درباره اقدامات و فعالیتهای حاجاحمد کریمی اصفهانی که در قلب تپنده اقتصاد تهران فعال بود
زعیم بازار
بازاریها به حاجاحمد کریمی اصفهانی، دبیرکل جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار، لقب زعیم بازار را داده بودند، چون حاجاحمد به همه مسائل بازار اشراف کامل داشت؛ از حل و فصل اختلافات و ریشسفیدی میان بازاریان تا شناسایی و رفع مشکلات و کاستیهای بازار، تلاش برای حل مشکلات کالبدی بازار و حفظ هویت سنتی و تاریخی آن، تشکیل شورایی برای حفظ سنتها و مراسم آیینی کهن بازار تهران و دهها خدمات ارزنده دیگر. در این صفحه با محمدعلی حیدری، از دوستان نزدیک و نماینده حاج احمد کریمی در جامعه انجمنهای اسلامی اصناف درباره اقدمات حاجاحمد در بازار صحبت کردهایم.
ساماندهی باربران بازار
فعالیت بیش از 12هزار باربر در بازار، حاج احمد کریمی را بر آن داشت تا اقدامی جدی برای ساماندهی باربران با هدف ارائه خدمات رفاهی، ثبت اطلاعات شخصی و پلاکدارکردن آنها انجام دهد. او برای کمک به این قشر دغدغههای بسیار داشت؛ اینکه این قشر کمدرآمد با وجود شغل سخت و طاقتفرسا بیمه نداشتند یا از مزایای مختلف محروم بودند، به دغدغه اصلی او تبدیل شده بود. حیدری از پیگیریهای حاجاحمد برای ساماندهی باربران میگوید: «حاج احمد میخواست با ثبت اطلاعات هویتی باربرها هم امنیت کالا و سرمایه مردم و بازاریان حفظ شود و هم با ساماندهی آنها خود باربرها از مزایایی مثل بیمه بهرهمند شوند. حرفش این بود که کار باربرها در زمره مشاغل سخت قرار دارد و آنها در سنین پیری که دیگر توان کار ندارند، از مزیت بیمه برخوردار نیستند. او اقدامات اولیه برای ساماندهی باربران را با کمک سرهنگ جعفرینسب انجام داد تا آنها نیز از مزیت بیمه و دیگر مزایای رایج بهرهمند شوند.» حیدری درباره تلاشهای حاجاحمد برای کمک به تامین معیشت باربرها میگوید: « اگرچه باربرها در راستههای خاص فعالیت میکنند و اعضای هیأت امنای بازار بیشتر با آنها ارتباط دارند، اما اگر موردی از مشکلات مالی و معیشتی باربرها به ما انتقال داده میشد، حاجاحمد در خفا و با قید حفظ آبرو به نیازهای مالی آن فرد رسیدگی میکرد. ابتدا شخصی را برای تحقیق مأمور میکرد و پس از آگاهی کامل از مشکلات معیشتی آن فرد، اقدامات لازم برای برطرفکردن مشکل انجام میشد.»
قطعنامه 598 و حکایت یک ابتکار
بعد از قبول قطعنامه 598و پایان جنگ، اوضاع بازار حسابی بههم ریخت؛ قیمت دلار یکباره فروریخته بود و همچنان سیر نزولی داشت. در این اوضاع، بسیاری از کاسبان ورشکست شدند و در تنگنای اقتصادی قرار گرفتند؛ افراد آبرومندی که یکشبه همه دارایی و زحمت و تلاششان در حال نابودی بود و در این اوضاع آشفته که به مرور به همه بخشها و بهویژه مشاغل گرهخورده با فرش لطمه وارد میکرد، باید چه تدبیری اندیشیده میشد تا جلو پیشروی این ضررها و مسائل حاشیهای آن گرفته میشد؟ بازهم در این وانفسا حاج احمد بود که با راهراندازی صندوق خیریه برای صنف فرشفروشان ناجی مشکلات کاسبان بازار شد. حیدری تعریف میکند: «بعد از پایان جنگ، با سقوط قیمت دلار، لطمه بزرگی به صنف فرشفروشان بازار وارد شد. هر روز یک ماجرای تازه از مشکلات کاسبان داشتیم، یک روز یکی چک برگشتی داشت، یکی برای تأمین هزینههای زندگی دچار مشکل میشد و آسیبها زیاد بود. حاجاحمد دست بهکار شد و با همراهی جمعی از کاسبان و خیران یک صندوق خیریه هیأت امنایی راهاندازی کرد. برای ثبت آن مجوز رسمی گرفت و ضوابط و قوانین خدماتی این صندوق خیریه را هم خودش تعیین کرد. این صندوق، خدماتی مانند وام جهیزیه، تأمین هزینههای درمانی، تحصیلی، سایر کمکهزینههای مورد نیاز صنف فرشفروشان شامل کارگر، قالیشو، رفوگر و فرشفروش را پوشش میداد.»
بساط عقربفروشها را جمع کرد
حوالی دروازه غار و محدوده محله مولوی سالیان طولانی محل خرید و فروش حیوانات بود؛ از انواع پرندگان تا گربه، سگ و حتی مار، عقرب و انواع جانوران خطرناک. اگرچه این مسئله نارضایتی اهالی، کسبه و مشتریان راستههای تجاری را به همراه داشت، اما تلاشها برای جمعکردن بساط این نوع کسبوکار بینتیجه مانده بود. حاجاحمد اما آستین همت بالا زد تا با پیگیری از نهادهای مسئول، بساط خرید و فروش حیوانات را از حوالی بازار تهران جمع کند. حیدری در اینباره میگوید: «در بساط این افراد حتی جانوران خطرناک هم دیده میشد که نگرانیهای بسیاری برای کسبه و اهالی ایجاد کرده بود. آنها علاوه بر کبوتر، سگ و گربه، حتی مار و عقرب هم میفروختند. فعالیت آنها در قلب بازار صدای کسبه، همسایهها و حتی شهروندان را هم در آورده بود. این افراد علاوه بر فروش حیوانات، سفارش هم میگرفتند تا حیوان کمیاب مورد نظر مشتریان را برای آنها تهیه کنند. حاج احمد بهعنوان دبیر کل جامعه انجمنهای اسلامی بازار، خود برای حل این موضوع دست بهکار شد. او با پیگیری از نهادهای مسئول، مقدمات جمعشدن بساط این افراد را برای برقراری آرامش در بازار فراهم کرد. حالا دیگر چنین فعالیتهایی در قلب بازار بسیار کمرنگ شده است.»
دست گرهگشای بازار
گرهگشایی و دستگیری از نیازمندان ازجمله رفتار نیک حاجاحمد کریمی بود که اغلب حجرهداران و کاسبها آن را برای شناخت بهتر این چهره شناختهشده بازار مثال میزنند. کمک به ورشکستهها و حل و فصل مشکلات میان بدهکار و طلبکار تنها گوشهای از هزاران کار نیکی است که او در مدت حضورش در بازار انجام داد. بازاریان اعتقاد دارند به واسطه کارهای خیر بیشماری که انجام داده است از این پس جای خالی او مشهود خواهد بود. او به واسطه صندوقهای وام قرضالحسنهای که راه انداخته بود و ارتباطهایی که با سازمان اقتصاد داشت، توانسته بود مشکلات مالی بازاریان و کاسبان را برطرف کند. حاج احمد برای اینکه بتواند به سرعت مشکل را برطرف کند، در اغلب مراکز استانها جامعه انجمنها را فعال کرد. این انجمنها یک خیریه کمکرسانی با عنوان خیریه فرش هستند و میتوان گفت در همه استانها برقرارند. اغلب کم و کیف فعالیت صندوقهای قرضالحسنه تهران و قاعدتاً ایران زیرنظر او انجام میشد و در حقیقت، سازمان اقتصاد اسلامی از صندوقهای قرضالحسنه، حمایت مالی و قانونی میکرد و حاج آقا در کم و کیف تأسیس و حمایت خیلی از صندوقها نقش داشت. بیشتر ساعات زندگی او به این فعالیتها و گرهگشاییها میگذشت. او بسیاری از اختلافات خانوادگی را هم به آشتی ختم میکرد و کانون خانوادههای بسیاری به لطف و مساعدت او این روزها گرم است.
