رهایی از زیرتیغ
پروندهای درباره محکومان به قصاص که پس از مدتها انتظار، حکمشان اجرا میشود یا بخشیده میشوند
محمد جعفری، روزنامهنگار
میگویند انتظار مرگ، از خودِ مرگ دردناکتر است. درست مثل محکومان به قصاص که بعد از نهایی شدن حکمشان باید در انتظار تصمیم نهایی اولیای دم باشند: بخشش یا قصاص. در سالهای اخیر با ترویج فرهنگ صلح و سازش در بسیاری از پروندههای قتل، اولیایدم حاضر به بخشش قاتل شدهاند. هرچند اغلب اولیایدم بدون هیچ چشمداشتی و برای رضای خدا تصمیم به بخشش میگیرند اما همیشه همهچیز به همین سادگی نیست. برخی از آنها درخواست دیههای سنگین میکنند، برخی دیگر شروط عجیب و غریبی میگذارند و عدهای دیگر نیز در دقیقه 90 حکم را اجرا میکنند. در پرونده پیشرویتان به بازخوانی اجرای حکم در چند پرونده قتل پرداختهایم. با یک قاضی باسابقه جنایی درباره شرایط اجرای حکم صحبت کرده و پای درددلهای 2 محکوم به قصاص هم نشستهایم.
جریمه طلایی برای بازگشت قاتل
در پرونده دیگری اولیایدم با شرط عجیب دیگری حاضر شدند از مجازات قاتل صرفنظر کنند. آنها اعلام کردند که قاتل به محض آزادی باید از استان محل زندگیاش برود. از طرفی آنها شرط گذاشتند که خانواده قاتل حق تردد در شهر محل زندگیشان را ندارند. اگر آنها به هر دلیلی در این شهر تردد کنند، باید ۵۰۰ سکه طلا بهعنوان جریمه بپردازند. قاتل و خانوادهاش نیز این شرطها را پذیرفتند. از طرفی باید پول دیه نیز پرداخت میشد. بنابراین خیرین دست بهکار شدند.
بخشش به شرط درمان سرطان
یکی دیگر از شروط عجیب برای بخشش مدتی قبل در تهران مطرح شد و در جریان آن زنی که پسرش در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، در دادگاه گفت اگر دخترش که به سرطان مبتلاست درمان شود، قاتل را میبخشد. این جنایت در تهرانپارس اتفاق افتاد و در جریان آن مرد 42سالهای با ضربات چاقوی دختری 20ساله که از دوستان خانوادگی آنها بود به قتل رسید. در جلسه محاکمه مادر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه ایستاد و گفت: من 2فرزند داشتم که یکی از آنها به قتل رسید و دخترم هم آنقدر غصه برادرش را خورد که به سرطان مبتلا شد. یک روز دیگر نخستین جلسه شیمی درمانی دخترم شروع میشود و با اینکه دل خوشی از قاتل پسرم ندارم، اما اگر دخترم درمان شود قاتل را میبخشم.
3شرط برای بخشش
بعضی از اولیایدم در پروندههای قتل نه دلِ قصاص کردن قاتل را دارند و نه راضی میشوند که به همین سادگی او را ببخشند. در این شرایط است که بعضی از آنها برای قاتل شرط میگذارند. البته این شرایط باید قابل اجرا باشد و شروط نامعقول قابل پذیرش نخواهد بود. در پروندهای که چندی قبل در کردستان به آن رسیدگی شد پسری که خواستگار خواهرش را به قتل رسانده بود با 3شرط از سوی اولیای دم بخشیده شد. اما این 3 شرط چه بود؟ طبق درخواست خانواده مقتول، پدر قاتل باید محل زندگیاش را که در نزدیکی خانه مقتول بوده، ترک کند و خانواده قاتل از آن محله بروند. دومین شرطی که اولیایدم برای بخشش قاتل پسرشان گذاشتند این بود که عامل جنایت هرگز به شهر محل زندگیشان برنگردد. سومین شرط نیز درخواست دیه بود. با پذیرش این 3شرط از سوی قاتل، قصاص در این پرونده منتفی شد و پسر جوان به لحاظ جنبه عمومی جرم بار دیگر در دادگاه محاکمه شد.
