فرشتهها با هم آمدند
گفتوگو با مادر اصفهانی که در دومین زایمانش 2دختر و 2پسر از خداوند هدیه گرفت
مژگان مهرابی- روزنامهنگار
هیچچیز به اندازه مادرشدن برای یک زن لذتبخش نیست؛ اینکه در وجود خود جنینی را پرورش دهد و برای در آغوشکشیدنش لحظهشماری کند. اما گاهی روزگار بدقلقی کرده و اتفاقات جورواجور دست به دست هم میدهند تا این خوشی را از او بگیرند. شرایطی فراهم میشود که مادر به جای خوشحالبودن، اضطراب وجودش را بگیرد. ترس از وضعیت بد مالی، از چندقلوبودن بچهها، مستأجری و دهها علت دیگر. همین دلواپسیها او را تحت فشار قرار میدهد تا به سقط جنین فکر کند. اما این افکار منفی را کنار میگذارد. خبر خوب اینکه مادری چند روز پیش در اصفهان چهارقلو به دنیا آورد، یک مادر جوان دهههفتادی که حالا 5فرزند دارد. «مائده خاناحمدی» دلیل منصرفشدن از سقطجنین را حمایت گروه جهادی حسنا میداند که از ماههای اول تا لحظه زایمان همراهیاش کردند و به او دلگرمی دادند.
مبارک باشد، چهارقلو هستند
لبخند از روی لبهایش محو نمیشود. 4نوزادی به جمع خانواده 3نفرهاش اضافه شدهاند. پیش از این مهدیار 3.5ساله را داشت. دلش میخواست فرزند دیگری داشته باشد تا همبازی او شود. اما به جای یکی، 4خواهر و برادر آمدند. فرشتههای کوچک را نگاه میکند. حال خوبی دارد و خدا را شکر میکند که به سلامت به دنیا آمدهاند. در دل قدردان عزیزانی است که در ماههای بارداری کنارش بودند و به زبان میآورد. با لهجه شیرین اصفهانی سر حرف را باز میکند و به چند ماه پیش برمیگردد؛ زمانی که برای سونوگرافی به بیمارستان رفته بود: «وقتی سونوگرافی کردم، دکتر گفت این هم بچه، نه، شدن 2تا، صبر کن بیشتر هستن. 3تا، نه خانم. مبارک باشد. چهارقلو هستن.» از شنیدن «بچههای شما چهارقلو هستند.» حس خوبی نداشت. شوهرش کارگر روزمزد بود و درآمدشان نمیتوانست جوابگوی 4نوزاد باشد؛ بهخصوص که فرزند دیگری هم داشت.
تشویق به سقط
هر چه بیشتر میگذشت، دغدغههای فکری او هم بیشتر شد. تنها راهش را سقط میدانست؛ اگرچه ته دلش راضی به این امر نبود. به متخصص زنان مراجعه کرد. باقی ماجرا را از زبان خودش میخوانیم: «دکتر به من گفت میتوانم 2تا از بچهها را سقط کنم و 2تای دیگر را نگهدارم. دکتر دیگری رفتم او هم گفت ممکن است بچههایت نارس به دنیا بیایند یا عقبمانده ذهنی شوند. بهتر است سقط کنی.» هر کدام از دکترها حرفی میزدند و مائده بیشتر به هم میریخت. اینکه 2پزشک متخصص او را تشویق به سقط جنین میکردند، بیشتر ترغیبش میکرد دست به این کار نامطلوب بزند. برای همین تصمیمش برای ازبینبردن بچهها جدی شد. به بیمارستان رفت تا بار دیگر با پزشک حرف بزند. در سالن انتظار نشسته بود که ناخواسته سرحرف را با خانم کناردستی خود باز کرد. زن راهنماییاش کرد که حتما با مجموعه جهادی «حسنا» تماس بگیرد. مائده تعریف میکند: «آن خانم خیلی از گروه حسنا تعریف کرد و گفت که مشاوران آنجا به من کمک میدهند تا بچههایم در شرایط خوب به دنیا بیایند. به حرفش گوش کردم و تماس گرفتم. من را به خانم جعفرآبادی معرفی کردند؛ کسی که در این 9ماه مثل یک خواهر در کنارم بود. از هیچ کاری مضایقه نکرد. مرتب برایم بسته ارزاق میفرستاد. هر بار آشفته میشدم، به او زنگ میزدم. من را آرام میکرد.»
