• پنج شنبه 7 تیر 1403
  • الْخَمِيس 20 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 27
چهار شنبه 30 خرداد 1403
کد مطلب : 227795
+
-

زندگی‌ام در«گود» گذشت

گفت‌و‌گو با پهلوان سیدکمال سلطانی، از قدیمی‌ترین پيشكسوتان و مربيان ورزش زورخانه‌ای اصفهان

گپ
زندگی‌ام در«گود» گذشت

محمود مولایی  - روزنامه‌نگار

سیدکمال سلطانی از قدیمی‌ترین پهلوانان ورزش زورخانه‌ای در اصفهان است و پيشكسوتي 75ساله که در این سن‌وسال بیشتر مشغول تهیه کتابی درباره ورزش باستانی در اصفهان است. پهلوان سلطانی از کودکی به ورزش باستانی علاقه‌مند شده و با توجه به تعداد زیاد زورخانه‌های اصفهان خیلی زود با این ورزش خو گرفته است.
اصفهان یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی ایران است که  از دیرباز دارای پهلوانان و قهرمانان زورخانه‌ای بسیاری بوده. این ورزش آمیخته با سنت و مذهب وبا قدمتی طولانی است که بیشتر به‌صورت یک آیین درآمد‌. این شهر که به‌عنوان پایتخت ورزش‌ پهلوانی هم مشهور شده، از روز پنجشنبه (31خردادماه) میزبان نخستین دوره مسابقات جهانی ورزش زورخانه‌ای است و ما به این بهانه سراغ پهلوان سیدکمال سلطانی رفتیم و او با همان تواضعی که از پهلوانان انتظار می‌رود، پاسخگوی روزنامه همشهری بود. پهلوان سلطانی سال1350 ازدواج کرده و 20سال صاحب فرزند نشده و بعد از آن صاحب 4فرزند شده‌‌ که بابت آن قدردان كرامت و لطف امام رضا(ع) است.

ازآنجاکه ورزش باستانی از دیرباز در اصفهان مورد توجه بوده، آشنایی اصفهاني‌ها با این ورزش دور از ذهن نیست. شما چگونه با این ورزش آشنا شدید؟
12ساله بودم. در خیابان «شریف واقفی» یک زورخانه به نام زورخانه «موسوی» قرار داشت و «مرشد علی‌زاد» هم در آنجا ضرب می‌زد. نخستین بار من به این زورخانه رفتم و ورزش کردم و از همانجا به ورزش باستانی علاقه‌مند شدم. آن قدیم‌ها ورزش باستانی مانند امروز مسابقات جهانی نداشت و مختص ایران بود و ما هم در زورخانه «موسوی» ورزش می‌کردیم. علاوه بر آن در زورخانه «بدلکار» هم تمرین می‌کردیم که در خیابان
حافظ قرار دارد. صبح جمعه که می‌شد از ساعت 8 تا 10 در زورخانه موسوی ورزش می‌کردیم و بعد به زورخانه بدلکار می‌رفتیم و تا ساعت 12هم در این زورخانه به فعالیت می‌پرداختیم. سپس با رفقای خود به رستوران می‌رفتیم و کبابی می‌خوردیم و دوباره شب به زورخانه «چهارسوق مقصود»
می‌رفتیم و ورزش می‌کردیم.
آیا در مسابقات ورزش باستانی هم شرکت می‌کردید؟
وقتی به سن جوانی رسیدم در مسابقات ورزش باستانی شرکت می‌کردم. البته مسابقات آن دوران مانند امروز نبود. مثلا تیم‌های مختلف از شهرهای کشور به تهران دعوت می‌شدند و مقام‌ها هم تیمی بود. یعنی اینطور نبود که کسی به‌صورت انفرادی مقام کسب کند. آن‌موقع در مسابقات تیم‌ها داخل گود زورخانه ورزش می‌کردند و درنهایت یک تیم قهرمان می‌شد و تیم‌های دوم و سوم هم انتخاب می‌شدند. درواقع مثل مسابقات امروز نبود که مسابقه‌های چرخ، کباده، سنگ و... جدا باشد.
ورزش باستانی در ایران همواره احترام خاصی داشته است. درباره پيشينه ورزش زورخانه‌اي برايمان بگوييد.
ورزش باستانی قبل از اسلام هم وجود داشته و ورزشکاران باستانی‌کار بوده‌اند. البته آن‌موقع در سربازخانه‌ها تمرین می‌کرده‌اند و سنگ، میل، کباده و کشتی رایج بوده است. بعدها کم‌کم ورزش باستانی به این معنای امروز که ما آن را می‌شناسیم، شکل گرفته است. پیدایش ورزش باستانی به دوران یعقوب لیث صفاری برمی‌گردد که خلفا ایران را به تصرف خود درآوردند. در این هنگام یعقوب لیث درصدد بازگرداندن ایران به مردمش برمی‌آید و جوان‌ها را دور هم جمع و زورخانه‌ای درست می‌کند تا با آموزش ورزش باستانی قوای جسمانی جوان‌ها را افزایش دهد. درنهایت هم طوری شد که به موفقیت رسیدند. از قرن هفتم هجری قمری سندی وجود دارد که توضیح می‌دهد چگونه پهلوان پوریای ولی شناخته می‌شود و پس از آن ورزش باستانی با دین اسلام عجین و مقدس می‌شود. درواقع ورزش سنتی و مذهبی ما همین ورزش باستانی و رسم پهلوانی است.
الگوی شما در ورزش زورخانه‌ای چه‌کسی بود؟
در ورزش باستانی الگوهای زیادی داشتیم. استادم که به من ورزش باستانی یاد داد، سرکار استوار فروهریان و نخستین الگوی من در ورزش زورخانه‌ای بود. میرمحمد صادقی یکی دیگر از الگوهای ورزشی من بود که در زورخانه «علیقلی‌آقا» فعالیت‌های زورخانه‌ای انجام می‌داد. ایشان در سال1320 قهرمان سنگ کشور شد و پهلوان بود و معلم.
با زورخانه «علیقلی‌آقا» اصفهان را پایتخت ورزش پهلوانی می‌شناسند؛ زورخانه‌ای که جزو قدیمی‌ترین‌ها در اصفهان است. آیا خاطره‌ای از آن دارید؟
اصفهان از همان ابتدا در ورزش باستانی سرآمد بوده است. یکی از قدیمی‌ترین زورخانه‌های اصفهان هم در میدان نقش‌جهان اصفهان و در ضلع عالی‌قاپو بود. پشت آن هم که الان به پارکینگ تبدیل شده، یک زورخانه به نام شاهی وجود داشت و پهلوانان زیادی آنجا ورزش می‌کردند. آن‌موقع در میدان نقش‌جهان کشتی زورخانه‌ای می‌گرفتند و جالب است که رجال سیاسی از بالای ساختمان عالی‌قاپو به تماشای کشتی پهلوانی می‌نشستند.
زورخانه «علیقلی‌آقا» هم 4پهلوان نامی داشت که 3نفر آنها برادر بودند و به آنها برادران ادهم می‌گفتند. یکی از آنها مرشد بود و 2نفر دیگر ورزشکار. پهلوان «علی ادهم» معتقد بود کسی که می‌خواهد در زورخانه ورزش کند، باید یک سال بیرون گود بنشیند و بعد اجازه ورود به داخل گود را پیدا کند.
زورخانه «علیقلی‌آقا» هم آن‌زمان در خیابان کاروانسرا بود و به‌اصطلاح زورخانه‌ای بنام بود. همانطور که گفتم، پهلوان میرمحمد صادقی در همین زورخانه ورزش می‌کرد که الان بالای 100سال دارد. البته آن زورخانه قدیمی بعدها تخریب و تبدیل به خیابان شد. به همین دلیل، زورخانه علیقلی‌آقا را در پارک خیابان علیقلی‌آقا دوباره بنا کردند. ‌

