قول
علیالله سلیمی، روزنامهنگار
کتاب «قول» نوشته فریدریش دورنمات، نویسنده سوئیسی از آثار جنایی و معمایی مطرح در این ژانر ادبی است که با ترجمه محمود حسینیزاد و از سوی انتشارات ماهی منتشر شده است. البته حدود 3 دهه پیش هم توسط عزتالله فولادوند به فارسی برگردانده شده بود. این کتاب ماجرای تراژیک و عجیب بازرس پلیسی را روایت میکند که سالها منتظر نشسته تا قاتلی سریالی را بازداشت کند. سالها قبل، در آخرین روزهای خدمت این بازرس، دختری نوجوان در دهکدهای آرام به قتل میرسد. این دخترک را با تیغ اصلاح سر بریده بودند. بازرس در تحقیقاتش متوجه میشود که چند دختر دیگر هم در دهکدههای مجاور به همین شیوه به قتل رسیدهاند. او به این نتیجه میرسد که همه آنها قاتلی مشترک دارند. اگرچهکسی به این فرضیه چندان اعتقادی ندارد اما این بازرس برای یافتن قاتل دست به هر کاری میزند تا عاقبت نشانی از او مییابد. در این اثر جنایی و معمایی دورنمات بهخوبی موفق میشود هولناکی ماجرا و انگیزه بازرس برای پیدا کردن قاتل را نشان دهد. قصه او در دهکدهای آرام در سوئیس اتفاق میافتد که هیچگاه تجربه چنین جنایتهای خونباری را نداشته است. این تضاد باعث میشود مخاطب برای فهمیدن راز قتلها تا پایان همراه شود؛ پایانی که بیش از همه برای این بازرس فداکار غمانگیز است. سؤالات اصلی این کتاب این است که آیا صحیح است فردی را که به جرمی مرتکب نشده مجازات کنیم، درصورتی که مرتکب جرم دیگری شده است که هرگز ثابت نشده است. بنمایه اصلی این کتاب مثل بسیاری از آثار دیگر دورنمات راجع به عدالت و جرم و جنایت است. گفته شده وقتی فردریش دورنمات بهخاطر بیماری همسرش سخت به پول احتیاج داشته، تصمیم میگیرد داستانهایی عامهپسند بنویسد تا حق انتشار بیشتری بهدست آورد. او به سراغ ژانر پلیسی میرود و سعی میکند رمانهایی ساده و کوتاه با قواعد آشنای ژانر بنویسد. اما نتیجه چنان درخشان بود که او را وادار کرد داستانهای پلیسی دیگری هم بنویسد.