• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
پنج شنبه 31 خرداد 1397
کد مطلب : 20495
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/p9Wy
+
-

مذاکره با آمریکا؛ چگونه و چه زمان؟

یادداشت
مذاکره با آمریکا؛ چگونه و چه زمان؟

مهران کامروا
استاد دانشگاه جورج تاون

دستگاه دیپلماسی ایران پس از چند سال مذاکرات فشرده و ثمربخش که به توافق هسته‌ای منجر شد، اکنون بار دیگر تحت‌تأثیر خروج آمریکا از برجام، یک عادت قدیمی را دنبال می‌کند؛ عادتی که بر مبنای رفتار واکنشی به ابتکار عمل دیگر بازیگران مبتنی است.

وزیر خارجه طی هفته‌های اخیر به بروکسل و دیگر پایتخت‌های اروپایی و آسیایی سفر کرده تا نسبت به ادامه سرمایه‌گذاری‌ها در ایران و ادامه تعهدات کشورها برای خرید نفت از ایران اطمینان حاصل کند. طرف‌های مذاکره در سفرهای محمدجواد ظریف هم بارها بر اهمیت پیروی از حقوق بین‌الملل و وفاداری به توافق‌های بین‌المللی تأکید کرده‌اند. با این همه، شرکت‌های اروپایی و آسیایی یکی پس از دیگری از بازار ایران خارج می‌شوند. 

به‌نظر می‌رسد که وضعیت برای ایران و دولت حسن روحانی به‌طور کلی وخیم‌تر شده است. البته مشکل از بندهای توافق هسته‌ای یا اقدامات ایران در خاورمیانه نیست. مشکل اصلی آمریکا با ایران در این واقعیت است که تهران طی دهه‌های گذشته تلاش کرده نوعی از سیاست خارجی را دنبال کند که منافع ملی و استراتژیک ایران را بالاتر از منافع آمریکا قرار می‌دهد. اگر رویکرد ایران را با سیاست خارجی دیگر کشورهای منطقه مقایسه کنیم، سیاست خارجی ایران در واقع خاری در چشم آمریکاست؛ سیاستی که برنامه‌های هژمونیک آمریکا در منطقه خاورمیانه را به چالش کشیده است. کل ماجرای هسته‌‌ای ایران تنها بهانه‌ای برای مهار سیاست خارجی مستقل ایران بود.

بلافاصله پس از امضای توافق هسته‌ای، این امضاکنندگان اروپایی برجام بودند که تلاش کردند از تنها وسیله دفاعی ایران یعنی برنامه موشکی‌اش، مسئله‌ای را بیرون بکشند و با استفاده از آن به‌دنبال اعمال فشار بر تهران باشند تا دست از موشک‌هایش بردارد. اگر آمریکا از برجام هم بیرون نمی‌آمد، پس از حل مسئله موشکی ایران، اروپایی‌ها احتمالا در هیاهوی دیگری مثلا بر سر برنامه صنعت خودروی ایران یا تاسیسات تولید کفش در ایران که می‌تواند تهدیدی برای صلح منطقه‌ای و بین‌المللی باشد، دوباره کنار آمریکا قرار می‌گرفتند. برای آمریکا و متحدان اروپایی و خاورمیانه‌ای آن، مشکل رفتار ایران نیست؛ مشکل خود ایران است. در این شرایط وزیر خارجه و تیم او چگونه می‌توانند ابتکار عمل را به‌دست بگیرند؟ تردیدی نیست که رفتن از کشوری به کشور دیگر و گرفتن قول‌های مبهم از مقام‌های آنها کمکی به حل مشکلات نکرده است. دیپلمات‌ها معمولا درباره جعبه‌ابزار دیپلماسی سخن می‌گویند اما به‌نظر می‌رسد جعبه‌ابزار ایران در شرایطی کنونی، ابزار کارآمد زیادی نداشته باشد. 

پیشنهاد آن است که تهران به‌طور مشخص و علنی اصول سیاست خارجی و اهداف استراتژیک خود را اعلام کند. این اقدام نباید به اظهارات در نشست‌های خبری و مقاله‌های مطبوعاتی  محدود شود بلکه باید اینها را در جایی همچون  نشست مجمع عمومی سازمان ملل یا پارلمان اروپا مطرح کرد تا به خوبی دیده و شنیده شوند. ایران همچنین باید به‌طور دقیق اعلام کند که چرا این اهداف استراتژیک را دنبال می‌کند و این اهداف کدام تهدیدها را از سر ایران باز‌می‌دارد. تهران باید به‌طور شفاف خطوط قرمز خود و دلایلش برای تعیین آنها را اعلام کند. فارغ از این، ایران باید براساس این خطوط قرمز و تصمیمش برای دفاع از استقلال و منافع ملی‌ خود، اعلام کند که آماده است بدون هیچ پیش‌شرطی بلافاصله با آمریکا وارد مذاکره شود.

از توافق آب‌و‌هوایی پاریس تا توافق‌ هسته‌ای ایران، دولت دونالد ترامپ نشان داده که قابل اعتماد نیست. این را سیاستمداران ایرانی بهتر از هر کسی می‌دانند. اما تهران باید ابتکار عمل دیپلماتیک را به‌دست گیرد و فضای هیاهوی کرکننده‌ای که علیه ایران شکل گرفته را مهار کند. این خود حرکت ترامپ به سمت جنگ با ایران را هم مهار خواهد کرد؛ جنگی که متحدان منطقه‌ای آمریکا بذر آن را کاشته‌اند.

این خبر را به اشتراک بگذارید