• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
دو شنبه 6 آذر 1402
کد مطلب : 210556
+
-

حکایت آب و نور و استغاثه

حکایت آب و نور و استغاثه

نام نذر: شمع سقاخانه‌ها
محل ادای نذر: جای‌جای تهران

تهران، این پایتخت همیشه روشن امروز،  درروزگاری  که برق نبود مردم قبل از تاریکی هوا، هر طور شده خود را به خانه می‌رساندند تا از دست سارقان در تاریکی شب و گزند حیوانات جان  به در ببرند. آنهایی هم که به هر دلیلی در تاریکی مجبور به خروج از خانه می‌شدند، مسیر خود را با فانوس نفتی طی می‌کردند و بهتر بود که یکی دو نفر همراه می‌داشتند. نیاز به روشنایی و نور یکی از مهم‌ترین نیازهای اهالی مردم در تهران قدیم محسوب می‌شد و به همین بهانه نذر شمع بین مردم رسم شد. علیرضا زمانی، تهران‌شناس، درباره اینکه نذر شمع برای سقاخانه‌ها از کجا میان مردم تهران باب شد، می‌گوید:«از یک طرف تامین روشنایی در دل شب مایه دلگرمی رهگذران کوچه‌ها و گذرها بود، به‌ویژه برای زن‌ها و بچه‌ها و از طرف دیگر، در بیشتر محله‌ها، براساس باورهای مذهبی و نیاز روز به آب شرب و همینطور خیرات برای اموات، کسانی که دستشان به دهانشان می‌رسید سقاخانه‌ای هرچند کوچک می‌ساختند تا مردم برای رفع تشنگی، نذر، راز و نیاز و مناجات به آنجا مراجعه ‌کنند. طبیعی است که در شرایط وصف‌شده، کنار منبع‌های آب، شمع روشن می‌کردند و به مرور این رفتار جنبه مذهبی پیدا کرد و مردم سعی کردند برای گره‌گشایی از کار خلق خدا به مناسبت‌های مختلف به‌ویژه شب‌های جمعه برای امامزاده‌ها شمع نذر کنند.»





 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :