برای یک عمر کاوش سیدمنصور سیدسجادی در شهر سوخته بهبهانه گشایش نمایشگاهی در موزه ملی ایران
باستانشناس مؤلف
حمیدرضا محمدی
باهمت سیدمنصور سیدسجادی است که همه ایرانیان شهر سوخته را میشناسند.
صادق ملکشهمیرزادی
باستانشناس قهاری است. اگرچه همسرش اهل ایتالیاست و غالب اوقات در آن سامان است اما کیست که نداند و بهویژه در این ربع قرن ندیده باشد که سیدمنصور سیدسجادی تا عمق جان و کنه وجود و به جد و جهد دل در گرو ایران دارد که اگر نداشت عمر خود را مصروف و مشغول کاوش شهر سوخته و واکاوی آن نمیکرد.
او از یکسو در اواخر دهه 40 و دقیقا از سال ١٣۴٧ در دانشگاه تهران، در محضر پدر باستانشناسی ایران، عزتالله نگهبان و 2 شاگرد برجستهاش، صادق ملکشهمیرزادی و یوسف مجیدزاده درس خواند و از سوی دیگر در اوایل دهه 50 و مشخصاً از ١٣۵٢ در مرکز باستانشناسی ایران زیرنظر فیروز باقرزاده کار کرد و البته در دانشگاه شرقشناسی ناپل ایتالیا آموختههایش را کامل و تمام کرد.
جوانی او یعنی از سالهای ١٣۴٨ تا ١٣۵٢ با کارآموزی نزد باستانشناسان آمریکایی حاضر در ایران؛ هلن کنتور و پینهاس دِلوگاز در چغامیش دزفول، رابرت دایسون در حسنلوی نقده و هِنری رایت در ایذه گذشت تا آن که به دعوت مائوریزیو توزی، سرپرست ایتالیایی کاوش شهر سوخته به آنان پیوست و این آغاز فصل تازهای در زندگی او بود چنانکه جهانبینیاش را ساخت و مسیر فعالیت علمی و عملیاش را تغییر داد.
با وقوع انقلاب، ایتالیاییها پس از ٩ فصل پژوهش رفتند و البته پس از نزدیک به ٢ دهه وقفه، از ١٣٧۵ سرپرستی مداقه در یکی از مهمترین شهرهای عصر مفرغ نیمه شرقی ایران را برعهده گرفت. اینگونه بود که به
سیستان و بلوچستان رفت و تاکنون در آن٢٠ فصل به کاوش و پژوهش پرداخته است. حفاریهایی که او سختکوشانه و پیگیرانه و البته خستگیناپذیر هنوز و همچنان ادامه میدهد و همین حالا هم منتظر تخصیص بودجه است برای شروع یک فصل نو. نکته اما اینجاست که او در این سلسله حفاریها، محدود و محصور به باستانشناسی نمانده و پیوند آن با علوم دیگر را مطمح نظر قرار داده است؛ چون این باستانپژوهی را اساسا دانشی بینارشتهای میدید. فارغ از آنچه این دانشیمرد که کمتر از ٧۵ روز دیگر، ٧۵ ساله میشود، درباره این محوطه باستانی نوشته و منتشر کرده، آنچه در کارنامه و کارنمایش زبانزد و چشمنواز است، بردن شهر سوخته به میان مردم است.
او با برگزاری نمایشگاه، ایراد سخنرانی، برگزاری تور و انتشار جزوه و کتابچه کوشید خرد و کلان و پیر و جوان و عالم و عامی را با این نام آشنا کند و توفیق نیز یافت تا قصه آن را به همگان بفهماند. او در زمانیکه بهسبب ناآگاهی، نواحی باستانی غارت میشد جامعه محلی را آموزش داد و به آنان آموزاند در جایی زندگی میکنند که پیشینیانشان، نخستین انیمیشن و نخستین جراحی جمجمه و خیلی از ابداعات و ابتکارات دیگر در تاریخ بشر به نامشان ثبت شده است و با محسوس و ملموس کردن آن، اینگونه آنان را نسبت به محافظت و مراقبت از میراث اسلافشان، ترغیب و تهییج کرد. سیدمنصور سیدسجادی که ٢٩ آبان از جشننامهاش با نام «رایتِ منصور» در موزه ملی ایران رونمایی شد و تازهترین اثرش با عنوان«باستانشناسی جنوب شرقی فلات ایرات در دوران مفرغ» نیز چندی دیگر از سوی نشر دادکین منتشر خواهد شد، اگر وقفه ١٨ ساله پس از انقلاب و توقفهای مقطعی دیگر را در این اثنا نادیده بگیریم، چیزی در حدود نیمقرن از عمرش، یعنی سهچهارم از زیستش، در شهر سوخته و برای شهر سوخته گذشت و نمایشگاه «شهرسوخته؛ اسطورهای که تاریخی شد: نمایشگاهی از 25 سال پژوهش باستانشناسی» - که دیروز ششم آذر در موزه ملی ایران گشایش یافت و تا نیمه آذرماه برپاست - محصول منتج به وقوع دستکم این ربع قرن اخیر کار پیوسته و وابسته اوست. وی که فارغ از ثبت جهانی شهر سوخته که اصلا شناخت قاطبه مردم ایران و حتی نه فقط اهالی آن خطه، مدیون و مرهون مساعی این باستانپژوه و آواربرداریاش از لایههای تاریک تاریخ شهر سوخته است. او را که باید به ضرس قاطع، یک «باستانشناس مؤلف» دانست.