گزارش از وضع مزاج مادهشیر شاه و توقیف 20روزنامه
موضوع: سانسور در نشریات تهران قدیم
ویژگی: حفظ موقعیت صاحبان قدرت
***
صنعت چاپ و بهدنبال آن حرفه روزنامهنگاری در ایران سوغات سفرهای اروپایی ناصرالدینشاه بود؛ پادشاهی که مشتاقانه دنبال شبیهسازی اوضاع فرهنگی دارالخلافه با پایتختهای اروپایی بود به صرافت توسعه مطبوعات افتاد، اما با همه این اشتیاق، تیغ سانسور ناظرانش و محدودیتها از سوی او بر مطبوعات نیز حاکم بود.
بنا بر تعریف مهرشاد کاظمی، تهرانپژوه در دوره ناصرالدینشاه قاجار روزنامه «دولت علیه» در تهران 2چاپ داشت؛ یکی اخبار کلی مملکت که بدون سانسور و بیکم و کاست بهدست ناصرالدینشاه میرسید و او همه آن را مطالعه میکرد و چاپ دوم هم برای عموم مردم منتشر میشد و با توجه به جو فرهنگی و اجتماعی موجود، اجازه درج و انتشار هر خبری را نداشت.
کاظمی دراینباره گریزی به سفرنامه مادام کارلا سرنا، بانوی جهانگرد ایتالیایی میزند: «روزنامه دولت علیه ایران روزنامهای کاملا ابتکاری و نمونه است. انتشار آن از افتخارات و نتیجه افکار داهیانه سردبیر آن است و کاری است که انجام آن در ایران از هر جای دنیا سختتر است؛ چون او در روزنامهاش نباید درباره بسیاری از موضوعات مطلب بنویسد؛ برای اینکه احساسات وزرای مختار کشورهای اروپایی مقیم تهران جریحهدار نشود، او نمیتواند درباره سیاست خارجی مطلب بنویسد. همچنین برای اینکه احساسات مسئولان کشوری جریحهدار نشود، نمیتواند درباره امور داخلی مطلب بنویسد، اما در عوض، او میتواند درباره سفر شاه به اطراف تهران، شکارهای اعلیحضرت، وضع مزاجی مادهشیر عزیزدردانه وی، مخصوصا در موقع وضع حمل و صدها مطلب پوچ و بیمعنی از این دست، هرقدر که بخواهد، با شرح و تفصیل هرچه تمامتر، قلمفرسایی کند.» اما قصه سانسور مطبوعات در دوران پهلوی اول با اجبار بیشتر پیش رفت و با قلع و قمع جراید باسلیقه و خواست حکومت همراه بود. بهگفته این تهرانپژوه، روزنامهها و روزنامهنگاران زیادی که با خواست حکومت همسو نبودند و زاویه داشتند، توقیف یا سرکوب و همه مدیران جراید مجبور شدند برای درج هرگونه مطلبی در آغاز از شهربانی اجازه دریافت کنند.
کاظمی در بخش دیگر صحبتهایش از ادعای ظاهری آزادی مطبوعات در دوره پهلوی دوم یاد میکند: «هرچند در اطلاعیه دولت پهلوی دوم درخصوص آزادی مطبوعات ادعا میشد که دولت آزادی مطبوعات را برابر قانون اساسی تضمین میکند و با تأکید بر درستی سیاست آزادی مطبوعات، تضمین میکند که در انجام وظایف قانونی کارکنان مطبوعات کشور هیچگونه دخالت و اعمال نفوذ مستقیم و غیرمستقیمی از سوی دستگاهها و مقامات دولت صورت نگیرد، اما این اطلاعیه، ادعایی بیش نبود. مطبوعات در دوران پهلوی دوم، طی بازه زمانی طولانی سعی داشت اعمال رژیم را توجیه کند. همچنین در مطبوعات هیچگاه از مخالفان و حوادث و جریانات واقعی سیاسی حتی اسمی برده نمیشد؛ مگر زمانی که سخنان شاه علیه مخالفان منعکس میشد.»