بابا آب داد دیگه شعار ما نیست
سرود انقلابی «بابا آب داد دیگه شعار ما نیست» توسط تعدادی از دانشآموزان تهرانی در مسجدی در محله خاوران همخوانی شد و مورد پسند آهنگساز برجسته قرار گرفت. زندهیاد احمدعلی راغب، از آهنگسازان و پیشکسوتان موسیقی انقلاب، درباره جاودانشدن این سرود گفته است: «مسجدی در خیابان خاوران کمیتهای تشکیل داده بود که اعضایش برای انقلاب کارهای هنری انجام میدادند. مثلاً پوستر طراحی میکردند، نویسنده، خطاط و گروه سرود هم داشتند. بعد از خواندن نماز، شهید مجید حداد عادل گفت کمی بمانیم، الان گروه موسیقیشان میآید. فضای وسط از جمعیت نمازگزاران خالی شد و همه دور مسجد نشستند.
همانجایی که نمازگزاران ایستاده بودند، حدود 80-70 نفر از دانشآموزان مدارس جمع شدند. آنهایی که صدایشان خوب بود، در این گروه جمع شده بودند. خانمی هم سرپرست کل آنها بود. آن شب در همان صحن مسجد برای ما چند سرود را که از قبل آماده کرده بودند، خواندند. متوجه شدم هماهنگی دارند. حدود سنیشان از کلاس دوم ابتدایی تا سوم راهنمایی بود. نیمی دختر و نیمی هم پسر بودند. موقع اجرا، پسرها جلو و دخترخانمها کمی عقبتر میایستادند.
در میان سرودهایی که خواندند، یکی از سرودها سوژه بسیار نابی داشت و خیلی زیبا بود. اما شعرش به لحاظ ادبی چند غلط داشت. ملودی این آثار را همان خانم میساخت. بسیاریشان فرزند شهید بودند. دختر و پسر با هم گریه میکردند و میخواندند. مجید حداد از مسئولشان خواست تا به دفتر بیایند و گروه کر را با حضور آنها تشکیل بدهیم. از میان آنها تعدادی را انتخاب کردیم. روز بعد ساعت4 بعدازظهر به استودیوی هشت رادیو آمدند. گفتم شما هرچه را قبلاً میخواندید، اینجا هم بخوانید. حدود یک ساعت طول کشید تا صداهایشان را جابهجا کنم. بعضیشان هم بودند که نه تنها صدای خوبی نداشتند، بلکه باعث بد شنیدهشدن صدای دیگران میشدند. گفتم شما باید آهنگ دیگری را بخوانید. برای شما سرود دیگری میسازم. فعلاً این گروهی که اینجا هستند باید این سرودها را بخوانند.
جالب آنکه بعد از تمامشدن کار متوجه شدم که بسیاری از آنها با هم فامیل و خواهر و برادر هستند. مسئول گروه که خودش شعر را سروده بود، متن را خواند و من نوشتم. بعداً آن قسمت شعر را زیاد کردیم و رویش آهنگ گذاشتیم. آنها به حالت شعارگونه میخواندند. مجتبی کاشانی این شعر را همانطور که من میخواستم بازنویسی کرد که چهار تراک ملودی داشت. بالاخره کار بهصورت همان آهنگ معروف «بابا خون داد» در آمد؛ فکر میکنم اجرایش اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. چون تا آنها را انتخاب کنم و ملودی بنویسم و گروه آماده شود، کمی طول کشید.»
بابا آب داد دیگه شعار ما نیست
بابا خون داد، بابا خون داد
بابا نون داد دیگه شعار ما نیست
بابا جون داد، بابا جون داد
تو کتابها دیگه نمیخونیم بابا، بابا نون داد.