تشکیل شورای مذهبی بازار برای حفظ سنتها
حاجاحمد به موضوعات فرهنگی و مذهبی بازار و پیشینه تاریخی اجرای برخی از رسوم آیینی در بازار نیز توجه میکرد. حیدری از تلاش حاجاحمد برای تداوم اجرای سنت چهارپایهخوانی در بازار چنین یاد میکند: «حاجاحمد برای حفظ سنت چهارپایهخوانی که در بازار تهران بیش از 120سال قدمت دارد، شورایی تشکیل داد تا این سنت بیکم و کاست حفظ و هر سال محرم به بهترین شکل اجرا شود. از گذشته در بازار هر صنفی ازجمله بزازها، لوازمالتحریر، اتاقسازها و... هیئت و مراسم مخصوص بهخود داشتند. در روزگاری که خبری از سیستمهای صوتی نبود، دستههای عزاداری وقتی به ورودی تیمچه حاجبالدوله میرسیدند، چهارپایهای میگذاشتند و مداح هیئت روی چهارپایه میرفت تا برای عزاداران نوحهخوانی کند.» او ادامه میدهد: «در سالهای اخیر بهدلیل توسعه و تغییرات بازار، لازم بود اقداماتی برای اجرای هرچه بهتر این رسم دیرینه انجام شود. حاج احمد شورایی از پیشکسوتان بازار در موضوعات مذهبی تشکیل داد تا هیئتهای مذهبی بازار و بهویژه این رسم کهن حفظ شود. این اعضا مسئولیت هماهنگی میان هیئتها، ارتباط با نیروی انتظامی و... را برعهده دارند تا هر هیئت، زمان مشخصی در محل مورد نظر عزاداری کند و در عین حال در دیگر ایام محرم و عزاداری هم مشکلی برای کاسبی کسبه بهوجود نیاید.»
خانهسازی برای آسیبدیدگان زلزله با کمک بازاریان
حاج احمد کریمی با وجود مسئولیت خطیر در جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار، در بسیاری از صندوقهای خیریه بازار هم عضو بود تا از این طریق نیز با همراهکردن بازاریان و اعضای هیأت امنای بازار گامهای مؤثری برای حمایت از خانوادههای کمبضاعت و کمک به خانوادههای آسیبدیده در سیل، زلزله و... بردارد. حیدری در اینباره میگوید: «با حضور حاجاحمد، جامعه انجمن اسلامی بازار در هر زلزله، سیل و بلایای طبیعی دیگر برای امدادرسانی به آسیبدیدگان پیشقدم بود. او امنای بازار و بازاریان قدیمی و خیرخواه را با خود همراه کرده بود تا بازار هم در هنگام وقوع حوادث طبیعی شانه به شانه مردم سهمی در خدمترسانی داشته باشد. همواره میگفت مردم مهربان ما برای تامین آب، غذا و پوشاک و دیگر نیازهای اولیه آسیبدیدگان سیل و زلزله همیشه کمکحال هستند، ما باید کمکهای اساسی انجام دهیم. حتی اگر شده چند خانه برای خانوارهای بیسرپناه بسازیم. با این نگاه او بود که جامعه انجمنهای اسلامی در هنگام وقوع بلایای طبیعی با کمک اتحادیههای بازار و بازاریان در حوزه ساختوساز وارد میشد.» حیدری خاطرهای از خانهسازی برای خانواده مدافعان حرم تعریف میکند: «حاجاحمد در ساخت حدود 40خانه برای خانوادههای مدافعان حرم در محدوده اسلامشهر پیشقدم شد و دیگر افراد خیر بازار را هم با خود همراه کرد.»
