقیقات ادامه داشت، مأموران متوجه شدند همان شب 2سرقت مشابه دیگر نیز در همان منطقه صورت گرفته و هر دو شاکی با طرح شکایت خواهان رسیدگی به پرونده‌شان شده‌اند. از آنجا که احتمال می‌رفت این سرقت‌ها نیز از سوی همان زورگیران جنایتکار صورت گرفته باشد، مأموران به تحقیق از شاکیان پرداختند. یکی از آنها مدعی شد که قصد بالا رفتن از پله‌های پل عابر پیاده را داشتم اما هنوز 2پله بالا نرفته بودم که 2پسر نوجوان با عجله به سمت من آمدند. یک نفر از آنها از پشت یقه کاپشن مرا گرفت و مشت محکمی به‌صورتم زد. نفر دوم هم کیف دستی‌ام را که حاوی مقداری پول نقد و مدارک بود، به سرقت برد. سپس هر دوی آنها به طرف فرد موتورسواری که منتظرشان بود رفتند و همگی پا به فرار گذاشتند. شاکی دوم که مرد سالخورده‌ای بود نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرد. او نیز مدعی بود که 3نوجوان زورگیر با حمله به او، کیف‌ حاوی لپ‌تاپ و لوازم همراهش را سرقت کردند و سوار بر یک موتورسیکلت هوندای سبزرنگ پا به فرار گذاشتند. با اظهارات شاکیان مشخص شد که زورگیران نوجوان همان افرادی هستند که با حمله به مرد میانسال او را به قتل رسانده بودند. درحالی‌که بررسی‌ها ادامه داشت، مردی نزد مأموران پلیس رفت و مدعی شد که پسر 17ساله‌اش به نام فرید به همراه 2نفر از دوستانش در یک سرقت نقش داشته است. او گفت: ساعتی قبل با دیدن مقداری پول در جیب پسرم به او شک کردم. برای همین همه حرکاتش را زیرنظر گرفتم تا اینکه وقتی او ماجرای سرقتی را که با 2نفر از دوستانش مرتکب شده بود تلفنی برای فرد دیگری تعریف می‌کرد، فهمیدم که وی و دوستانش مرتکب سرقت شده‌اند. با اظهارات این مرد، مأموران فرید را دستگیر کردند و در بازجویی از او مشخص شد که وی یکی از همان 3نوجوانی است که در زورگیری مرگبار از مرد میانسال نقش داشته است. با مشخص شدن این موضوع، نوجوان سارق به اداره آگاهی منتقل شد و در بازجویی‌ها گفت: شب حادثه من و 2نفر از دوستانم مقداری مشروبات الکلی مصرف کردیم و بعد از آن سوار موتورسیکلت شده و راهی خیابان‌ شدیم. آن شب به‌خاطر اینکه در حالت عادی نبودم، به میلاد و محمدرضا پیشنهاد دادم تا از عابران پیاده زورگیری کنیم. نخستین سرقتمان از همان مردی بود که قصد بالا رفتن از پله‌های پل عابر پیاده را داشت. پس از این سرقت، به پیشنهاد محمدرضا، چاقو خریدیم و برای سرقت دوم راهی خیابان مجیدیه شمالی شدیم. حدود ساعت 10شب بود که متوجه مرد میانسالی شدیم که در حال عبور از خیابان بود. محمدرضا و میلاد برای سرقت به سمت او رفتند و وقتی برگشتند، گفتند که مجبور شده‌اند با چاقو 2ضربه به آن مرد بزنند تا بتوانند کیفش را سرقت کنند. بعد از آن هم سرقت دیگری مرتکب شدیم و به خانه برگشتیم. بعد از اعترافات فرید، 2همدست او نیز دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شدند. متهمان که از ماجرای مرگ یکی از طعمه‌هایشان شوکه شده بودند در بازجویی‌ها به زورگیری مرگبار و سرقت از 2مرد دیگر اعتراف کردند و گفتند که فردای روز سرقت، لپ‌تاپی را که از یکی از طعمه‌هایشان دزدیده بودند به یک مالخر فروخته‌اند.

