آقای امام جمعه
علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه
نظام انقلابی ما طرح نرمافزاری عجیبی دارد. دنیای امروز پر است از دوگانههای ظاهرا غیرقابل جمع؛ مثل اینکه چگونه میتوان همان زمان که به دنیا میپردازیم و در حال آبادکردن دنیاییم، همان زمان در کار آخرت باشیم و سلوک و معنویت؟
«رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرالله»؛ کسانی که همان موقع که در پی کسب و تجارت هستند در حال ذکر معنویاند. به تعبیر دعای کمیل «حتی تکون اعمالی و اورادی کلها وردا واحدا» و این یعنی همان کاروکسب و تجارتشان ذکر است. عجیب نیست؟ چگونه ممکن است؟
مولای مومنان به جمع 2جهت توجه به خدا و خدمت به خلق، در قرآن معرفی شده؛« انما ولیکمالله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه ویؤتون الزکاه وهم راکعون»؛ همان موقع که در اوج بندگی و خضوع مقابل خداست، همان موقع در حال خدمت به مردم است.
جمع توجه به معنویت و توجه به دنیا یک ویژگی پرتکرار در دین خاتم است. «یقیمون الصلوه و یوتون الزکاه» کنار هم میآید؛« الذین آمنوا و عملوا الصالحات» کنار هم میآید.
لذا در مکتب امام(ره)، بحث از سیاست دینی، نظام معنوی و انقلابی جمهوری اسلامی، بحث از وحدت حوزه و دانشگاه، علم دینی و مقدس، دفاع و جنگ مقدس، جهاد سازندگی، اقتصاد مقاومتی و بسیاری حقایق از این دست، سر برآورد؛ حقایقی که همگی نتایج همان زاویه نگاه معنوی به دنیاست.
یکی از عباداتی که این هویت را به چشم میآورد نمازجمعه است. نمازجمعه بروز این هویت ظاهرا دوگانه است.
به تعبیر رهبری «امامت جمعه، هم جنبه یلِیالرّبّی دارد، هم جنبه یلِیالخلقی... در نمازهای غیرجمعه، شاعر میگوید که «پشتم به خلایق است و رویم به خداست»؛ امّا در این نماز...هم رو به خلایق دارید، هم رو به خدا دارید؛ ... یکی از سختترین کارها این است.» (1402/10/26)
این ویژگی در عبادت، وقتی تبدیل به یک روحیه و شخصیت در امام جمعه میشود او را محل بروز و ظهور عینی نرمافزار مکتب انقلاب اسلامی میکند.
و اینگونه همه زندگی و رفتارش میشود امامت جمعگی، که در آن جمع معنویت و خدمت است. و این همان مغزای مکتب امام(ره) است، به تعبیر رهبری.
«جوهر اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، رابطه دین و دنیاست» (84/3/14)
به این ترتیب او امام جمعهای است که کل هفته را امامت میکند. این میشود که به تعبیر رهبری: «آقایان محترم! امامجمعه در روز جمعه مردم را امر به تقوا میکند با گفتار خود، من میگویم شما در روز شنبه و یکشنبه و دوشنبه و سهشنبه و چهارشنبه و پنجشنبه مردم را امر به تقوا کنید با رفتار خود.» (1401/5/05)
و خدا رحمت کند مرحوم آلهاشم را. او توانست چنین کند. او با حیات خود و زندگی خود عملا تصویر حقیقی یک امام جمعه را ترسیم کرد.
اساسا این چند شهید از این جهت بسیار ویژهاند. اگر شهید رئیسی جمع خلوص و معنویت و عقلانیت و خدمت بود و سبک سیاستورزی و عدالتخواهی و فسادستیزی خالی از عقلانیت و معنویت را با سبک مدیریتش به چالش میکشید، اگر شهید امیرعبداللهیان جمع عزت و حکمت و مصلحت بود و سبک دیپلماسی التماسی و هم دیپلماسی خشک غیرمنعطف را با روش مدیریت خود به چالش میکشید و یک دیپلماسی معنوی انقلابی را به چشم میآورد، شهید آلهاشم نیز جمع هویت معنویت و خدمت بود و تصویر متداول زنگارگرفته قبلی موجود در ذهنها را به چالش میکشید؛ تصویری که ناشی از نفوذ و رسوخ تصویر غربی از معنویت در فرهنگ دینی ما بود. انقلاب اسلامی از این نمونههای نو برای دنیای امروز بسیار دارد و شهید آلهاشم نیز یک نمونه ویژه است. او به تعبیر رهبری «تغییر معنای نمازجمعه» را رقم زد؛ یعنی تغییر تصویر موجود در ذهن مردم از عبادت و «از زمانی که به امامت جمعه تبریز منصوب شد این نماز را از یک عمل عبادی صِرف به یک عمل جامع عبادی، معنوی، خدماتی و مردمی تبدیل کرد.» (1403/3/5)
یعنی توانست آن طرح نرمافزاری مکتب امام(ره) و اسلام ناب را در قامت یک امام جمعه در جامعه به چشم آورد؛ طرحی که بسیار جذاب و دوستداشتنی است. چنین تغییر معنایی از عبادت، یک اتفاق مهم تمدنی است. این ماموریتی است که حوزههای علمیه موظف به آناند. و چه خوش این روحانی صمیمی و مردمدار و معنوی، در این جهت درخشید و ستارهای شد که بتوان با نگاه به او صراط مستقیم حضرت امام(ره) را که مسیر اسلام ناب محمدی است، گم نکرد و در آن پیش رفت.