ناتالیا گینزبورگ، نویسنده ایتالیایی در حوزههای مختلف ادبی مثل رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه کار کرده است. نمایشنامههای او بهگفته مژگان صبور، یکی از مترجمان آثارش، «جلوهگاه ترس نویسنده از تفسیر زندگی است؛ همراه با طنز گزنده و تلخ او در عینیت بخشیدن به زندگی خانوادگی و پیشآگاهیاش از تغییرات اقتصادی و اجتماعی که زندگی سنتی را به زندگی مدرن تبدیل میکنند.» او شخصیتهای زن فوقالعادهای در نمایشنامههایش خلق کرده و ناتالی در «شیتل» هم یکی از آنهاست. این نمایشنامه این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد به کارگردانی حسین پورخلیلی در حال اجراست. پورخلیلی پیش از این هم نمایش مغازه خودکشی را در همین سالن روی صحنه داشته است. با او درباره این اجرا گفت و گو کرده ایم.
درباره متن صحبت کنیم. چطور این متن از ناتالیا گینزبورگ را برای اجرا انتخاب کردید؟
من این متن را از دوره دانشجویی خوانده بودم و آن را خیلی دوست داشتم. کار روانشناسانه عمیقی است و بارها جایزه گرفته و در عرصههای بینالمللی خوش درخشیده است. با یکبار خواندن کاملا متوجه متن نشدم، ولی چون خیلی مرا درگیر خودش کرده بود آن را چندینبار خواندم. متن، لایههای بسیاری دارد که با هر بار خواندن یکی از آنها مشخص میشود؛ حتی همین الان هم هر بار اجرا را میبینم به لایههای جدیدی از متن پی میبرم. زیرمتن فوقالعادهای دارد که مرا جذب کرد و دوست داشتم آن را اجرا کنم.
شما چند بازیگر کودک در کار دارید. از کارکردن با این کودکان بگویید.
بازیگرهای کودک را تعمدا انتخاب کردیم تا ظرافت و لطافت کودکان را ببینیم و به نوعی بازتاب درونی شخصیت اصلی یعنی ناتالی است. با وجود این کودکان میخواستیم چالشی را که این شخصیت با دنیای اطرافش دارد، بهتر به نمایش بگذاریم.
استقبال از کار چطور بوده است؟
با توجه به اینکه کار یک درام کلاسیک روانشناسانه است، میتوانم بگویم استقبال متوسط بوده است. البته آخر فصل هم هست و همه در تکاپوی شروع مدرسه و دانشگاه و سفرهای آخر فصل هستند؛ به همین دلیل تئاتر بهطور کلی کمرونق است.
درام کلاسیک روانشناسانه
گفتوگو با حسین پورخلیلی، کارگردان نمایش «شیتل»
در همینه زمینه :