• شنبه 8 دی 1403
  • السَّبْت 26 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 28
پنج شنبه 28 تیر 1403
کد مطلب : 230286
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/98Zn4
+
-

حکومت ولایی یا حکومت معصوم

نگاه
حکومت ولایی یا حکومت معصوم

علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه

  حجت‌الاسلام عالی در مراسم شب تاسوعای حسینیه امام خمینی(ره) گفت شیعه در طول تاریخ حکومت ولایی نداشته، حتی زمان امیرالمومنین(ع)، چون مردم با حضرت به‌عنوان امام و ولی الهی بیعت نکردند. این سخن، درست و قابل دفاع است.
  «نظام اسلامی»، غیر از «شخص حاکم» است؛ ولو آن حاکم، علی(ع) باشد.
  غدیر، تعیین علی(ع) برای حاکمیت نبود فقط، بلکه مهم‌تر از آن یعنی مهندسی نظام اسلامی بود؛ نظامی که مثل دین و شریعت، با اراده ربوبی خدای متعال تعیین تکلیف می‌شود.
  این نظام بعد پیامبر(ص) کنار گذاشته شد. انتخاب مردم در چارچوب ویژگی‌های عقلی و اخلاقی و دینی، ساختار ولایت الهی نیست حتی اگر معصومین با آن همراهی‌هایی کرده باشند. حتما این ساختار از سلطنت و وراثت، معقول‌تر است. در سلطنت و وراثت هم حتما حاکمی با خصایص بهتر و توانمندتر بهتر از حاکم ظالم و فاسق و فاجر است؛ اما حتی اگر امام معصوم هم در رأس نظام غیرالهی و ولایی قرار بگیرد و مثل یوسف(ع) یا امام رضایی(بالفرض) حاکم شوند در ساختار سلطنت، یا مثل امیرالمومنین(ع) حاکم شود در ساختار انتخاب مردمی، آن نظام غلط است، غیرعادلانه است؛ چون ساختار سیاسی غیر از شخص حاکم است. البته باید توجه داشت که ایجاد نظام اسلامی و ولایی نیز به‌دست یک نفر انجام نمی‌شود بلکه نیاز به‌دست و قدرت جامعه دارد.
  نظام سیاسی در دوران غیبت، نظام ولایی غدیر است نه نظام سیاسی «انتخاب در چارچوب ویژگی‌ها» که خلفای راشدین بعد از پیامبر(ص) بر اساسش حاکم شدند. این دو ولو شباهت‌هایی با هم دارند، لکن از اساس متفاوتند.
  ملاک حکمرانی در ساختار نظام اسلامی، نصب الهی است و انتخاب و تطبیق و تعیین ویژگی‌ها توسط مردم، طریق هستند؛ لذا حاکم، ولایتش مطلقه است و تقدم حکم او بر دیگر احکام شریعت، خودش شرعیت دارد. او غاصب نیست. تصمیم‌ها در این نظام مقدسند، جان‌دادن برای آن ارزش است؛ به خلاف مدل‌های دیگر که تقدم احکام بر شریعت، خلاف و بدعت است و بنابراین حتما در دولت شخص غاصب، دولت دیگری وجود دارد، پنهانی، ذیل حکومت ولی الهی و اگر تبعیتی از حاکم رسمی هست به دستور او انجام می‌شود؛ مدلی که تا قبل از پیروزی انقلاب هم ادامه داشت.
  برخی خیال کرده‌اند آقای عالی منظورش این است که شرط تبعیت و اطاعت سیاسی از ولی‌فقیه، اعتقاد به الهی‌بودن جایگاه آن است. این افراد، مسئله را کلا اشتباه فهمیده‌اند. بحث در اطاعت افراد نیست که خلط بین تعبدیات و توصلیات را تذکر دهیم؛ بلکه بحث در مبنای معماری نظام اسلامی است که به‌دست جامعه انجام شده. آیا مردم، نظام و ساختار ولایی و الهی را شکل داده‌اند یا ساختار بشری صرف؟ مردم ایران امام خمینی(ره) را به جای محمدرضا نگذاشتند؛ بلکه ساختار و نظام ولایی را جایگزین ساختار سلطنت کردند.
نظام اسلامی - براساس ولایت الهی- چه نسبتی با عدالت دارد؟ ایجاد این نظام، نخستین و اساسی‌ترین مصداق عدالت است. درواقع مهندسی فونداسیون جامعه و نظام اراده و حکم - در کلان‌ترین ساختار خود - بر محور عدالت واقع شده است. تنزل عدالت ساختار نظام سیاسی به عدالت و عمل کارگزاران، خطاست؛ آنان که به‌دلیل خطای کارگزاران اصل عادلانه‌بودن نظام را زیر سؤال می‌برند، ظلم می‌کنند. همین طور تنزل مقوله عدالت نیز به معیشت و ملکیت و خارج‌کردن دایره عدالت از اراده و امر سیاسی، خود، ظلم بزرگی است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید