• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
شنبه 5 اسفند 1402
کد مطلب : 219240
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/76qDG
+
-

پس از انتشار گزارش همشهری درباره جوان محکوم به قصاص، خیران به کمک او شتافتند

نجات از قصاص با کمک همشهری و خیران

گزارش
نجات از قصاص با کمک همشهری و خیران

محمد جعفری- روزنامه‌نگار

انتشار گزارشی در همشهری درباره کلاهبرداری از خانواده یک محکوم به قصاص بازتاب وسیعی داشت و موجب شد شهروندان از شهرهای مختلف برای تهیه دیه کمک کنند تا اینکه سرانجام در آستانه جشن نیمه شعبان مبلغ مورد نیاز فراهم شد و مرد جوان از چوبه‌دار نجات پیدا کرد. به گزارش همشهری، شهریورماه سال97 به پلیس شهرستان بردسیر واقع در استان کرمان خبر رسید که در درگیری بین 2جوان یکی از آنها با ضربه چاقو به قتل رسیده است. شواهد نشان می‌داد که این دو جوان سال‌ها با یکدیگر دوست بودند اما از مدتی قبل با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند که درنهایت این درگیری اتفاق افتاد. متهم به قتل که آن زمان 26ساله بود یک روز بعد ازقتل خودش را تسلیم کرد. او به درگیری اعتراف کرد اما گفت ضربه چاقو به شکل ناخواسته و در کشمکش به مقتول اصابت کرده است. اظهارات او در شرایطی بود که شواهد نشان می‌داد که او روز حادثه چاقویی به همراه نداشت. او در ادامه صحنه قتل را بازسازی کرد و مدتی بعد در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد.

تولد فرزند در نبود پدر
مراحل رسیدگی به پرونده مرد جوان در شرایطی ادامه داشت که در نبود او، همسرش که باردار بود فارغ شد و پسرشان به دنیا آمد. مرد جوان آرزو داشت که هنگام به دنیا آمدن پسرش کنار همسرش باشد اما درگیری و قتل سبب شد که او پشت میله‌های زندان خبر به دنیا آمدن فرزندش را بشنود و حسرت به دل بماند. او روزهای سختی را در زندان می‌گذراند و اولیای دم نیز برای اجرای حکم قصاص پافشاری می‌کردند. آنها حاضر به بخشش نبودند و می‌گفتند هر طور که شده قاتل باید قصاص شود.

در دام کلاهبردار حرفه‌ای
خانواده مرد جوان به‌دنبال راهی برای نجات او بودند. بعد از بارها رایزنی و واسطه قرار دادن افراد مختلف، اولیای دم حاضر شدند تا از قصاص صرف‌نظر کنند؛ اما شرط کردند که قاتل باید 4میلیارد تومان به‌عنوان دیه به آنها پرداخت کند. خانواده مرد جوان همه دارایی‌شان را فروختند اما به 4میلیارد تومان نرسید. در این بین زنی به آنها مراجعه و خودش را خیر معرفی کرد. او که توانسته بود اعتماد خانواده مرد محکوم به قصاص را جلب کند از آنها خواست پولی را که فراهم کرده‌اند به او بدهند و خودش هم بقیه پول را پرداخت می‌کند. همین اشتباه بزرگ کافی بود تا این زن یکباره فراری شود. شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص در شرایطی ادامه داشت که خانواده مرد محکوم به قصاص همان پول خودشان را هم از دست داده بودند.

گزارش همشهری
مرد محکوم به قصاص و خانواده‌اش در شرایط سختی به سر می‌بردند و همه‌‌چیز برای‌شان تمام‌شده بود. در این شرایط بود که همشهری در گفت‌وگویی با همسر فرد محکوم به قصاص به روایت آنچه اتفاق افتاده بود پرداخت. این زن در این گفت‌وگو جزئیات کلاهبرداری زن شیاد را شرح داد و گفت: پسرمان هر روز بزرگ‌تر می‌شود اما شوهرم نمی‌خواهد فرزندمان او را در لباس زندان ببیند. من هم به پسرم گفتم پدرت سفر است اما سرانجام او هم فهمید که چه اتفاقی افتاده است. حالا هم اولیای دم تا اسفند‌ماه به ما فرصت داده‌اند تا 4میلیارد تومان فراهم کنیم و اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم حکم اجرا می‌شود.

وقتی خیران دست به‌کار می‌شوند
گزارش همشهری درباره کلاهبرداری از خانواده این زنداني و دوری او از فرزندش در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای داشت و باعث شد افراد خیر زیادی برای کمک به نجات این جوان کمک کنند. ازجمله افرادی که تاکنون برای نجات محکومان به قصاص  پیشقدم شده، مریم کارگر دستجردی است. او با بازنشر این گزارش از افراد خیر کمک خواست و از همان زمان بود که برای نجات این جوان و به احترام گذشت خانواده مقتول، یک ایران بسیج شدند و کمک‌ها آغاز شد.
خانواده محکوم به قصاص حدود یک‌میلیارد تومان فراهم کرده بودند و در این مدت نیز با کمک خیران 3میلیارد تومان دیگر نیز فراهم شد تا اینکه سرانجام روز چهارشنبه و در آستانه جشن نیمه شعبان اولیای دم با دریافت دیه رضایتنامه را امضا کردند تا مرد جوان از چوبه‌دار نجات پیدا کند و برای آزادی از زندان و در آغوش کشیدن فرزندش امیدوار شود.

مکث
دست خیران را می‌بوسم

بعد از امضای رضایت، یکی از افرادی که بیشتر از همه خوشحال است مادر این زندانی است. او که در این سال‌ها سختی‌های زیادی کشیده در این‌باره به همشهری می‌گوید: اول از همه دست پدر و مادر مقتول و بعد هم دست خیران را می‌بوسم که باعث نجات پسرم شدند. در این مدت که ما چندین مرتبه برای گرفتن رضایت به خانه پدر و مادر مقتول رفتیم، آنها هیچ وقت به ما بی‌احترامی نکردند. آنها فقط برای جوان از دست داده‌شان گریه می‌کردند و هیچ وقت حرف زشتی به ما نزدند. ما هم آنها را درک می‌کردیم. اگر هم حرفی می‌زدند، حق داشتند. جوان‌شان را از دست داده بودند و داغدار بودند.
این زن ادامه می‌دهد: بعد از چند مرتبه که بزرگان منطقه را واسطه قرار دادیم آنها به گرفتن دیه رضایت دادند. ما همه خانه و زندگی‌مان را فروخته بودیم که در دام یک کلاهبردار گرفتار شدیم و هرچه داشتیم بر باد رفت. هرچه کردیم نتوانستیم این کلاهبردار را پیدا کنیم و هر لحظه امکان داشت حکم قصاص صادر شود اما به لطف خدا و با انتشار گزارشی در روزنامه همشهری افراد خیر به ما کمک کردند تا بتوانیم دیه را جور کنیم و پسرم از قصاص نجات پیدا کند. این زن ضمن تشکر از روزنامه همشهری از همه افرادی که در این مدت برای نجات پسرش تلاش کردند تشکر کرد و گفت: دعای خیرم همیشه پشت سر خیران و افرادی است که واسطه نجات پسرم شدند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید