• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
چهار شنبه 20 دی 1402
کد مطلب : 215106
+
-

ژنرال‌های پاکیزگی

گزارشی از رختشویخانه بیمارستان امام حسین و شاغلان غریب آن

زندگی
ژنرال‌های پاکیزگی

فاطمه عسگری‌نیا-روزنامه‌نگار

بیمارستان غلغله است. از 620تخت بیمارستان امام حسین معدود تختی پیدا می‌شود که خالی از بیمار باشد. در  کنارپزشکان، پرستاران، بهیاران، خدمه، کارشناسان و... در این بیمارستان کارگرانی مشغول به کارند که اگر نباشند نه از رخت تمیز و شسته خبری است و نه از ملحفه و پتوی خوشبو. صحبت از کارگران رختشویخانه است؛ جایی که گمان می‌کردیم فرمانش به‌خاطر جنس کار زنانه در دست خانم‌ها باشد، اما آنقدر کارش سنگین و سخت است که مردان قوی‌جثه را در خود جای داده است؛ جایی که همه آن را در بیمارستان به نام «لنژری» می‌شناسند؛ ساختمانی بزرگ در گوشه‌ای از حیاط پشتی بیمارستان. اینجا کسی جز پرسنلش حق ورود ندارد؛ مگر با هماهنگی قبلی. به محض عبور از در آهنی و سفیدرنگ بخش، بوی مواد شوینده، بخار دستگاه‌های خشک‌کن و مواد ضد‌عفونی‌کننده سخت توی ذوق آدمی می‌زند، اما تحمل این بو و دم دیگر برای کارکنان این بخش عادی شده است.

به هر چه ملحفه و لباس است، حساس شده‌ام
حسن عیسی‌لو از کارگران قدیمی لنژ بیمارستان امام حسین است. حسن آقای 50ساله قبل از اینکه گذرش به بیمارستان بیفتد و در رختشویخانه اینجا مشغول به‌کار شود در خشکشویی کار می‌کرده است. از وقتی پایش به بیمارستان باز و یک لنژر شده ماهی 2روز بیشتر تعطیلی ندارد و یک روز در میان مجبور است ساعت‌های زیادی را در محل کار حضور داشته باشد: «کارمان دسته‌بندی لباس‌ها و آماده کردن آنها برای شست‌وشو است. یک روز در میان ساعت کاری ما 8ساعته و 12ساعته است.» گمان نکنید که با این ساعت کاری لنژرها پول روی پولشان می‌آید. کف حقوقشان 7 تا 8 میلیون و درصورتی‌که 130ساعت اضافه کاری را پر کنند نهایتا 10میلیون تومان بابت حقوق دریافت می‌کنند. کار در لنژ حسن را به هر چه ملحفه و لباس است، حساس کرده و این حساسیت را حتی در خانه هم دارد: «کافی است یک لک یا کثیفی روی ملحفه‌ها، پتوها یا لباس‌های اعضای خانواده باشدسریع دست به‌کار می‌شوم و به قول خانواده غسل‌شان می‌دهم. »

تمام روز سرپا
محسن رباط‌جزی هم که عمر حضورش در بخش لنژ بیمارستان امام حسین یک‌ساله شده است مانند حسن آقا با اینکه تمام ساعت کاری را مجبور است سر پا باشد، اهل گله از کار نیست. او مسئول اتوکشی لباس پرسنل است: «قبلا شغلم آزاد بود. وقتی به پیشنهاد یکی از دوستانم به این بخش معرفی شدم، برایم تازگی داشت. باورم نمی‌شد در بیمارستان چنین جایی باشد؛ نه‌تنها من، از مردم عادی هم کمتر کسی خبر از این بخش دارد.» لباس‌های کثیف پرسنل را هر روز ساعت 7صبح از تمام بخش‌ها تحویل می‌گیرد و بعد از انجام مراحل شست‌وشو خودش اتو و بسته‌بندی می‌کند و فردا صبح ساعت 7 برای شروع روز جدید تحویل می‌دهد: «آنقدر تمیز شدن لباس‌ها در این بخش ما را حساس و دقیق کرده است که در زندگی شخصی‌مان هم تأثیر گذاشته است. شاید باورتان نشود، اما مسئول شست‌وشوی لباس‌ها و پتوها در خانه، خودم شده‌ام!» از اینکه بگوید در رختشویخانه بیمارستان کار می‌کند، هیچ ابایی ندارد: «خانواده هم خبر از کاری که انجام می‌دهم دارند.تازه مرا تشویق می‌کنند که کارت را خوب انجام بده که دعای بیماران بدرقه زندگی‌مان باشد.» دلش را به همین دعای بیماران خوش کرده است: «من خوب می‌دانم یک بیمار وقتی در بستر بیماری است اگر لکه خونی روی لباسش ببیند در روحیه‌اش اثر زیادی می‌گذارد. ما خود را مدیون بیماران نمی‌کنیم.» سختی‌های کارش را قبول دارد، اما آنچه او را بعد از سال‌ها کار در مشاغل آزاد خوشحال کرده دفترچه بیمه‌ای که نصیبش شده است!

دکتر لباس‌ها هستیم
کنار رختشویخانه جایی در گوشه انتهایی آن بالای 20پله بلند خیاط‌خانه است؛ جایی که ملحفه‌های نو و لباس‌های نو برای بیماران هر بخش برش می‌خورند و دوخته می‌شوند. اتاقی کوچک که وقتی واردش می‌شوی سفیدی ملحفه‌های نو چشمت را می‌زند. اینجا زنان خیاط حسابی مشغول کارند. لیلا افشار، یکی از این خیاط‌هاست که خودش را این طور معرفی می‌کند، من و همکارانم دکتر لباس‌ها در بیمارستان هستیم: «کسی باورش نمی‌شود در بیمارستان هم خیاطی باشد. وقتی از کار خیاطی در بیمارستان برای دیگران حرف می‌زنم متعجب می‌شوند.» او روزانه باید علاوه بر  50ملحفه جدید 10لباس جدید هم طبق سایز و اندازه‌هایی که دارد بدوزد تا آمارش کامل شود. آقا پرویز رسولی هم که از قدیمی‌های خیاط‌خانه بیمارستان است و کم‌کم به سن بازنشستگی نزدیک می‌شود، کار تعمیر لباس پرسنل و برش ملحفه‌ها و لباس‌های جدید را برعهده دارد. همین که سر حرف را باز می‌کنیم با همه رضایتی که از کارش دارد انگشت‌هایش را نشانمان می‌دهد که دچار ساییدگی و کمی کج شده‌اند و می‌گوید 25سال است صبح تا شب مشغول
دوخت و دوز لباس‌های بیمارستانی هستم: «سختی کار زیاد است و هر روز باید تعداد زیادی لباس‌های تازه دوخته شده و ملحفه‌های نو را برای بسته‌بندی به بخش پایین منتقل کنیم. از آنجا که این کار از عهده بانوان برنمی‌آید، من مجبورم به‌تنهایی انجام دهم.» لنژ بیمارستان امام حسین بزرگ‌ترین و استاندارد‌ترین لنژ بیمارستانی پایتخت است. در این لنژ روزانه 500ملحفه، 300دست لباس و 200پتو شست‌وشو، اتو‌کشی و بسته‌بندی می‌شود تا به محض شروع روز جدید همه بخش رخت و لباس نو بر تن داشته باشند.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید