بهبه ناصرالدین شاه و تدبیر حاجباشی
موضوع: باغ تاریخی
ویژگی: ییلاق شاه قاجار
در دوره ناصری رسم بر این بود که پادشاه با همراهی درباریها به ییلاق میرفت و لابهلای گشتوگذار و خوشگذرانی در روستاهای اطراف تهران، باغهای بزرگ و سرسبز را به اطرافیانش پیشکش میکرد.
کوهها و مراتع شمال تهران تفرجگاه تابستانی ناصرالدینشاه بود و باغهای کن در شمال غربی تهران همواره در تیررس پادشاه و اطرافیانش قرار داشت. چنین بود که پادشاه در یکی از سفرهای کوتاهش به قریه کن برای تصاحب یکی از مشهورترین باغهای این منطقه به صرافت میافتد، اما داستان آنگونه که درباریها پیشبینی کرده بودند به پایان نمیرسد. قدیمیهای کن در محافل عمومی، این اتفاق تاریخی را برای اهالی نقل میکنند. عبدالله درویش، شاعر و پژوهشگر محله کن، درباره ماجرای حضور ناصرالدین شاه در باغ معروف کن میگوید: «یکی از عادتهای ناصرالدین شاه این بوده که به هر مکانی میرفت چیزی را تصاحب میکرد و برای این کار شگرد خاصی هم داشت. شگرد پادشاه این بود که وقتی از مکانی یا شیء ارزشمندی خوشش میآمد میگفت: بهبه! طبق سنت و قانون نانوشته آن دوره، صاحب مکان یا شیء ارزشمند بلافاصله بعد از بهبه گفتن پادشاه، ناچار بود بگوید پیشکش به اعلیحضرت!» ناصرالدین شاه بعد از ورود به بزرگترین باغ کن تکیهکلام معروفش را بیان میکند، اما حاجباشی، صاحب باغ حاجباشی کن، برای حفظ باغش بهترفند تازهای متوسل میشود.» درویش میگوید: «این داستان نسلبهنسل منتقل شده و به گوش امروزیها رسیده که حاجباشی که فرد زرنگی بوده، بلافاصله بعد از بهبه گفتن پادشاه میگوید این باغ به حضرت عباس(ع) تعلق دارد و وقف شده است. بعد از این ماجرا ناصرالدینشاه از تصرف باغ حاجباشی منصرف میشود و حاجباشی هم یکششم باغش را وقف میکند.» باغ حاجباشی که حدود 170سال قبل میزبان ناصرالدین شاه و اطرافیانش بوده یکی از معدود باغهایی است که از گزند تخریبها در امان مانده و هنوز نفس میکشد. عبدالله درویش معتقد است باغ حاجباشی یکی از مکانهای تاریخی کن بهحساب میآید و باید مورد مرمت و بازسازی قرار بگیرد.