حکایت تلخ کارگران روز مزد
مدیر کل تامین اجتماعی لرستان از هدفمند کردن بیمه کارگران ساختمانی خبر میدهد
نسرین صفربیرانوند| خرم آباد- خبرنگار:
صبح زود است؛ بسیاری از مغازهها هنوز کرکره شان بالا نیامده اما در برخی از میادین و خیابانهای اصلی شهر شاهد تجمع کارگرانی هستیم که بدون توجه به گرما و سرمای هوا منتظر هستند کسی برای کارصدایشان بزند.
تماشای صورتهایی که بر اثر آفتاب، سوخته و چشمهایی که با دلواپسی منتظر هستند تا شاید ماشینی جلوی پای شان ترمز کند و راننده اش بگوید: « کارگر میخواهم. » این حکایت و قصه تکراری کارگران روز مزد دورمیدانی شهر من است.
میدان امام حسین(ع)، 3 راه گلدشت، میدان آزادی، میدان اسد آبادی، خیابان شفا محل تجمع افراد زیادی با سنین مختلف است که برای امرار معاش، بسیاری از مشکلات را به جان میخرند و با این حال کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
گلایه از وضع کار
«علی مراد فلاح» کارگر روز مزدی است که وقتی برای گفت و گو صدایش میزنم، بیدرنگ لب به گلایه میگشاید و میگوید: من کارگر ساختمانی هستم و همه کار انجام میدهم. از ساختن ملات تا بار کردن اثاث خانه، اما اوضاع کار این روزها خوب نیست؛ یک روز کار میکنم، چند روز دست خالی به خانه میروم. بعضی روزها شرمنده زن و بچه میشوم. از ترس اینکه نتوانم پول شیر خشک دختر کوچکم را تهیه کنم، پاهایم میلرزد.
او میگوید: گاهی برای لقمه نانی ناچار میشوم بارهای سنگینی را جابه جا کنم، چون نمیخواهم دست خالی به خانه بروم. خودتان که دیدید، کافی است یک ماشین سراغ کارگر بگیرد، همه همکارانم به سمت او هجوم میآورند تا شاید روزی نصیب آنها شود. مشکل دیگری که داریم، این است که بعضی کارفرماها بعد از پایان کار، زیر قول خود میزنند و مبلغی را که طی کرده ایم به ما نمیدهند و دستمان هم به جایی بند نیست.
فلاح میافزاید: مشکل دیگر، بیمه است که مرتب قطع میشود و ناچاریم پروسهای را طی کنیم تا مجدد بیمه ما برقرار شود. ما کارگران ساختمانی که کار ثابتی نداریم؛ ممکن است در ماه حتی یک روز هم کار نکنیم.
گلایه از نبود بیمه
«عباس فعلی» دیگر کارگر روزمزد دور میدان است که از وضع موجود گلایه مند است و میگوید: ظرف یک ماه گذشته تنها 5 روز کار کرده ام؛واقعا نمیدانم این پول را به کدام زخم زندگی بزنم هیچ منبع درآمد دیگری هم ندارم. هنگامی که ساخت و ساز رونق داشت وضع ما بهتر بود؛اما مدت هاست کار ما کساد شده است.
فعلی ادامه میدهد: میدانم درصد اینکه کسی برای کار سراغمان بیاید کم است اما کار دیگری ندارم. بیمه هم نیستم؛ با اینکه چند بار مراجعه کرده ام اما به دلیل این که کارت مهارت ندارم، نمیتوانم زیر پوشش بیمه بروم.
دلواپس نیافتن کار
با یکی دیگر از کارگرانی که در میدان شقایق حضور دارد،صحبت میکنم، میگوید: من در روستا زندگی میکردم؛ دنبال درس و مدرسه نرفتم و کشاورزی میکردم؛ حدود 5 سالی میشود به شهر آمده ام. از آن روز به دنبال کار میگردم، اما کاری به غیر از کارگری روزمزد پیدا نکرده ام. «محمد امیری» میافزاید: این کار هم فصلی است. در فصل زمستان زیاد نمیتوانم کار کنم چون در این فصل کسی کار چندانی ندارد و کار ساخت و ساز هم معمولا در فصل بارندگی، میخوابد.
محمد نگران و دلواپس است که امروزم هم کار پیدا نکند. او میگوید: همه افرادی که نه در این میدان بلکه دردیگر خیابانها و میادین شهر تجمع میکنند آرزوی یک کار ثابت را دارند و همه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
امیری بیان میکند: به ازای کارهای سختی که انجام میدهیم، بیمه هم نمیشویم. حدود چند ماه قبل یکی از دوستانم از بالای داربست افتاد و آسیبهای زیادی دید؛ کارفرمای او مبلغ کمی به خانواده اش داد؛ هزینه درمان را هم به زور میشد از آن مبلغ تامین کرد. با مشکلات زیادی روبه رو هستیم و کمتر کسی به سراغ کارگران و مشکلات روزمزدها میآید.
