روند مشارکت شهروندان در اداره شهر میتواند تغییر یابد
کمیته حقوق شهروندی، راهکار یا بوروکراسی
محمد سرابی | خبرنگار
در نشستی با حضور اعضای شورای شهر «کمیته حقوق شهروندی» بهعنوان بخشی از کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران شروع بهکار کرد. این میتواند خبر خوشی برای مشارکت شهروندان در اداره بهتر شهر باشد؛ یعنی همان شعاری که سال پیش اعضای فهرست امید مطرح کردند. از طرفی هم میتواند خبر بدی باشد و ثابت کند که چیزی تغییر نخواهد کرد زیرا راهکار مشخصی برای اجرای این اهداف بیان نشده است و تا زمانی که سازوکار اجرایی وجود نداشته باشد و بوروکراسی شهری جایگاه خود را حفظ کند، نتیجه فعالیتهای این کمیته هم مانند اقدامات قبلی مورد اعتنا قرار نمیگیرد و باز هم راهی برای ارائه دیدگاههای شهروندان در شهر باقی نمیماند.
کارشناسانی که سابقه چندین دهه ارائه مشاوره مستقیم به مدیران و سیاستگذاران شهری را دارند، تأکید میکنندکه نه سازوکار ماندگاری برای استفاده از نظریات آنان وجود دارد و نه کسی از میان مدیران میل به درنظر گرفتن این مشاورهها پیدا میکند. با این وصف نمیتوان تصور کرد فرصتی برای شهروندان عادی باقی بماند تا دیدگاههای خود را براساس «حقوق شهروندی» در مدیریت شهری تأثیر دهند.
بوروکراسی شهرداری از ابتدای ایجاد آن در دوران پهلوی اول بسیار قوی بود و بعد هم بیشتر تثبیت شد.
این بوروکراسی، توانمندی شهرداری را کم میکند و در مقابل به کسانی که بهدنبال سود اقتصادی هستند مجال بیشتری میدهد. چنین سامانهای کمتر جایی برای دخالت دادن نظرات شهروندان و کارشناسان خارج از شهرداری باقی خواهد گذاشت، حتی اگر کمیتهها یا تشکیلات دیگری برای آن ساخته شود.
تجربه مشارکت در طرح تفصیلی
«صمد ذواشتیاق» معمار و شهرساز که از زمان ارائه «طرح جامع ساماندهی تهران» در سالهای 70با این نهاد همکاری داشته است درباره استفاده از نظرات متخصصان در برنامهریزی و اداره امور شهری میگوید: در این 25 تا 30سال گذشته بدنه شهرداری تمایلی به استفاده از نظرات کارشناسان خارج از آن نداشته است. سالها قبل، مدیران شهرداری به طرح ساماندهی شهری انتقاداتی کرده بودند؛ درحالیکه از جزئیات آن آگاهی نداشتند، اما یکی از مدیران وقت، این جزئیات را بهصورت جزوههای مکتوب درآورد و تلاش کرد دیدگاه کارشناسان خارج از شهرداری را هم جویا شود.
او میگوید: من در جلساتی که درباره این موضوع برگزار میشد حضور داشتم و میدیدم که روند کار به نتایج مثبتی میرسد، زیرا پیشنهادهای کارشناسان شهری هم مورد توجه قرار میگرفت و در طرح گنجانده میشد اما با کنار رفتن آن مدیر، این مجموعه رها شد و دیگر از کارشناسان هم دعوت نشد.
ذواشتیاق با اشاره به غلبه دیدگاه سیاسی در برنامهریزیها میگوید: تصمیمگیریهایی که براساس منافع سیاسی یا سود اقتصادی انجام میشود نمیتواند نظر تخصصی تلقی شود و این مشکل نهادهای شهری است. به همین دلیل باید از نظرات مردمی یا نظرات کارشناسهای خارج از شهرداری استفاده کرد اما راهکاری برای این امر وجود ندارد.
طراح «طرح ساماندهی تهران» معتقد است: نمایندگان شورای شهر اگر متخصص هم باشند در مقاطعی ناچار از تصمیمگیریهای سیاسی هستند. برای اینکه بتوان نظرهای مردمی را به سطح عالی تصمیمگیری شهری رساند باید سلسله مراتب مشخصی ایجاد شود که با شوراهای محلات آغاز میشود. شورای محله میتواند همه پیشنهادها و راهکارها را جمعآوری کند و آنها را به شورای منطقه و بعد از آن به شورای شهر بفرستد.