هوای مشتریان بازار را داشت
حاجاحمد کریمی علاوه براینکه خدمات ارزندهای به بازار ارائه کرد و نقش مؤثری در رفع کاستیها و کمبودهای بازار داشت، اقدامات بسیاری هم برای رفع مشکلات مشتریان بازار و مراجعان به واحدهای صنفی انجام داد. نزدیکان حاج احمد، بهویژه بازاریانی که از نزدیک شاهد تلاشهایش در سمت دبیر کل جامعه انجمنهای اسلامی بازار بودهاند، خاطرات بسیاری درباره نگاه ویژه او به رضایتمندی مشتریان بازار، آسایش و رفاه حال آنها در هنگام خرید دارند. حیدری خاطرهای از حاج احمد تعریف میکند: «شلوغی بازار و ازدحام جمعیت، بهویژه زمانی که هنوز پیادهراه بازار تعریض نشده بود، زمینهساز معضلاتی چون سرقت و کیفقاپی میشد. گاهی دانشجویی که ذخیره چندماه کار دانشجوییاش را برای خرید آورده بود طعمه سارقان میشد و گاهی هم سارقان کیف پول کارگری را میزدند که آمده بود با دسترنج چند روز کار سخت خود مایحتاج خانوادهاش را از بازار تهیه کند. در این سالها افرادی به ما مراجعه کرده بودند که پس از سرقت کیف پولشان حتی پول کافی برای بازگشت به خانه نداشتند. حاج احمد به فکر این موارد هم بود. سپرده بود اگر چنین افرادی مراجعه کردند، صحت ادعایشان را بررسی کنیم و سپس در حد توان کمکحال آنها شویم.»
پل ارتباط تولیدکنندگان و مسئولان
میانداربودن دشوار است و از عهده هرکسی برنمیآید، اما کاسبان بازار معتقدند یکی از خصوصیات بارز حاجاحمد کریمی، همین بود که انصاف و مساوات را بین دوطرف رعایت میکرد. همین ویژگی باعث شده بود تا سالها حاج احمد کریمی پل ارتباطی بین حکومت و کفِ بازار و بازاریان باشد. فرزندش، مهدی کریمی در اینباره میگوید: « پدر حرف و مشکل بازاریان را به گوش مسئولان میرساند و از سوی دیگر مدافع حقوق مظلومان و تولیدکنندگان بود. همه دغدغهاش این بود تا مشکلی از مشکلات کاسبان را کم کند؛ از موضوعهای دارایی و مراجعات به بیمه گرفته تا تامین مساعدتهای مالی و توسعه کسبوکار آنها. همچنین بهواسطه درایت او در این چند سال بازار شاهد حداقل تنشهای موجود در جامعه بود. او هیچ وقت نگذاشت که نیروهای نظامی وارد بازار شوند. چون اعتقاد داشت این مسائل را با صحبت با بازاریان میتوان حل کرد. قبل از انقلاب بازاریان اعتصاب کردند، ولی در اغتشاشات پاییز سال 1401 بازار از رونق نیفتاد و این اتفاق به واسطه حضور حاج احمد بود. همچنین او مسائل عمومی مثل ساماندهی دستفروشها، بازسازیهای بازار، مسائل مربوط به آتشنشانی و آتشسوزیهای بازار را ریز به ریز دنبال میکرد و از طریق جامعه اصناف اغلب آنها را برطرف کرد. کاسبان بازار میگویند حاجاحمد کریمی ستون بازار بود. حرف او را هم بازاریها قبول داشتند و هم دولتیها.»