غلامحسین عمرانی شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه:
شاعری را با مرحوم بهمنی شروع کردم
غلامحسین عمرانی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه از دوستان قدیمی محمدعلی بهمنی است. از چند روز پیش وقتی با او صحبت میکردیم، اندوهی بر قلبش نشسته بود و میگفت برای سلامت استاد دعا کنید. رفاقت عمرانی با استاد بهمنی به سال1349 برمیگردد؛ زمانی که به اتفاق زندهیاد محمد حقوقی، شاعر «باغ لال» را ملاقات کرد. گذر زمان رفاقت این 2شاعر را پررنگتر کرد و همین دوستی موجب شده است که عمرانی با بغضی در گلو و بهسختی خاطرات این همنشینی را مرور کند. فارغ از دوستی 50ساله عمرانی با مرحوم بهمنی، بهدلیل اینکه عمرانی در عرصه شعر و شاعری هم صاحبنظر است، میتواند درباره بهمنی و شعرش سخن بگوید.
از چه زمانی با استاد بهمنی آشنا شدید؟
مهر1349 من در رادیو ایران واقع در میدان ارک، دانشآموزی دبیرستانی بودم که استاد محمد حقوقی که دبیر ادبیاتمان بود، مرا خدمت استاد بهمنی معرفی کرد.
چه چیز باعث شد شما را نزد ایشان معرفی کند؟
چون من شعر میگفتم و استاد حقوقی میدیدند. من آنزمان ترانه هم میسرودم و زندهیاد محمد حقوقی صلاح و صواب دانست که با استاد بهمنی آشنا شوم. من یکراست به میدان ارک رفتم. خیلی خوب بهخاطر دارم که استاد بهمنی در محوطه سرسبز میدان ارک قدم میزد و منتظرم بود. سلام کردم و گفتم که از طرف آقای حقوقی خدمت شما میرسم. ایشان با تواضع و مهربانی مرا پذیرفت و با هم گپ زدیم. همان روز در جلسهای شرکت کردم که استاد بهمنی، مرحوم معینی کرمانشاهی و زندهیاد سیمین بهبهانی در آن حضور داشتند. من آنجا بهعنوان شاعری که تازه ابتدای راه است، کارم را با بهمنی شروع کردم.
دوستی شما و استاد بهمنی تا کی ادامه داشت؟
تا همین اواخر ایشان گهگاهی در جلسات شعر و محافل خصوصی شرکت میکرد و درباره غزل روز ایران و ترانهسرایی صاحبنظر بود.
استاد بهمنی را چگونه انسانی یافتید؟ وقتی با استاد بهمنی آشنا شدید، رابطهتان با ایشان چگونه بود؟
در یک کلام او مردمی، مردمدار و عیار و پهلوان بود. پهلوان به این معنی که مرام پهلوانی و مردمی داشت. او همواره با مردم و در کنار آنها بود. خوشبرخورد هم بود و درعینحال متفاوت. محمدعلی بهمنی شاعری بود که بسیار وزین و متین غزل میسرایید، اما درعینحال مردمی؛ از این حیث حتی میان شاعران عصر خودش هم منحصربهفرد به شمار میرفت.
این اواخر که خدمت استاد بهمنی میرسیدم و با ایشان ملاقات داشتم، قدری او را افسردهحال و بیشور و شوق میدیدم. دلیل این موضوع چه بود؟
دلگیر و دلتنگ بود. هیچگونه وابستگی نداشت و شاعری مستقل به شمار میرفت. او چون از متن زندگی مردم برخاست و با مردم پیوند همیشگی داشت، دلش نمیخواست نامردمی رونق بگیرد و رواج پیدا کند.
شما در حوزه شعر هم صاحبنظرید. شعر استاد بهمنی از چه عیاری برخوردار است؟ نخستین مجموعه شعر ایشان، با عنوان «باغ لال» منتشر شد.
محمدعلی بهمنی در پی زندهیاد منوچهر نیستانی غزل را رواج داد. منوچهر نیستانی شناخته نشد و خیلی هم زود درگذشت. محمدعلی بهمنی همان سال1345 به ترانهسرایی روی آورده بود و سال1347 در مجله جوانان آنزمان که علیرضا طبایی مسئول صفحات شعر بود، غزلهایش را منتشر میکرد. او غزلهایی نو داشت. حتی حسین منزوی پس از بهمنی قرار میگیرد. درواقع بهمنی میان نیستانی و منزوی قرار دارد. او از این حیث شاعری بینابین است. در یک کلام به او شاعری نئوکلاسیک میگفتند. او توانست غزل نئوکلاسیک را رواج بدهد.
با فقدان ایشان چه خلائی در غزل و شعر معاصر خواهیم داشت؟
خلأ ناشی از نبود او پر نخواهد شد. شاعران امروز متأسفانه یکطرفه شعر میگویند و حرکت میکنند. غزلسرایان دهههشتادی متأسفانه فقط به تصویر میپردازند و شعرشان از پشتوانه فرهنگی و کلاسیک تهی است. این بهخودیخود باعث ایجاد خلأ میشود؛ ولی بهمنی از این حیث سرشار بود.