• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
چهار شنبه 30 خرداد 1397
کد مطلب : 20335
+
-

رقابت صدا با ویدئو درآینده ارتباطات

دستیاران مجازی با فناوری‌های صوتی پیش می‌تازند

رقابت صدا با ویدئو درآینده ارتباطات


سعید ارکان‌زاده‌یزدی
آینده ارتباطات از آن کدام قالب از محتواهاست؛ متن، عکس، ویدئو یا صدا؟ در ارزیابی‌ها و آینده‌نگری‌هایی که درباره ارتباطات در سال‌ها و دهه‌های آتی انجام شده، غالبا پیش‌بینی کرده‌اند که آینده رسانه‌های ارتباط جمعی را ویدئو پیش خواهد راند؛ البته جواب مبهم‌تر و زیرکانه‌تر شاید این باشد که آینده را محتواهای «چندرسانه‌ای» پیش خواهند برد. خوبی چنین پاسخی این است که همه انواع رسانه‌ها را در بر دارد و پاسخگو را از شر انتخاب فقط یک قالب از میان قالب‌های مختلفی که محتوا می‌تواند با آن منتشر شود خلاص می‌کند؛ اما اگر ما اجازه داشته باشیم تنها یک قالب را انتخاب کنیم، باید کدام را برگزینیم؟ شاید به دلیل جذابیت‌های فیلم و ظرفیت درگیرکردن هر دو حس بینایی و شنوایی مخاطب در یک زمان، فیلم قالب مسلط ارتباطات آینده شناخته شود اما نباید از جاذبه‌های صدا غافل شد. صدا یکی از قالب‌هایی‌است که می‌تواند آینده ارتباطات را رقم بزند. به‌خصوص اگر ارتباطات را تنها رسانه‌های جمعی در نظر نگیریم، می‌توانیم بگوییم صدا در آنچه به طور عام ارتباطات اجتماعی می‌خوانیم، نقش پررنگی (شاید حتی در برخی ابعاد، بالاتر از فیلم) بازی خواهد کرد. شاهد ماجرا کجاست؟ دستیارهای مجازی.]



چهار غول با چهار دستیار


دستیار مجازی (Virtual Assistant) در اقتصاد و کسب‌وکار یک معنی دارد و در دنیای فناوری و ارتباطات، یک معنی دیگر. در کسب‌وکار، دستیار مجازی کسی‌است که معمولا از راه دور تلاش می‌کند به صورت آزاد و پاره‌وقت برای شرکت‌ها کار کند و در ازای خدماتی که ارائه می‌دهد، به طور ساعتی پول بگیرد. همین چند هفته پیش‌، در یکی از گزارش‌های مجله فوربز آمده بود که «کار از منزل» رتبه چهارم را در فهرست پرجست‌وجوترین شغل‌ها کسب کرده است. دستیاران مجازی ازجمله محبوب‌ترین قالب‌های شغلی برای این نوع کار هستند؛ یعنی کسانی که در خانه خود می‌نشینند و مثلا وب‌سایت طراحی می‌کنند، کارهای گرافیکی انجام می‌دهند یا با نوشتن وبلاگ و پاسخ‌دادن به کامنت‌ها، دست به بازاریابی محتوا می‌زنند.

اما در دنیای فناوری، دستیار مجازی پدیده‌ای‌است که در چند سال اخیر به عرصه رقابت شرکت‌های بزرگ و بین‌المللی تبدیل شده است. هر 5غول بزرگ فناوری جهان (اپل، گوگل، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت) روی دستیاران مجازی کارهای زیادی کرده‌اند و این‌روزها در حال خوشه‌چینی‌اند. شاید فیلم وایرال‌شده دستیار مجازی گوگل را دیده باشید که به رستوران زنگ می‌زند تا برای یک روز وسط هفته یک میز رزرو کند اما مسئول رستوران می‌گوید به جای میز شش‌نفره، میزی پنج‌نفره دارد و هوش مصنوعی دستیار مجازی تلاش می‌کند خود را با این شرایط تطبیق دهد و تصمیم بگیرد. یک دستیار مجازی می‌تواند قرار بگذارد، موسیقی‌ای را که از او می‌خواهید پخش کند، پیغام‌تان را ذخیره کند و برای فردی که می‌خواهید بفرستد یا با ابزارهای دیگر متصل به فناوری، ارتباط برقرار کند. این کارها را یک نرم‌افزار که روی کامپیوتر یا تلفن هوشمند نصب شده انجام می‌دهد یا یک سخت‌افزار که از بازار می‌خرید؛ همه کارهایی هم که این دستیاران مجازی انجام می‌دهند، به هوش مصنوعی متکی‌است.