مشارکت ذهنی و رفتاری
«شهیندخت مولاوردی»، دستیار ویژه رئیسجمهور: یکی از شاخصههای توانمندسازی، مشارکت است و اگر در مدیریت شهری بخواهیم به شهروند توانمند برسیم، باید فرایند را بهگونهای طی کنیم که مشارکت در بخش ذهنی و رفتاری فعالیتهای داوطلبانه جمعی و گروهی نهادهای فعال مدنی اتفاق بیفتد. تلقی این نیست که مشارکت شهروندان تنها هر 4سال یکبار پای صندوقهای رأی نمود پیدا کند
بلکه این مشارکت باید لحظه به لحظه باشد و هیچ شهروندی نادیده گرفته نشود؛ به همین دلیل انتظاری که از یک شهروند کنشگر و آگاه در حوزه مدیریت شهری داریم این است که راهکار ارائه بدهد. ما این آمادگی را داریم که با همکاری شورا و شهرداری و در چارچوب تفاهمنامهای، کلینیکهـای حقــــــوق شهروندی را در سرای محلات و شورایاریها فعال کنیم.
نتیجه نهایی، کارشناسی نیست
به جز بوروکراسی کند شهری که بهصورت سنتی مایل به دریافت نظرات عمومی شهروندان نیست، نبود شفافیت در اختصاص منابع و شیوه تصمیمگیریهای شهری هم موانعی میسازد که تمایل شهروندان برای ارائه نظر خود به شهرداریها را کم میکند. «ترانه یلدا» از طراحان طرح جامع تهران و دانشآموخته دکترای معماری و شهرسازی از ایتالیا در اینباره میگوید: من بارها طرف مشاوره مدیران شهری قرار گرفتهام و حتی نظرهای مردمی را هم از ما معماران جویا میشوند، اما بعد از اینکه پیشنهادها ارائه و تنظیم میشود - نمونه این موضوع محله محوری بود - تمام نظریات کارشناسی کنار گذاشته میشود. او میگوید: مدیران شهرداری از نظریاتی که در رسانهها منتشر میشود هم استفاده نمیکنند و حتی در برابر ایدههایی که مستقیما و از طریق سازمانهای خود هم دریافت میکنند، مقاومت نشان میدهند. یلدا درباره اینکه آیا مدیران شهری مایل به استفاده از نظریات کارشناسان هستند یا ساختار شهرداری امکان جذب این پیشنهادهای مردمی را ندارد، میگوید: زمانی که طرح جامع ساماندهی شهر تهران داده شد، حدود 3سال طول کشید تا به نتیجه برسد و در مرحله اجرایی قرار بگیرد اما دیدیم که در نهایت کمیسیون ماده 5نتایج عملی را دائما تغییر داد و عوض کرد. وقت زیادی صرف شد که راهبردهای کلان تعیین و به طرح جامع منتهی شود، اما در مرحله اجرا دهها اداره و سازمان وجود دارند که همه این طرحها را در عمل بهنفع خود تغییر میدهند؛ بنابراین نمیشود گفت که نظرات شهروندان یا نظرات کارشناسان در این زمینه مدنظر قرار میگیرد زیرا نتیجه آخر ارتباطی به آنها ندارد.
جلب اعتماد شهروندان
«ابراهیم امینی» رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورا: شهروندان این تلقی را دارند که اجرای تکالیف در گرو اعتماد به حاکمیت است. بیان دیدگاهها و نقطهنظرات از یک سو جایگاه و ضرورت مدیریت یکپارچه شهری را در پی دارد و از سوی دیگر موجب آشنایی شهروندان با حقوق و تکالیف شهروندی میشود. یکی از دلایل تشکیل کمیته حقوق شهروندی نیز زمینهسازی برای ایجاد این اعتماد عمومی است.
باید کاری کنیم که شهروندان درگیر تصمیمسازی و اجرای تصمیمها در مدیریت شهری شوند؛ به همین دلیل در کنار تبیین حقوق، موضوع آموزش هم در این زمینه اهمیت ویژهای پیدا میکند. باید کاری کنیم که شهروندان درگیر تصمیمسازی و اجرای تصمیمات در مــدیـریـت شهری شوند تا هم شهروندان را امیدوار کنیم و هم اعتمادشان را جلب کنیم.