«رضا» روی مقوایی کنار پارک نشسته است؛ زانوهایش را بغل گرفته و وسایل کارش را درون کیسه برنج گذاشته است. مضطرب، سرش را این طرف و آن طرف میدان میچرخاند. منتظر کسی است که برای کار او را صدا کند. گاهی هم به خیابان خیره میشود و عبور و مرور مردم را تماشا میکند. به سراغش میروم. خنده تلخی میکند و میگوید: گزارش که برای ما نان و آب نمیشود. چند روزی میشود که کار نکرده ام. حدودا 10 روز میشود ؛هر روز صبح به اینجا میآیم و ظهر با دست خالی به خانه برمی گردم. دیگر روی نگاه کردن به زن و بچههایم را ندارم.
او میگوید: روزی را صبح زود قسمت میکنند؛ من همیشه زودتر از همه میآیم تا شاید کاری پیدا کنم. روزهای برفی و بارانی هم میآیم؛ اما وضع من و همکارانم اصلا خوب نیست. ای کاش مسئولان فکری اساسی برای ما میکردند.
رضا در پایان میگوید: اگر شهرداری مکانی را برای اسکان کارگران پیش بینی کند، کارگران حداقل از سرما و گرما در امان میمانند.
ساماندهی کارگران؛ اولویت تامین اجتماعی
برای پیگیری وضع کارگران روزمزد به سراغ مدیرکل تامین اجتماعی لرستان میروم. « شهناز حمزهلویی» میگوید: در حال حاضر حدود 30 هزار کارگر که درصنعت ساختمان فعالیت دارند، زیر پوشش تامین اجتماعی هستند که تعداد قابل توجهی از آنها به دلیل رکود صنعت ساختمان در لرستان به استانهای دیگر مهاجرت کرده اند، اما همچنان بیمه پردازی آنها از سوی استان انجام میشود. وی در خصوص حق بیمه کارگران ساختمانی توضیح میدهد: تنها 7 درصد حق بیمه از سوی بیمه شوندگان پرداخت میشود و مابقی آن هم باید بخشی از سوی دولت و بخشی هم از محل صدور پروانههای ساختمانی تامین شود که به دلیل صادر نشدن پروانههای ساختمانی عملا بار اصلی بردوش سازمان تامین اجتماعی است.
وی با اشاره به این که سازمان تامین اجتماعی در بحث تامین منابع مالی کارگران با مشکل روبهرو است، میگوید: کارگران ساختمانی بیمه شده درحالی که از خدمات درمانی و دستمزد استفاده میکنند اما کمترین میزان پرداخت را دارند.
حمزه لویی میافزاید: اما در خصوص افزایش حق بیمه کارگران هم باید گفت هرسال برای متناسب سازی حقوق کارگران، شورای عالی حقوق، دستمزد حداقل افزایش دستمزد را تصویب میکند که امسال 5/19 درصد افزایش دستمزدها را داشتیم. بالطبع حق بیمه 7 درصدی هم افزایش پیدا کرد.
بیمه کارگران با کمک انجمن صنفی
مدیر کل تامین اجتماعی لرستان تأکید میکند: با توجه به محدود بودن سهمیه ومحدودیت منابع بیمه کارگران ساختمانی، هدفمند کردن بیمه کارگران ساختمانی در دستور کار ما قرار دارد که براساس آن افرادی که واقعا کارگرساختمانی هستند بیمه شوند. یکی از بازوهای تامین اجتماعی برای ساماندهی کارگران ساختمانی، انجمن صنفی کارگران ساختمانی است که مکلف است در کنار ما، اما به طور جداگانه بازرسی لازم را انجام دهد تا کارگران واقعی مشخص شوند.
« شهناز حمزه لویی» اضافه میکند: زیرا هستند کارگرانی که با وجود سالها فعالیت بیمه نیستند اما درمقابل افرادی که کارگر واقعی نیستند تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار دارند.
وی بیان میکند: اگر حق بیمه کارگران قطع شوند، به شعب ما مراجعه کنند که پس از بازرسی مجدد بیمه آنها برقرار میشود. مدیر کل تامین اجتماعی لرستان میگوید: هدف ما بیمه کارگران ساختمانی بهویژه کارگران دورمیدانی است؛مشروط بر اینکه انجمن صنفی کارگران، تایید کند.