تجربه و ارثیه بهمنی
محمود بهمنی را بیش از آنکه نماینده مردم ساوجبلاغ در مجلس بدانیم، باید او را در زمره آگاهان به هزارتوی تنگناهای پولی و ارزی ایران دانست چه اینکه دوران ریاست او بر بانک مرکزی یکی از پرفراز و نشیبترین دورانها بود تا آنجا که استقلال بانک مرکزی به پایینترین میزان خود رسید که میوه دخالتهای گسترده دولت محمود احمدینژاد بود. او حالا اعتراف کرده بانک مرکزی ایران مستقل نیست و راهکار پیشنهادیاش به همکار سابق خود یعنی ولیالله سیف این است که اختیارات ارزی و پولی را باید به بانک مرکزی بدهیم. بهمنی در دوران ریاستش بر بانک مرکزی البته کم دردسر نبود چه اینکه افشای فسادهای مالی و آشفتگی در بازار ارز و طلا کار را به جایی رساند که او خواسته یا ناخواسته اعلام کرد در سوپرمارکتها هم سکه میفروشند. شبهایی که برخی مردم پشت شعب بانکها به صبح رساندند تا سکه ارزان بگیرند، هنوز در خاطرهها مانده و وقتی اعتراضهای ارزی در سال 91شدت گرفت، یکی از متهمهای اصلی آن روزها فردی بود که از او بهعنوان جمشید بسمالله یاد شد. حالا سکاندار آن روزهای بانک مرکزی چهره روز است و به درستی اعتراف کرده که یکی از اصول اساسی ثبات سیاستهای پولی، استقلال بانک مرکزی و اعتماد دولت به بدنه کارشناسی بانک مرکزی است. نسخه بهمنی در این روزهای تنگدستی ارزی دولت و بانک مرکزی هم جالب توجه است که از پرداخت یارانه ارزی به مسافرتهای خارجی حتی به حجاج هم انتقاد دارد و با بیان اینکه ما در دوره گذشته هم شرایط بدتر از این را تجربه کردهایم تأکید دارد: در آن زمان یک اجماع جهانی وجود داشت اما امروز بهخاطر مسائل بهوجود آمده اختلاف دارند بنابراین دست ما خیلی بازتر است. بهمنی که حالا نماینده مجلس هم هست، انتساب التهابهای ارزی را به گزارههایی چون جمشید بسمالله رد میکند و میگوید: یک نفر به تنهایی نمیتواند ارز مملکت را بهدست گیرد. محمود بهمنی را میتوان از نمونه مدیران ارشد اقتصادی کشور در دوران آزمون و خطای پولی و ارزی برآمده از دخالت دولت دانست و شاید بعدها ولیالله سیف هم از تجربههایش بگوید.