پایان زورگیری‌‌های پسر خشن

نوجوان ۱۶ ساله به بهانه نگاه چپ با طعمه‌هایش درگیر می‌شد و با تهدید چاقو دست به زورگیری می‌زد. او پس از سرقت سوار خودروی همدستش می‌شد و فرار می‌کرد. این باند دو نفره اواسط اردیبهشت با شکایت ۲ مالباخته تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. یکی از آنها به مأموران گفت: من و دوستم در پیاده‌‌رو قدم می‌زدیم که پسری به ما نزدیک شد. او به بهانه نگاه چپ و اینکه با او چشم تو چشم شده‌‌ایم با ما درگیر شد و با تهدید چاقو گوشی هر دوی ما را گرفت و سوار یک پراید شد. من هم دنبالش دویدم و دستگیره ماشین را گرفتم که در همین هنگام راننده پراید که مرد جوانی بود به سارق گفت با چاقو بزنش. او هم یک ضربه به دستم زد و من نقش بر زمین شدم. چند روز از این شکایت گذشته بود که مأموران پلیس به یک خودروی پراید ۱۴۱ نوک مدادی مشکوک شدند. راننده مرد جوانی به اسم فرهاد بود و وقتی ازماشینش مقدار زیادی گوشی تلفن همراه و وسایل مسروقه داخل خودروی کشف کردند، دستگیر شد و به پایگاه یکم آگاهی انتقال یافت. در آنجا مشخص شد که فرهاد همدست همان نوجوان زورگیر است که تحت تعقیب پلیس قرار دارد. با اطلاعاتی که از او به‌دست آمد همدست 16ساله‌اش نیز دستگیر شد. وقتی او تحت بازجویی قرار گرفت گفت تاکنون با این ترفند از ده‌ها نفر گوشی‌هایشان را زورگیری کرده است.

  سرقت 2دقیقه‌ای پراید
پسر 15ساله در یک چشم به‌هم زدن در پراید را باز کرده و آن را سرقت می‌کند. او مدتی قبل سرقت خودرو را یاد گرفته بود و بعد از آنکه خودرویی را در یکی از خیابان‌های اهواز سرقت کرد با ثبت لحظه سرقت توسط  دوربین‌های مداربسته به دردسر افتاد و دستگیر شد و به چندین فقره سرقت خودرو اعتراف کرد.

   سرقت مرگبار پسر نوجوان از موزه
پسر 16ساله هنگام سرقت از موزه‌ای در تفرش جانش را از دست داد. او با همدستی شخص دیگری به‌وسیله یک طناب از قسمت مرتفع و گنبدی موزه به قصد سرقت اشیای عتیقه، وارد موزه شده بود که به خاطر شکسته شدن شیشه ویترین مچ پایش دچار خونریزی شد و چون نتوانست پایش را رها کند بر اثر خونریزی جان باخت.

  سرقت از سر کنجکاوی
بازجویی از پسری 10ساله که در بروجرد دست به سرقت یک پراید زده بود نشان داد که او از سر کنجکاوی دست به این سرقت زده است. او که خیلی حرفه‌ای و به سرعت در خودرو را باز کرده و سوار آن شده بود چند روز بعد دستگیر شد و با اعتراف به سرقت گفت که به‌خاطر هیجان دست به این سرقت زده است.

  دستگیری هکر 13ساله
پسری 13ساله با نقشه‌ای پیچیده موفق شد حساب بانکی 10هزار نفر را هک کرده و موجودی حساب‌شان را خالی کند. این نوجوان با استفاده از ترفند فیشینگ دست به این کار زد. او با ساختن درگاه مجازی این افراد را به صفحه‌ای جعلی هدایت و در ادامه اطلاعات بانکی‌شان را سرقت می‌کرد که در نهایت دستگیر شد.