دور از فامیل
شروط عجیب و غریب، یکی دو تا نیستند. در پروندهای دیگر که مربوط به قتل خانوادگی میشد و جوانی پسر عمهاش را به قتل رسانده بود اولیای دم پرداخت دیه، ترک تهران و حضور نداشتن در جمع فامیل را بهعنوان شروط بخشش قاتل پسرشان مطرح کردند. اولیای دم شرط اولشان دریافت دیه بود که قاتل با کمک خیران و خانوادهاش توانست پول دیه را تهیه کند. شرط بعدی اولیای دم این بود که قاتل پس از آزادی از تهران خارج شود و به هیچ عنوان در جمعهای فامیلی مانند مراسم عروسی، عزاداری و... شرکت نکند؛ حتی چنانچه آنها در شهری بودند، قاتل نباید در آنجا آفتابی شود چرا که شرطشان این بود که تا زمانی که زنده هستند چشمشان به قاتل پسرشان نیفتد. به این ترتیب جوان محکوم به قصاص شروط عمه و شوهرعمهاش را پذیرفت و از مجازات مرگ نجات یافت.
بخشش به شرط شادکردن دل مادرقاتل
در پرونده دیگری اولیایدم با این شرط قاتل را بخشیدند که او هرماه مبلغی پول بهحساب مادر خودش واریز کند. پسر مقتول که از اولیایدم بود در اینباره گفت: اگر به قاتل مادرمان زندگی بخشیدیم بهخاطر این است که نمیخواستیم جانی را بگیریم. او که به ما جان داد خودش جان را میگیرد و ما تصمیم گرفتیم به قاتل که میگوید در همه این سالها در زندان تنبیه شده و توبه کرده است درس زندگی و انسانیت بدهیم. ما مادری دلسوز را از دست دادیم و تصمیم گرفتیم برای آرامش او دل مادر دیگری را شاد کنیم. از وقتی مادرمان را از دست دادیم و قاتل به زندان افتاد، مادرش مدام به سراغ من یا برادرم میآمد. اشک میریخت؛ پینه دستانش را نشانمان میداد و میگفت با وجود اینکه بیمار است و کمر درد دارد اما از صبح تا شب کار میکند تا خرج خانوادهاش را بدهد و برای پسرش(قاتل) که در زندان است پول بفرستد. او گریه میکرد و میگفت حاضر است هر کاری کند تا ما از قصاص پسرش گذشت کنیم. نمیتوانستیم اشکهای یک مادر را ببینیم و سکوت کنیم. من و برادرم معتقدیم جواب بدی را نباید با بدی داد. انتقام تنها راهحل برای خالی شدن کینهها نیست. درست است که قاتل با بیرحمی مادرمان را از ما گرفت اما اگر مادرمان زنده بود به ما توصیه بخشش میکرد. ما 2ماه به قاتل فرصت دادیم تا پس از آزادی کار پیدا کند و بعد موظف است ماهانه 10میلیون تومان بهحساب مادرش واریز کند و فیش واریزی را به دادگاه بدهد. او باید به مادرش خدمت کند و اگر این شرط را اجرا نکند ما حکم قصاص را اجرا میکنیم؛ چرا که مادرش در همه این سالها سختیهای زیادی کشیده تا پسرش را از مرگ نجات بدهد و حالا قاتل باید این کار بزرگ مادرش را جبران کند.
دیه 30میلیارد تومانی
یکی دیگر از پروندههای عجیب و غریب در سالهای اخیر پرونده بخشش یک قاتل در ازای دریافت 30میلیارد تومان بود. ماجرای این قتل به اواخر سال 1401برمیگردد که در آن جوانی در یک درگیری به قتل رسید. او بعد از طی شدن مراحل مقدماتی در دادسرا در دادگاه کیفری محاکمه و با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. این رأی مدتی بعد قطعی شد و در این شرایط خانواده قاتل تلاش کردند تا رضایت اولیای دم را جلب کنند. در این بین اولیایدم که تا آن زمان برای اجرای حکم قصاص پافشاری میکردند خواسته عجیبی را مطرح کردند و فقط به یک شرط حاضرند که از اجرای حکم صرفنظر کنند؛ دریافت 30میلیارد تومان پول. هرچند این پیشنهاد عجیب بود اما خانواده قاتل که از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند اعلام کردند حاضرند برای نجات او دست به هر کاری بزنند و چند روز بعد این پول را فراهم کردند تا به این ترتیب با پرداخت 30میلیارد تومان حکم قصاص منتفی شود.