الناز، آینار، محمد و علی
ماهها از پی هم میگذشت و مائده به هفتههای پایانی بارداری خود نزدیک میشد. وضعیت جسمیاش خیلی مساعد نبود. بهدلیل پایینآمدن پلاکت خونش به بیمارستان معرفی شد. او تعریف میکند: «حالم بد بود. دکتر سمیه خانجانی پزشک متخصصم بود. همواره مراقبم بود تا اتفاقی برای من یا نوزادانم نیفتد. خیلی برایم زحمت کشید. اما بالاخره روز پنجشنبه فارغ شدم. 2دختر، 2پسر. الناز، آینار، محمد و علی. پسرها در دستگاه هستند. هر روز از سمیرم به بیمارستان میآیم تا به بچهها شیر بدهم.» تنها دغدغه امروز مائده، کار همسرش است که درآمد چشمگیری ندارد و دیگر اینکه برای نگهداری از فرزندان نیاز به یک پرستار دارد. البته نداشتن وسیله نقلیه هم معضلی است که مائده امیدوار است بهزودی برطرف شود. او میگوید: «خانم جعفرآبادی اقدامات لازم را انجام داده تا با همکاری بهزیستی پرستاری برای کمک به من درنظر گرفته شود.»
مجموعه جهادی حسنا؛ حامی نوزادان
مجموعه حسنا یک مجموعه مردمی است که توسط افراد تحصیلکرده و جهادگر اداره میشود. این مرکز با هدف خدمت به مردم در بحران کرونا شکل گرفت، اما با افزایش سقطجنین بهدلیل مشکلات مالی، رویکرد خود را به این سمت تغییر داد. مرکز جهادی حسنا گام بلندی برای حمایت از فرزندآوری برداشته و کار خود را رسما از شهریور سال1399 شروع کرده است. این مجموعه تاکنون توانسته 400نوزاد را از مرگ حتمی نجات دهد. نرگس جعفرآبادی یکی از اعضای این مجموعه است و درباره عملکرد مرکز حسنا توضیح میدهد: «در این مجموعه 40نیروی متخصص در زمینههای مختلف علمی بهصورت جهادی فعالیت میکنند. کارشان هم کمککردن به مادر بارداری است که میخواهد سقطجنین کند. آنها با مشاورهدادن به مادر، او را از این کار منصرف میکنند و سپس درصدد رفع مشکلات او برمیآیند.»
مراکز زیرزمینی سقط جنین
بهگفته جعفرآبادی، گاهی پدرها تمایل به نگهداشتن بچه ندارند که در این صورت راضیکردن خانواده برای منصرفشدن از سقطجنین سختتر میشود. او ادامه میدهد: «با مادری مواجه شدیم که برای پنجمینبار باردار شده بود و 4دختر داشت. مادر همسر تلاش زیادی کرد تا جنین سقط شود. مرد مردد بود و میگفت اگر بچه به دنیا بیاید، سرپرستیاش را به خانواده دیگری میدهم. ما هم با او کنار آمدیم تا سر لج نیفتد. وقتی دختر پنجمش به دنیا آمد، میگفت همه دنیا یک طرف، فاطمه یک طرف.» بهگفته جعفرآبادی، سقطجنین در مطبهای زیرزمینی و بهصورت غیرقانونی انجام میشود. این کار گاهی مرگ مادر یا نابارورشدن او را در بردارد. این مشاور ادامه میدهد: «کمک به فرزندآوری مهمترین هدف مجموعه ماست و برای رسیدن به آن از جان مایه میگذاریم.»
آسیبشناسی میکنیم
مجموعه جهادی حسنا برای پیشبرد کارها با همه مراکز بهداشت در جایجای ایران در ارتباط است. همچنین رایزنیهای لازم را با برخی پزشکها، مراکز رادیولوژی و سونوگرافی برقرار کرده و از آنها خواسته تا مادرانی را که تصمیم به سقطجنین گرفتهاند به آنجا معرفی کنند. جعفرآبادی میگوید: «افرادی که بهعنوان معین یا مشاور فعالیت میکنند، در همان وهله اول با مادر تماس گرفته و ارتباط برقرار میکنند. معیار کار آنها براساس اعتماد است. آنها بعد از علتیابی، سعی میکنند به مادر اطمینان خاطر دهند که در کنار او خواهند بود و برای رفع مشکلاتش اقدام میکنند. مشاوران حسنا آسیبشناسی میکنند بدون اینکه کنکاشی در زندگی مادر کنند.» البته گروه جهادی حسنا فقط کارش مشاوره نیست. تهیه مواد غذایی مقوی برای مادر باردار، اهدای پوشاک، لوازمالتحریر و دیگر ملزومات زندگی برای خانواده آنها از دیگر کارهایی است که این مجموعه مردمی انجام میدهد. جعفرآبادی ادامه میدهد: «گاهی پیش آمده پدر خانواده اعتیاد دارد. او را به کمپ ترک اعتیاد معرفی میکنیم. یا بداخلاق است از مشاوره کمک میگیریم.»
حمایت روحی اهمیت دارد
اغلب مادرانی که به سقطجنین فکر میکنند، مشکل مالی ندارند؛ بعضیشان دختران جوانی هستند که در دوران عقد باردار شدهاند و بهدلیل تصور ذهنی عوام دوست ندارند بچهشان متولد شود. جعفرآبادی میگوید: «مامانعروسها بیشتر از نظر روحی نیاز به حمایت دارند. به آنها مشاوره میدهیم که اگر سقط کنند ممکن است دیگر بچهدار نشوند. برای آنها جهیزیه تهیه میکنیم و سیسمونی میگیریم.»