سرقت ریل توسط باند تبهکاران نوجوان
بررسی پرونده بسیاری از افرادی که در سنین پایین وارد دنیای تبهکاران شده‌اند نشان می‌دهد دنیای سیاه‌شان از یک اتفاق ساده مثل سیگار کشیدن شروع شده اما در ادامه به اعتیاد، سرقت و... منجر شده است. مثل 4پسر نوجوان که به مواد‌مخدر اعتیاد پیدا کردند اما در ادامه مجبور شدند برای تامین هزینه مواد مصرفی‌شان ریل راه‌آهن سرقت کنند. مدتی قبل مأموران پلیس آگاهی استان لرستان راهی بازار اجناس دست دوم در شهرستان دورود شدند و به بررسی مغازه‌ها پرداختند. زمانی که مأموران سرگرم بررسی یک مغازه ضایعات آهن بودند، چشمشان به چند قطعه ریل راه‌آهن افتاد که در گوشه‌ای از مغازه بود. مأموران که به ماجرا مشکوک شده بودند، به تحقیق از صاحب مغازه
پرداختند. او به مأموران گفت ریل‌ها را 4پسر نوجوان به او فروخته‌اند. او گفت: چند روز پیش 4پسر 16-15ساله سراغم آمدند و گفتند که تعدادی ریل راه‌آهن برای فروش دارند. از آنجا که به تازگی ورشکسته شده بودم و به‌دنبال راهی برای جمع‌آوری سرمایه از دست رفته‌ام می‌گشتم، ریل‌ها را از آنها خریدم و چون می‌دانستم که ریل‌ها مسروقه است به سارقان گفتم که حاضرم هر چقدر ریل دارند، از آنها بخرم. با اعترافات این مرد، مأموران مخفیگاه سارقان نوجوان را شناسایی و هر 4عضو باند را دستگیر کردند. متهمان که 17ساله بودند بعد از انتقال به اداره آگاهی به سرقت ریل‌های راه‌آهن اعتراف کردند و گفتند: ما شبانه راهی ایستگاه راه‌آهن می‌شدیم و ریل‌هایی را که برای تعمیر جدا کرده بودند سرقت می‌کردیم. به غیراز ریل‌راه‌آهن، گاهی وقت‌ها دست به سرقت کابل‌های برق نیز می‌زدیم و آنها را به مالخران می‌فروختیم تا هزینه خرید موادمان را تأمین کنیم. به‌دنبال اعتراف سارقان آنها با صدور قرار قانونی راهی زندان شدند.

برگزاری مزایده اینترنتی پسر  15ساله
شاید باورش سخت باشد اما پسری که فقط 15سال داشت با اجرای نقشه‌ای حساب شده از ده‌ها نفر کلاهبرداری کرد. او به بهانه برگزاری مزایده اینترنتی طعمه‌هایش را فریب می‌داد و در ادامه از آنها کلاهبرداری می‌کرد. چندی قبل مردی با حضور در اداره پلیس فتای استان خراسان رضوی علیه فردی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. شاکی گفت: به قصد خرید لوازم الکترونیکی و لپ‌تاپ به سایت‌های اینترنتی مراجعه و مشاهده کردم یکی از سایت‌ها علاوه بر اینکه کالاهایش را ارزان‌تر می‌فروشد،
نمایندگی شرکت خود را نیز از طریق مزایده اینترنتی واگذار می‌کند. پس از مکاتبه اینترنتی با صاحب شرکت، او از من خواست برای شرکت در مزایده نمایندگی شرکت، 10میلیون تومان پول به حسابش واریز کنم. پول را واریزکرده و منتظر نتیجه مزایده ماندم، اما از صاحب شرکت خبری نشد و سایت شرکت هم دیگر فعالیت نداشت. در پی این شکایت، تحقیقات پلیس فتا برای دستگیری متهم آغاز شد تا اینکه ده‌ها نفر دیگر نیز با حضور در مرکز پلیس، از صاحب شرکت شکایت کردند. جست‌وجوی پلیس برای یافتن شیاد اینترنتی ادامه داشت تا اینکه مأموران اطلاع یافتند فردی که این شرکت اینترنتی را
راه‌اندازی کرده، در شهرستان ساوه زندگی می‌کند. با به‌دست‌آمدن این اطلاعات، مأموران در پی هماهنگی قضایی به خانه متهم اعزام شدند و او را که پسر 15ساله‌ای بود دستگیر کردند. با آغاز تحقیقات از متهم نوجوان مشخص شد وی به‌دلیل مشکل مالی خانواده‌اش و با تبحری که در زمینه رایانه داشته سایتی اینترنتی راه‌اندازی و خود را مدیر شرکت معرفی کرده و به این بهانه که از طریق مزایده می‌تواند نمایندگی شرکتش را به افراد واگذار کند ده‌ها میلیون تومان از آنها کلاهبرداری کرده است.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید