از میان ما!
«تفاوت» با مربیان ایرانی، اولین ویژگی مهمی بود که جایگاه وینفرد شفر را در استقلال مستحکم کرد. تیمی که با علیرضا منصوریان مدام درگیر هرجومرج بود و حتی لبخند نمیزد، با پیرمرد پرانگیزه آلمانی زندگی را از سر گرفت و قهقههزدن را تجربه کرد. جاه طلبی مرد آلمانی، گمشده بزرگ استقلال بود و فصل بد این تیم را به یک فصل درخشان تبدیل کرد. هنوز یک سال هم از حضور این مربی در فوتبال ایران نگذشته اما او رفته رفته در حال شبیهشدن به مربیان آشنای ایرانی است. تمایل برای دور زدن مسابقه سوپرجام و حاضر نشدن در این رقابت، شاید از مربیان وطنی پذیرفته شود اما بدون تردید از وینفرد شفر، چنین انتظاری وجود ندارد. او در حالی از زیر بار این مسابقه شانه خالی میکند که تاریخ سوپرجام، حتی یک ماه قبل از قهرمانی استقلال در جامحذفی نیز اعلام شده بود. البته که استقلال شرایط ایدهآلی ندارد و هنوز در سردرگمی فصل نقلوانتقالات به سر میبرد اما در کدام نقطه از دنیا، دیدار سوپرجام را بهخاطر ناآمادگی یکی از دو تیم لغو میکنند؟ وینفرد شفر سالها در اروپا مربیگری کرده و چندین سال در بوندسلیگا حضور داشته است. آیا در همه آن سالها، اتفاقی شبیه به این در آلمان به وقوع پیوسته است؟
وینفرد شفر اولین مربی خارجی نیست که در فرهنگ خاص فوتبال ایران حل میشود و با گذر زمان، پروسه «ایرانیزهشدن» را پشتسر میگذارد. دورخیز کارلوس کیروش برای تعطیلکردن لیگبرتر و بیانیههای تند و تیز و نوشتههای عجیب او علیه منتقداناش، شبیه به رفتار افراطی برخی از مربیان فوتبال ایران بهنظر میرسند. کارلوس وظیفه داشت حرفهایگری را در تیمملی نهادینه کند اما کار کردن در ایران، تفکرات قبلی خود او را نیز تحتتاثیر قرار داد. حتی برانکو ایوانکوویچ با وجود فرار همیشگیاش از یادگیری زبان فارسی، حالا شبیه یک مربی ایرانی عمل میکند. او به سرعت خودش را به متن دعواها میرساند و به هیچ قیمتی به کشمکش با سرمربی تیمملی خاتمه نمیدهد. حتی مواجهه برانکو با بخشی از منتقداناش، قابل مقایسه با گذشته بهنظر نمیرسد. قبل از او، کیروش و شفر، مربیان پرشمار دیگری نیز بعد از چند فصل حضور در سطح اول فوتبال ایران، کاملا تغییر کردند. ظاهرا آنها به این نتیجه کلیدی رسیدند که فرمولهای فوتبال حرفهای برای موفقیت در ایران نتیجهبخش نیست و لیگبرتر، به مربیان خاص خودش نیاز دارد.
با هر سرنوشتی که در انتظار داربی سوپرجام باشد، کنار کشیدن شفر از این مسابقه نگرانکننده خواهد بود. او در حالی که تا همین چند ماه قبل برای این مسابقه کری میخواند، حالا به این نتیجه رسیده که شرکت در این دیدار ممکن است تیماش را با یک ریسک بزرگ روبهرو کند و به همین خاطر، تصمیم دارد پای استقلال را از محدوده این ریسک بیرون بکشد. او مقصر به وجود آمدن زمزمههای لغو مسابقه نیست. مقصر اصلی، فوتبال ایران است که در آن علاقه و اشتیاقی برای حفظ اصول اولیه وجود ندارد. فوتبالی که فضا را به صورت تمام و کمال برای دور کردن سرمربیاناش از باورهای حرفهای فراهم میزند. وینفرد شفر در آلمان و یا حتی در لیگهای آسیایی، درخواست تعطیلی یک مسابقه را مطرح نکرده است. حتی اگر این تمایل نیز وجود داشت، او مطمئن بود که فدراسیون با چنین درخواستی موافقت نمیکند. در ایران اما اوضاع کمی متفاوت به نظر میرسد. اینجا مدیران در هر لحظهای آماده تسلیم شدن در مقابل باشگاهها هستند و حاصل این کرنش ابدی، از بین رفتن همیشگی انضباط خواهد بود. شفر از کشوری میآید که دقت و نظم، در آن حرف اول را میزند اما در ایران، رفته رفته به مردی تبدیل میشود که میتواند همه ساختارها را نادیده بگیرد. همانطور که احتمالا مونتاژ بیامدبلیو در تهران، میتوانست این خودرو را با پراید همتراز کند!