• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
شنبه 18 فروردین 1403
کد مطلب : 221731
+
-

نوری، هاگانا و یهودیان پراکنده دنیا

چند نکته درباره «سرب»‌که از منظر ملی‌ پدیده صهیونیسم را بررسی می‌کند‌

تیغ و ابریشم
نوری، هاگانا و یهودیان پراکنده دنیا

سعیدمروتی؛ روزنامه‌نگار

1 برداشت آزاد مسعود کیمیایی از فیلم‌نامه تصویب‌شده «هاگانا»، نخستین گام بلند او در سال‌های بعد از انقلاب برای تکرار موفقیت دوران طلایی «قیصر» و «گوزن‌ها» بود. تا قبل از «سرب» و در طول یک‌دهه، کیمیایی به‌عنوان موفق‌ترین و پرکار‌ترین فیلمساز جریان موج نوی سینمای ایران، تنها 2فیلم ساخته بود؛ «خط قرمز» که به محاق رفت و «تیغ و ابریشم» که نسخه جرح و تعدیل شده‌اش در گیشه شکست خورد. مفهوم موفقیت برای چهره محبوب و کاریزماتیک سینمای قبل از انقلاب، از دست رفته بود. شکست «تیغ و ابریشم» فعالیت کارگاه آزاد فیلم را به تعلیق برده بود و هر فیلم‌نامه‌ای که از کیمیایی به ارشاد می‌رفت، رد می‌شد تا اینکه سیدمحمد بهشتی، مدیرعامل فارابی فیلم‌نامه «هاگانا» را پیشنهاد کرد؛ فیلم‌نامه‌ای با مضمون ضد‌صهیونیستی و درباره گروه هاگانا که ماجرایش در دهه 20می‌گذشت؛ پیشنهادی که کیمیایی آن را پذیرفت، ولی عملا در بازنویسی از فیلم‌نامه تیرداد سخایی، فقط هاگانا ماند و دهه 20. به قول کیمیایی در مصاحبه‌ای در همان زمان «زمینه وقوع ماجرا و مسئله صهیونیسم در فیلم ثابت ماند و بقیه ماجرا کاملا عوض شد.» (ماهنامه فیلم، شماره۶۷، شهریور۱۳۶۷). محمدهاشم سبوکی شد تهیه‌کننده و در زمستان ۶۶ و بهار ۶۷ کیمیایی و گروهش سرب را فیلمبرداری کردند. بهمن ۶۷ و در هفتمین جشنواره فیلم فجر، «سرب» روی پرده آمد و اتفاقی که همه منتظرش بودند رخ داد؛ کیمیایی به دوران اوجش بازگشته بود.

2 «تقدیم به یهودیان پراکنده دنیا».«سرب» با این جمله شروع می‌شود؛ جمله‌ای که از همان ابتدا موضع فیلم را روشن می‌کند و بین صهیونیست‌ها و یهودیان تفاوت قائل می‌شود. تیتراژ با عکس‌هایی از آدم‌هایی که کنار ساحل ایستاده‌اند و می‌خواهند سوار کشتی شوند و با توجه به جمله اول فیلم، می‌دانیم که یهودیانی هستند که قصد مهاجرت به سرزمین موعود را دارند، شروع می‌شود. سکانس افتتاحیه، شامل برداشت بلندی که معرف هنر فیلمبردارش (محمود کلاری) هم هست، به شکلی نمادین مسئله مهاجرت به سرزمین موعود را به نمایش می‌گذارد. حرکت دوربین از چهره خون‌آلود مردی که کشته شده به‌سوی مورچه‌های روی دیوار و تیلت به بالا تا رسیدن به روزنامه‌ای که روی دیوار چسبانده شده، تم اثر را به‌صورت فشرده بیان می‌کند‌. حرکت مورچه‌ها در یک قدمی فاجعه (مردی که به قتل رسیده است) معادل تصویر مناسبی برای مهاجرت یهودیان به سرزمین موعود است. ‌