از چند سال پیش، غول‌های فناوری شروع به سرمایه‌گذاری روی دستیارهای مجازی کردند؛ اپل یک دستیار مجازی به نام «سیری» درست کرد؛ آمازون دستگاهی سخت‌افزاری به نام «اکو» بیرون داد که دستیار مجازی نرم‌افزاری آن «الکسا» نام داشت؛ دستیار مجازی شرکت مایکروسافت هم «کورتانا» نامیده شد. شرکت‌ها معمولا نام‌های زنانه برای دستیارهایشان انتخاب می‌کردند چون تجربه ثابت کرده بود که کاربران با نام و صدای زن، راحت‌تر هستند و این کارشان صدای فمینیست‌ها را هم درآورد. اما شرکت گوگل هیچ نامی برای دستیارش انتخاب نکرد و آن را «گوگل اسیستنت» صدا زد. پنجمین غول فناوری که شرکت فیسبوک باشد هم یک دستیار مجازی به نام «اِم» ساخت که مثل چهار دستیار دیگر، چندان شهرتی به هم نرسانده است. شرکت آی‌بی‌ام نیز دستیاری درست کرد به نام «واتسون» که برعکس دستیارهای مجازی پنج شرکت دیگر، روی فعالیت‌های تخصصی متمرکز شد؛ مثلا «دکتر واتسون» نسخه‌ای از همین دستیار است که در حوزه پزشکی و درمان به پزشکان کمک‌ می‌کند.



تلاش برای بقا

این‌روزها تقریبا می‌توان گفت که استفاده از دستیارهای مجازی بین مردم کشورهایی که اینترنت باکیفیت و فناوری‌های فراوان متصل به شبکه دارند، همه‌گیر شده اما حالا بین شرکت‌های فناوری این رقابت درگرفته است که کدام دستیار مجازی در بازار باقی می‌ماند. مسئله این است که آن‌دسته از فناوری‌های نو که برای نخستین بار عرضه می‌شوند، تا ابد سهم بازار خود را حفظ نخواهند کرد. فعلا دستیارهای مجازی شرکت‌های اپل و آمازون دست بالا را دارند و بیشتر کاربران یا از «اکو» استفاده می‌کنند یا از «سیری» اما تجربه بازار تلفن‌های همراه، ثابت کرده است که این شرکت‌ها شاید در بازار باقی نمانند؛ همان‌طور که «نوکیا» و «بلک‌بری» در بازار تلفن همراه نماندند. کسانی مثل مایک الگان ـ تحلیل‌گر وب‌سایت «کامپیوتر ورلد» ـ پیش‌بینی کرده‌اند آمازون که در حرفه خرده‌فروشی آنلاین، بازار را در دست دارد و اپل که بر بازار تلفن هوشمند مسلط است، در نهایت عرصه را به گوگل خواهند باخت چون فرهنگ سازمانی گوگل، بیشتر با فضای دستیارهای مجازی سازگار است و ماموریتش را هم درست انتخاب کرده است. الگان معتقد است که اپل برای کسانی که گوشی‌های «آی‌فون» ندارند برنامه‌ای ندارد و آمازون هم می‌خواهد به هر ترتیبی که شده سخت‌افزار «اکو» را بفروشد اما گوگل تلاش می‌کند فرهنگ کاربران را ارتقا دهد و با پنبه سر ببرد. سرمایه‌گذاری فراوان این شرکت در هوش مصنوعی، توان بالای آن در جست‌وجو در میان داده‌ها و برنامه‌ریزی‌اش برای جذب کودکانی که فردا کاربران سرنوشت‌ساز شرکت‌ها خواهند بود، در این رقابت به گوگل کمک خواهد کرد.


رسوایی «اکو»

اما چه گوگل در نهایت بازی را ببرد، چه آمازون یا اپل همین موقعیت را حفظ کنند، نهایتا کاربران با پدیده‌هایی مشابه اما با اختلافاتی اندک سروکار خواهند داشت. مثل اینکه الان کاربران با گوشی‌های «آی‌فون» یا «سامسونگ» مواجهند ولی عاقبت همه آنها از یک ابزار به نام تلفن هوشمند استفاده می‌کنند. ولی نباید گفت کاربران تا آخر، جاده بدون دست‌اندازی را طی می‌کنند. تا همین‌جای کار، دستیارهای مجازی گرفتاری‌هایی هم درست کرده‌اند. یکی از دسته‌گل‌هایی که اخیرا دستیار «اکو»ی آمازون به آب داد، حادثه‌ای بود که برای یک زوج در ایالت اورگان آمریکا پیش آمد؛ زن‌وشوهری که بی‌خبر از همه‌جا، توی خانه نشسته بودند و با هم حرف می‌زدند. ناگهان یکی از دوستان‌شان به آنها زنگ زد و گفت: «همه ابزارهایتان را از اینترنت بکشید؛ شما هک شده‌اید». آنها خندیدند و فکر کردند دوستشان شوخی می‌کند تا اینکه او گفت: «مگر شما درباره کفپوش‌های چوبی صحبت نمی‌کردید؟». اینجا بود که آنها فهمیدند دستیار مجازی «الکسا» همه حرف‌هایشان را به طور کامل ضبط کرده و به صورت تصادفی برای افرادی که در فهرست تماسش بوده‌اند فرستاده است. ممکن است این ماجرا برای خوانندگان خنده‌دار باشد اما برای یک کاربر دستیار مجازی بسیار ترسناک است. برای همین هم آن زوج اعلام کرده‌اند که دیگر جرأت نمی‌کنند از دستیارهای مجازی استفاده کنند. یک اتفاق مشابه هم اوایل امسال افتاده بود؛ به این ترتیب که دستیار مجازی یکی از کاربران به جای اینکه به درخواست کاربرش عمل کند، قاه‌قاه با صدای بلند به او خندیده بود؛ اتفاقی دلهره‌آور برای کاربری که می‌بیند ابزارش دیگر به فرمان او عمل نمی‌کند و در کنترل او نیست.