 «علیقلی‌آقا» ‌

سابقه زورخانه «علیقلی‌آقا» به دوره صفویه می رسد، زمانی كه از هنر معماری و شهرسازی دوران صفویه برای ساخت یك زورخانه بهره برده شد تا یك شاهكار به وجود بیاید. ساختمان جديد این زورخانه در شهر اصفهان قرار دارد و نشانی دقیق آن خیابان جامی شرقی، محله بیدآباد، خیابان اشتری است. محله «علیقلی آقا» پهلوانان زیادی داشت‌ كه نسل به نسل رو آمدند و همچنان پهلوانان ورزش باستانی در این محله حضور دارند. ساختمان قدیمی این زورخانه ‌ تقریبا از بین رفته است ولی اطلاعات ارزشمندی از پهلوانان و حال‌وهوای زورخانه وجود دارد و همین امر گردشگران را به بازدید از این محله و زورخانه تاریخی علاقه‌مند کرده.
پهلوانان این زورخانه اغلب بیدآبادی بوده‌اند و از این جا برای مسابقه با پهلوانان سایر شهرها به پایتخت می‌رفتند. از زورخانه مذکور ،آثار کمی باقی مانده و ‌ جای آن را دکان پولک و نبات‌سازی گرفته. سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان در طرح تکمیل عناصر تخریب شده مرکز محله «علیقلی‌آقا»، زورخانه «علیقلی‌آقا» را در فضایی مجاور مجموعه جانمایی و احداث ‌کرد. این بنا البته از نو ساخته شده است و‌ از لحاظ معماری و زیبایی معماری نسبت به دیگر آثار محله بیدآباد از جمله حمام، مسجد و بازارچه، اهميت چنداني ندارد.‌

صبح جمعه که می‌شد از ساعت 8 تا 10 در زورخانه «موسوی» ورزش می‌کردیم و بعد به زورخانه «بدلکار» می‌رفتیم و تا ساعت 12هم در این زورخانه به فعالیت می‌پرداختیم. سپس با رفقای خود به رستوران می‌رفتیم و کبابی می‌خوردیم و دوباره شب به زورخانه «چهارسوق مقصود» می‌رفتیم و ورزش می‌کردیم

از قرن هفتم هجری قمری سندی وجود دارد که توضیح می‌دهد چگونه پهلوان پوریای ولی شناخته می‌شود و پس از آن ورزش باستانی با دین اسلام عجین و مقدس می‌شود. درواقع ورزش سنتی و مذهبی ما همین ورزش باستانی است

زورخانه «علیقلی‌آقا» هم 4پهلوان نامی داشت که 3نفر آنها برادر بودند و به آنها برادران ادهم می‌گفتند. یکی از آنها مرشد بود و 2نفر دیگر ورزشکار. پهلوان «علی ادهم» معتقد بود کسی که می‌خواهد در زورخانه ورزش کند باید یک سال بیرون گود بنشیند و بعد اجازه ورود به داخل
گود را پیدا کند



 

این خبر را به اشتراک بگذارید