برندهها و بازندههای انتخابات
سعید احدیان؛ فعال سیاسی
1-گرچه میزان مشارکت در انتخابات اخیر کمتر از نصف بود، اما این نرخ مشارکت به 3دلیل از نظر امنیت ملی نرخ قابلقبولی محسوب میشود: اول اینکه مشکلات اقتصادی مردم در طول این مدت بیشتر شده است، دوم اینکه اغتشاشات1401 را در این دوره گذراندیم و سوم هم اینکه جریان تخریب رئیس مجلس دست به سیاهنماییهای گستردهای علیه مجلس یازدهم زد و قطعا باعث کاهش مشارکت شد. دشمن خارجی در رصد دقیقش از ایران حتما متوجه این محاسبات خواهد بود و بیتردید روشنتر از گذشته به این جمعبندی میرسد که مردم ایران، بهرغم هر حرف و گلایهای، پشت نظامشان ایستادهاند و این یعنی قدرت بازدارندگی در برابر دشمن اصلی. بنابراین برنده اصلی این انتخابات مردمیاند که آمدند و امنیت ملی کشور را تضمین کردند.
2-در این انتخابات، حدود ۵۹درصد از مردم شرکت نکردند و بخشی از مردمی هم که برای تقویت نظام و کشور پای صندوق رأی آمده بودند، با رأیهای سفید و باطله نشان دادند نسبت به شرایط معترضند؛ بنابراین بازنده انتخابات در پیشگاه الهی آن دسته از مسئولانیاند که در طول این سالها به فراخور مسئولیت، شرح وظیفه و اختیارات اجرایی و غیراجرایی خود کمکاری کردند. اما یک مسئله از همه اینها مهمتر است و آن اینکه گرچه سال گذشته پس از اغتشاشات همگی به این جمعبندی رسیدیم که کشور به تحول اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیاز دارد، اما بهرغم برخی پیگیریها نهتنها در این زمینه گام مهمی برداشته نشد، بلکه برخی تصمیمها همچون ادامه فیلترینگ پیامی به جامعه فرستاد که نسبتی با پذیرش لزوم تغییر نداشت.
3- بازیگر دیگر، مجلس یازدهم بود که عملکردش در میزان مشارکت در انتخابات نقش کلیدی داشت. مجلس یازدهم در حوزه وظیفه اصلیاش، یعنی قانونگذاری، کارنامهای برجا گذاشت که موجب تعریف و تمجید رهبر معظم انقلاب از آن شد. این کارنامه نقش مثبتی را در میزان مشارکت بازی کرد. بااینحال، آثار قانونهای مجلس، بهدلیل نوع قوانین و اجرایینشدن کامل بسیاری از آنها برای قاطبه مردم ملموس نبود و اثر این عملکرد درخشان نتوانست -بهاندازهای که باید - در میزان مشارکت مؤثر باشد. با همه این توضیحات، مجلس یازدهم را بهدلیل عملکرد فراتر از انتظار خود و تصویب ۴۰قانون کلیدی طی ۴۴ماه میتوان برنده این انتخابات دانست.
4- اما جریان تخریب، بازنده بزرگ این انتخابات بود که با بددهنی، تهمت و توهین، برای تصاحب چند صندلی سبز، چنان سیاهنمایی را در فضای انتخابات به اوج رساند که بیشترین مخرج مشترک با دشمن را در جهت کاهش مشارکت پیدا کرد و منجر به انتقاد صریح رهبر انقلاب شد. بیتردید فضای تخریبی گسترده علیه مجلس انقلابی و رئیس آن، تنها یک تصویر از مسئولان کشور ایجاد میکند و آن تصویر افرادی است که مشکلات مردم را فراموش کردهاند و درگیر جنگ قدرت بر سر منافع شخصیاند؛ از همین رو، بسیاری از مرددان تصمیم گرفتند رأی ندهند؛ لذا میتوان جریان تخریب را بازنده دیگر این انتخابات در پیشگاه الهی اعلام کرد که با سیاهنماییها و دروغهای پیدرپی باعث کاهش مشارکت شد.
اما در این میان یک سؤال همچنان بیپاسخ مانده است: چرا دستگاههای امنیتی و قضایی، برخلاف فرمان رهبر معظم انقلاب به رعایت حفظ امنیت روانی مردم، اقدامی نکردند؟ سؤال مهمی که مدتهاست بیپاسخ مانده و شائبههای زیادی را برانگیخته است.
5- از حیث رقابت انتخاباتی، افرادی مانند آقایان رسایی و ثابتی توانستند تعدادی از کرسیهای انتخابات تهران را کسب کنند و از جهت آرای صندوق جزو برندههای انتخابات محسوب میشوند. البته تحلیل کامل نتایج انتخابات تهران را در یادداشتی مستقل خواهم نوشت. بههرحال، برای این نمایندگان توفیق خدمت به مردم تحت نگاه رهبر انقلاب را آرزو میکنم.
6- دکتر محمدباقر قالیباف نیز که با پرحجمترین، متنوعترین و همهجانبهترین تخریبها روبهرو شد، برنده انتخابات بود چراکه بزرگترین پروژه تخریب شخصیت در تاریخ سیاسی ایران در برابر او شکست خورد و مردم تهران را از اعتماد مجدد به وی بازنداشت. اعتماد مجدد مردم به او نشان داد کارفرمایان پروژه تخریب به هدف اصلی خود نرسیدند و مردم، بهرغم هر ابهامی، همچنان به فردی که برای آنها مخلصانه و جهادی کار میکند، اعتماد دارند. نکته مهم این بود که این رأی مردم زمانی صورت گرفت که عمدتا نیروهای انقلابی در انتخابات مشارکت کرده بودند. معنای این حرف آن است که دکتر قالیباف با وجود تخریبها پایگاه خوبی در جریان انقلاب دارد و طبیعتا درصورتی که مشارکت از قشر عادی جامعه افزایش پیدا میکرد، رأی وی بسیار بیشتر میشد؛ البته با توضیحاتی که در آینده داده خواهد شد، حتما برداشت بخشی از افرادی که بر اثر تخریبها ذهنیت منفی پیدا کردند، اصلاح و برطرف خواهد شد.
7- از میان جریان اصلاحات، روزنهگشاها در مجموع برنده انتخابات محسوب میشوند. روزنهگشاها، برخلاف شورای مرکزی اصلاحات، گام اول را در گفتمان سیاسی خودشان خوب برداشتند چراکه اولا توانستند در منتخبان سراسر کشور یک فراکسیون اقلیت قابلاتکا برای خود ایجاد کنند و ثانیا از نظر سیاسی توانستند گام مهمی را برای بازگشت اعتماد حاکمیت بهخودشان بردارند؛ لذا حالا میتوانند این توقع را داشته باشند که به آنها اعتماد شود. شخصا با اینکه اختلاف سلیقه گفتمانی جدیای با آنها دارم، اما معتقدم باید از این اقدام آنها استقبال کرد چراکه تکلیف خودشان را با جریان براندازی روشن کردند.
پینوشت: این متن نظرات شخصی اینجانب است و ارتباطی به رئیس مجلس ندارد.