
تعزیه؛میراثی که نباید فراموششود
انجمن تعزیهخوانان تنها در حد یک اسم باقی مانده است

فهیمه پناهآذر- روزنامهنگار
با آغاز ماه محرم، مجالس تعزیه توسط تعزیهخوانان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود و گروههای تعزیهخوان به اجرای مراسم میپردازند؛ نسخ تعزیهای که اگر فکری برایش نکنیم شاید با از دست رفتن تعزیهخوانان بهخاطر نبود مکانی ثابت برای نگهداری از بین بروند.
هنوز کاری برای تعزیه نکردهایم
تعزیه، هنر ملی ایرانیان است؛ هنری که ریشه در عرصه هنرهای نمایشی و موسیقی ایران دارد و خاستگاه آن مأنوس با عدالتخواهی و عدالتطلبی ایرانیان بوده که در آیینه واقعه عاشورا تجلی پیدا کرده و همچنان در عالم هنر کشور میدرخشد. این هنر با گذشت سالهای سال همچنان با استقبال مردم روبهروست، اما مشکلات خود را همواره دارد. هنرمندان تعزیه از نبود مکانی بهمنظور گردآوری وسایل و نسخ تعزیه گلایه دارند.آنها طی این سالها نسخهها و وسایلشان را در خانههای شخصی خود نگهداری میکنند. این موضوع تهدیدی است که در آینده نزدیک این ادوات و نسخهها از بین بروند. تعزیهخوانان در طول سال فراموش میشوند و تنها در ایام محرم و صفر مجالس خود را برگزار میکنند. این فراموشی با عدمحمایتها همراه است، اما تکیههای قدیمی همچنان براساس سنت چندینساله خود میزبان تعزیهخوانان هستند. یکی از این تکیهها، تکیه شوفرهاست که بیش از ۷۵سال است که آیین برپایی تعزیه را در خود حفظ کرده است.
تکیهای با قدمت بیش از 70 سال
اسم تکیه شوفرها در کنار تکیههایی چون دزاشیب، زرگنده، نفرآباد شهرری، ساداتاخوی، دربند و تکیه چال به چشم میخورد؛ تکیهای که در دهه ۲۰درست شد. سال۱۳۲۴ بود که رانندگان آن زمان که در گاراژهای مسافربری میدان قزوین- تهران مسافربری میکردند، این تکیه را بنا نهادند. نقاشیهای قهوهخانهای باارزشی بعد از 70و چندی سال بر دیوارهای تکیه شوفرها باقیمانده است؛ تکیهای که آن را به نام تعمیرگاه اسلامی میشناختند؛ تعمیرگاهی در خیابان قزوین که در محرم تکیهای برای عاشقان حسین(ع) میشود. این تکیهها اگر بتوانند به لحاظ مالی تامین شوند، هر سال به اجرای تعزیه میپردازند.
انجمنی که کمترین فعالیت را دارد
قبلتر انجمن تعزیه ایرانیان با ۵۰۰عضو تاسیس شده، اما بهنظر این انجمن در حد یک اسم باقی مانده؛ چراکه نه جای ثابتی دارد و نه حمایتی که بتواند تضمینی برای فعالیت تعزیهخوانان باشد. احمد عزیزی، یکی از پیشکسوتان این حوزه میگوید: انجمن نه جایی برای نگهداری و ساماندهی نسخ خطی و قدیمی و ادوات و ابزار دارد و نه حتی مکانی برای تشکیل جلسات. چندینبار از دولتهای مختلف خواستهایم که مکانی را حتی کوچک در اختیار انجمن تعزیه قرار بدهند، اما هیچکسی اقدامی نمیکند. چه در تهران و چه در شهرهای دیگر که تعزیهخوانان حضور دارند، ادوات، ابزار و نسخی که در اختیار دارند، شخصی است، اما همینها تاریخ تعزیه ایران را تشکیل میدهند. وقتی تعزیهخوانی فوت میکند، سرنوشت وسایل و نسخی که دارد مشخص نیست. شاید یک پایگاه چه در پایتخت یا هر شهر دیگر بتواند این میراث بزرگ را نگهداری کند. قبلتر اقداماتی برای ایجاد یک موزه یا مکانی برای انجمن تعزیهخوانان صورت گرفته، اما هیچگاه نتیجه نداده بود و مسئول یا مدیران در اینباره تنها صحبت کرده بودند و این موضوع به مرحله اجرا نرسیده بود؛ تنها از این انجمن یک سایت وجود دارد و حق عضویت ناچیزی که اعضایش میپردازند.