با من به تهران بیایید
نصرالله حدادی (۱۳۳۳ تاکنون)
کار ویژه: پژوهش میدانی و کوچهبهکوچه درباره تاریخ تهران
تهران و هویت تاریخیاش را باید با فردی مرور کرد که کوچه پسکوچههای طهران قدیم را زیر پا گذاشته و با نشستن پای نقلهای جعفر شهری و محضر پدر و مطالعه آثار فاخر تهران پژوهان گذشته و حال، از واو به واو آن خبر دارد. نصرالله حدادی، تهران پژوه معاصر و نویسنده، بیش از ۴۰۰مقاله در مورد فرهنگ مردم به قلم او منتشر شده است. برنامه «با من به تهران بیایید» او هم سرگذشت محلههای قدیمی پایتخت را یادآوری میکند. بهگفته حدادی، بیان خاطرات تهران از زبان پدر و عمویش در سوق دادن او به این عرصه نقش بسزایی داشته: «پدرم نخستین استاد من در شناخت طهران بود. او سال ۱۳۰۲ از طالقان به تهران آمد و بهعنوان «خانهشاگرد» در خانه یکی از اعیان و اشراف در بازارچه قوامالدوله مشغول بهکار شد. با هوش و فراستی که داشت، دریافته بود که طهران در حال پوستاندازی و تغییر است. از سوی دیگر، عموی بزرگم، فرامرز، حوالی سال ۱۲۹۶ به تهران آمده بود و روزگار قحطی، جنگ و... را به چشم دیده و در محله اعیاننشین آن روزگار (امیریه و منیریه) درچهارراه معزالسلطان، شاگرد خیاط بود. عموی دیگرم، منصور، هم سال ۱۳۰۰ به تهران آمد. هرگاه 3 برادر کنار هم مینشستند از گذشتههای تهران میگفتند و من با ولع هرچهتمامتر، مستمع سخنان آنان بودم. پدر، در روزگار نوجوانی، مرا به نقاطی مانند بازارچه قوامالدوله، گذر وزیردفتر، مسجد حاجیه هماخانم (شازده)، میدان شاپور و استاسیون (ایستگاه) راهآهن میبرد و تاریخچه آنها را بیان میکرد. کلام پدر شیرین بود و این چنین شد که علاقهمند به طهران شدم.»
و روزگار هم به دل نصرالله حدادی چرخید و او را قدمی دیگر به تهرانپژوهی نزدیک کرد: «دست روزگار و علاقه مفرط به کتاب، مرا کتابفروش کرد، آن هم در بازار ناصرخسرو و درست در قلب تهران قدیم. ظهرها به بهانه ناهار، به اتفاق رفقای همفکر، بازارگردی داشتیم و تمام سوراخ وسنبههای بازار، عودلاجان، پامنار تا میدان قیام را میگشتم.»
درنهایت، آنچه باید اتفاق میافتاد روی داد و آشنایی باجعفر شهری و 16 سال انیس و جلیس بودن با او برای چاپ کتابش، آغازگر راهی بود که سالها به آن علاقه داشت: «در همان روزگار، با همراهی و محبت زندهیاد استاد علیاصغر فقیهی، شارح نهجالبلاغه، و دیدار با استاد حسین کریمان و بعدها استاد سیدعبدالله انوار و عکاسان تهران قدیم مانند اصغر بیچاره، سیدمحمود پاکزاد، زندهیاد داریوش تهامی و.... جای پایم در این راه محکمتر شد. از نیمه دهه 70 به صداوسیما رفتم و مستندهای متعدد وصدها کلیپ از تهران قدیم ساختم که با اقبال مردم مواجه شد. آشنایی با مرتضی احمدی، جواد انصافی، محمدصفار منتشری، دکتر امیر صادقی و...نیز از همین طریق حاصل شد. اکنون دهها سال از داستان من و خاطرات تهران میگذرد و فعالیتم در این زمینه هرروز بیشتر میشود. چون اعتقاد دارم تهران نباید فراموش شود، به همینخاطر این روزها با پژوهشگران مرکز تهرانشناسی مؤسسه همشهری تاریخ شفاهی تهران را رصد میکنم تا هویت تاریخی شهر تهران به یادگار بماند.»