3 تمام شخصیت‌های منفی فیلم «سرب» با یک نام شناخته می‌شوند: هاگانا؛ سازمانی صهیونیستی که از میانه‌های دهه۳۰ میلادی شروع به فعالیت کرد و به‌عنوان تشکلی نظامی در شکل‌گیری اسرائیل، سرکوب فلسطینی‌ها و تشویق یهودیان برای مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی نقش مؤثری ایفا کرد. هاگانا در ایران هم فعالیت می‌کرد و فعالیت‌هایش از نظر مطبوعات وقت دور نمانده بود. مرد امروز، روزنامه‌ای که نوری، قهرمان فیلم سرب آرزویش کار کردن در آن بود، یکی از روزنامه‌هایی بود که علیه هاگانا مقاله منتشر می‌کرد‌. در فیلم «سرب»، هاگانا در قطب شر ماجرا قرار دارد. بدمن‌های فیلم از یزقل، مه یر(یدالله رضوانی)، شمعون(نرسی گرگیا) و اسحاق(میرمحمد تجدد) تا دندانپزشکی که در شروع فیلم درباره عفونت و تیفوس و سرزمین موعود سخنرانی می‌کند، همگی عضو هاگانا هستند.
متهم کردن میرزا محسن به قتل همسایه یهودی‌اش هم جزو برنامه‌های هاگانا برای یهودی هراسی و تشویق ایرانیان یهودی برای مهاجرت به اسرائیل بود. در همان سال‌ها روزنامه مرد امروز ترجمه مقاله‌ای را به نقل از نیویورک هرالد تریبون منتشر می‌کند که تیترش این است: «آیا اگر فلسطین اشغال شود ایرانی‌ها یهودیان را قتل‌عام می‌کنند؟!»

4 یکی از تم‌های «سرب» تنهایی و بی‌پناهی آدم‌هاست. تقریباً همه آدم‌های اصلی «سرب» تنها و بی‌پناه هستند. تصویر ابتدایی فیلمساز از یهودیانی که سودای مهاجرت به سرزمین موعود را دارند هم منطبق با همین تم است. دانیال و همسرش مونس شخصیت‌های برگزیده فیلمساز از یهودیان ایران هستند که نسبتی با صهیونیست‌ها ندارند و درواقع قربانی مطامع آنها هستند. تصویر همدلی برانگیز کیمیایی از یهودیان، در عین نقد صریح هاگانا و صهیونیسم جهانی، با توجه به اینکه «سرب» نخستین فیلم سینمای ایران در این زمینه است، نشانه‌ای است از هوشمندی و دقت نظری که بعدها در برخی از فیلم‌های سینمای ایران با موضوع مشابه دیده نشد و کار به جایی رسید که با هدف انتقاد از صهیونیست‌ها به دین یهود توهین شد و جامعه کلیمیان ایران را هم متاثر کرد. از این منظر است که «سرب» همچنان مثال‌زدنی و منحصر به فرد به‌نظر می‌رسد که در لحن انتقادی‌اش نسبت به صهیونیست‌ها کاملا صراحت دارد و در عین حال با یهودیان همدلی می‌کند. نکته مهم‌تر اینکه درنهایت «سرب» بیش از اینکه درباره هاگانا و یهودیان پراکنده دنیا و رخدادهای سیاسی- تاریخی دهه 20باشد، فیلمی است درباره آیین برادری و رفاقت و تنهایی. بار عاطفی «سرب» و حس و حال کیمیایی‌وارش آن را به یکی از دلپذیرترین فیلم‌های بعد از انقلاب تبدیل کرده است.
 پیام سیاسی فیلم در پس‌زمینه قرار دارد و این مایه ادای دین به سینمای کلاسیک و مشخصا فیلم نوآرهای دهه‌های 40 و‌50 میلادی است که با تسلط و مهارت کیمیایی، باعث می‌شود تا «سرب» بعد از گذشت بیش از 3دهه همچنان توسط نسل‌های بعدی دیده شود و اتفاقا پیام سیاسی سرب هم به واسطه اینکه فیلم بر قصه‌گویی استوار است، نه شعار و مفاهیم و اسناد تاریخی، بیشتر کار می‌کند و تأثیر می‌گذارد.‌‌


 

این خبر را به اشتراک بگذارید