2شرط پای چوبه دار
در پروندهای دیگر زنی که پسرش به قتل رسیده بود درحالیکه طناب دار دور گردن قاتل حلقه بسته بود با مطرح کردن 2شرط او را بخشید. در جریان مراسم اجرای این حکم طناب دار بر گردن قاتل بود و مادر مقتول با چشمانی اشکبار به طرف ضامن چوبه دار رفت. همه از بخشیده شدن قاتل ناامید بودند و ناگهان مادر مقتول با صدای بلند فریاد زد: اعدامت میکنم تا دل هیچ مادری را بهدرد نیاوری. او در ادامه دستانش را به جای کوبیدن بر اهرم چوبه دار بر بدنه فلزی کوبید و درحالیکه همه فکر میکردند حکم را اجرا کرده گفت که قاتل را با دو شرط میبخشد. اوگریهکنان گفت: تو مادر داری، نمیخواهم مثل من یک عمر از داغ فرزندش بسوزد، بهخاطر خدا و امامرضا(ع) بخشیدمت. اما شرط دارم، باید بالای دار به چند سؤالم جواب بدهی و به آن عمل کنی، در غیراین صورت اعدامت میکنم. اول اینکه باید نماز بخوانی، روزه بگیری، قرآن بخوانی و در برنامههای مذهبی شرکت فعال داشته باشی، دوم اینکه پسرم مهندس بود، تو هم باید درس بخوانی، برای ادامه زندگی جدیدت لازم است، تمام هزینه درسخواندنت را هم پرداخت میکنم.
پول طناب دار؟
شایعهای وجود دارد که گفته میشود وقتی فردی قرار است قصاص شود از او پول طناب دار گرفته میشود یا اینکه خانوادهاش باید این پول را پرداخت کنند تا پیکرش را تحویل بگیرند. این موضوع فقط شایعه است و واقعیت ندارد؛ چرا که مگر پول چند متر طناب چقدر میشود که زندان بخواهد پول آن را از فرد محکوم بگیرد؟
مهمترین انگیزههای قتل
بیشتر قتلها هیجانی و بدون تصمیم قبلی اتفاق میافتد و افراد از قبل هیچ نیتی برای اینکه به طرف مقابل آسیبی برسانند، ندارند. حدود 80درصد قتلهایی که اتفاق میافتد بهخاطر مسائل پیشپاافتاده است و بهنظر میرسد اگر افراد هنگام عصبانیت خویشتنداری بیشتری به خرج بدهند بسیاری از حوادث تلخ اتفاق نمیافتد.
آخرین ملاقات
قاضی اجرای احکام کیفری به محکوم اطلاع میدهد تا چنانچه تقاضای ملاقات با افرادی را دارد اعلام کند. درصورت تقاضای ملاقات، افراد مورد نظر به تشخیص قاضی اجرای احکام کیفری به زندان دعوت میشوند و رئیس زندان یا معاون وی موجبات ملاقات محکوم با آنان را وفق دستور قاضی اجرای احکام کیفری فراهم میکند.
مراسم مذهبی پیش از اجرای حکم
ساعاتی پیش از اجرای مجازات سالب حیات و ترجیحاً شب پیش از اجرای حکم، درصورت رضایت محکوم مراسم مذهبی توسط فرد بصیر و آگاه به مسائل مذهبی و در غیاب ایشان توسط قاضی اجرای احکام کیفری اجرا میشود و به محکوم تفهیم میشود که چنانچه اظهاراتی مانند توبه یا وصیت دارد، اعلام کند.