شرکت آمازون بعد از انتشار مکالمات خصوصی آن زوج، سعی کرد ماجرا را از دیدگاهی فنی رفع‌ورجوع کند؛ به این ترتیب که گفت احتمالا یک سلسله اتفاقات خیلی نادر باعث این رخداد شده است. به ‌طور کلی روش کار دستیارهای مجازی این‌طور است که اصطلاحا خواب هستند و مدام صدای پس‌زمینه مکالمات افراد یک مکان را رصد می‌کنند و کاربران باید آنها را صدا بزنند تا اصطلاحا از خواب بیدار شوند؛ یعنی بگویند: «الکسا!» یا «گوگل!»؛ در این صورت دستیار مجازی روشن می‌شود و در مرحله بعدی، کاربر مثلا از آن می‌خواهد که «آهنگ هتل کالیفرنیای ایگلز را پخش کن» یا «یک پیغام برای سارا بفرست». بعد دستیار، آهنگ را پخش می‌کند یا پیغام را ضبط می‌کند و باز می‌پرسد که آیا باید پیغام را برای سارا بفرستد و وقتی که پیام تأیید را شنید، این کار را می‌کند. احتمال اینکه آن زوج اورگانی این رشته فرمان‌ها را کاملا تصادفی در کلام خود به ‌کار برده باشند و دستیار مجازی‌شان را به کار انداخته باشند، خیلی‌کم است اما آمازون برای فیصله‌دادن به این رسوایی روی همین احتمال کم، حساب باز کرده است.



داده‌کاوی بیش از همیشه

دستیارهای مجازی تمام صداهای پس‌زمینه را می‌شنوند؛ حتی موقعی که به‌اصطلاح خواب هستند. آیا آنها همه این صداها را ضبط می‌کنند؟ مقررات کسب‌وکار شرکت‌ها اعلام می‌کند که «نه» اما بعد از ماجرای فیسبوک و مؤسسه کمبریج آنالیتیکا که اطلاعات بیش از 50میلیون کاربر را دادوستد کرده بودند، اعتماد به شرکت‌های حوزه فناوری و داده‌‌پردازی پایین آمده است؛ چه‌بسا آمازون یا گوگل، اطلاعات را برای خود ذخیره کنند و بعد با جست‌وجوی کلمات کلیدی در آنها، بتوانند شخصیت افراد را طبقه‌بندی کنند و آن را برحسب نیاز شرکت‌ها به تبلیغات‌چی‌ها بفروشند.

داده‌های کاربران رسانه‌های اجتماعی، انواع ابزارهای متصل به اینترنت و تراکنش‌ها و تعامل‌های مجازی، انبوهی از اطلاعات را تشکیل داده‌اند که کلان‌داده (Big Data) نام گرفته‌اند.

تخصص داده‌کاوی که طبقه‌بندی، جست‌وجو، رصد و پیگیری تاریخی حیات انواع اطلاعات یا کنش‌های مشخص را در میان این کلان‌داده‌ها شامل می‌شود، اکنون به یکی از تخصص‌های مهم شرکت‌های عرصه فناوری تبدیل شده است. دستیارهای مجازی، بیش از همه در این کلان‌داده‌ها غرقند و از اعماق خانه‌های یک‌یک کاربران، اطلاعات را با جزئیات هرچه تمام‌تر بیرون می‌کشند؛ برای همین هم مقوله حریم خصوصی در این ابزار بسیار حساس و بحث‌برانگیز بوده است. دستیارهای مجازی را می‌توان پل ارتباطی اکنون با جهانی دانست که شرکت‌های فناوری نقشه‌اش را برای آینده ما کشیده‌اند؛ یعنی اینترنت اشیاء؛ اتصال همه لوازم و ابزارها و حتی اعضای بدن ما به شبکه. فعلا در این مرحله از گذار، قالب صدا برای ارتباط‌برقرارکردن و پیام‌فرستادن به این دستیارها، بر دیگر قالب‌ها غلبه دارد.


 
در دنیای فناوری، دستیار مجازی پدیده‌ای‌است که در چند سال اخیر به عرصه رقابت شرکت‌های بزرگ و بین‌المللی تبدیل شده است. هر 5غول بزرگ فناوری جهان (اپل، گوگل، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت) روی دستیاران مجازی کارهای زیادی کرده‌اند و این‌روزها در حال خوشه‌چینی‌اند



 

این خبر را به اشتراک بگذارید