پاتوق لوطیها و پهلوانان
در ضلع جنوبی میدان شهید هرندی، قهوهخانهای با در و پنجره چوبی قرار دارد که روی تابلوی لاجوردی سردر آن نام حاجتقی اسماعیلپور، لوطی نامآشنا نقش بسته است؛ قهوهخانهای که محل حضور شخصیتهایی معروف و وقوع اتفاقاتی بوده؛ از رفتوآمد لوطیها و قهرمانهای بنامی همچون طیب و غلامرضا تختی تا لوکیشن شدن برای فیلم و سریالهایی مانند یاغی و.... فضای نیمهتاریک و بزرگ قهوهخانه و همهچیز آن رنگ و بویی از سالهای دور دارد و هر بینندهای را به تهران قدیم و قهوهخانههای پررونق آن میبرد. در گوشهای دور از دید، چهارپایهای فلزی است که روزگاری نقالان این قهوهخانه روی آن نشسته و روایتها را نقل میکردند. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، درباره این قهوهخانه قدیمی میگوید: «اینجا 2نفر به نامهای استاد غلامعلی و استاد نادری نقالی میکردند که دومی مخاطبان بیشتری داشت و بازارش گرمتر بود. وقتی نادری نقل میگفت، همه سر تا پا گوش بودند. نقل سهرابکشـی نـادری واقعاً دیدن و شنیدن داشت. وقتی این نقل را میگفت، قهوهخانه غلغله میشد. در ایام محرم، بچههای هیئت میدان غار جلوی در همین قهوهخانه دور هم جمع میشدند و از اینجا به سمت میدان مولوی حرکت میکردند. عزاداران کمکم پای علامت دسته که یک طوق و یک پرچم بود گرد میآمدند و بهاصطلاح این قهوهخانه پاتوق آنها بود. یکی دیگر از کارکردهای قهوهخانهها انجام معاملات و خرید و فروش بود بهطوری که در آنها از زمین، مغازه، اسب گاری و ماشین گرفته تا انگشتری، تسبیح، ساعت، ظروف قدیمی و عتیقه، قناری و سهره و... معامله میشد دستفروشها هم در گوشه و کنار قهوهخانه بساط و جنسهایشان را به مشتریها عرضه میکردند. صاحبان قهوهخانهها هم از حضور آنها استقبال میکردند چون مردمی که برای خرید از آنها به قهوهخانه میآمدند و دور بساط آنها جمع میشدند به کسبوکار آنها هم رونق میبخشیدند.» قیمت هر استکان چای در گذشته 30شاهی بود و قیمت هر دیزی هم با چای ۶ یا ۷ ریال. در این قهوهخانه هنوز مشتریان ژتون تحویل میدهند. روی ژتونها که بیشتر از جنس چوب است و به آن «مُهر ناهار» و«مهر چای» هم میگویند، نام «قهوهخانه حاجتقی» حک شده و این قهوهخانه بعد از چندین دهه، سبک و سیاق معمول خود را حفظ کرده است.