استاندارد دوگانه غرب در ماجرای قرآنسوزی
حسین رویوران؛ کارشناس مسائل بینالملل
بهرغم اینکه حادثه سوزاندن قرآن و کتب مقدس آسمانی در سوئد تکرار میشود، اما این موضوع را نباید مسئلهای عادی در حد یک فرد تصور کرد. اینکه سوئد بحث آزادی بیان را بهعنوان بهانه برای تکرار اینگونه اقدامات مطرح میکند قابلقبول نیست، چرا که بهانه آزادی بیان در سایر کشورهای غربی هم وجود دارد، اما بیشترین حوادث کتاب سوزی و توهین به مقدسات در کشورهای حوزه اسکاندیناوی اتفاق میافتد. تکرار این سناریو نشان میدهد که موضوع فراتر از مسائل و اقدامات شخصی و فردی است. درواقع بهنظر میرسد که ما شاهد یک موج سازمانیافته علیه کتابمقدس مسلمانان هستیم و در این موج سازمانیافته، افراد و دولت سوئد نقش بازی میکنند.
بیتردید هدف از قرآنسوزیها بیحرمتی به مسائل اسلامی است و سازماندهندگان آن با تکرار اینگونه اقدامات تلاش دارند تا واکنش مسلمانان را کمتر و حتی خنثی کنند. اما واقعیت جهان اسلام اینگونه نیست. مسلمانان با قرآن و تعالیم آسمانی آن عجین شدهاند و اگر این اقدامات شنیع هزار بار دیگر هم تکرار شود، واکنش مسلمانان همچنان تند و کوبنده خواهد بود. درواقع ایجاد روزمرگی در برابر قرآنسوزی، هدف اصلی از تکرار آن در سوئد است، اما مسلمانان پس از 1400سال همچنان علیه توهین به مقدسات خود بسیار حساسیت نشان میدهند و دچار روزمرگی نشدهاند.
واکنش تند غربیها نیز در برابر حمله به سفارت سوئد در عراق بازهم ناشی از یک رویکرد دوگانه است. غربیها با واکنش منفی به حمله به سفارت سوئد در عراق مدعی نقض پروتکلها و اصول و قواعدی شدند که خودشان در قالب معاهده وین تنظیم کردند، اما چرا غرب در برابر نقض قواعد و اصول مسلمانان مدعی آزادی بیان است؟ اگر به بهانه آزادی بیان میتوان اصول و قواعد مسلمانان را نقض کرد، پس نقض اصول دیپلماتیک و حمله به سفارت سوئد در عراق نیز بهدلیل آزادی عمل شهروندان صورت گرفته است. درواقع مقدسات و بنیانهای اسلامی نقض میشود و غرب حمایت میکند، اما وقتی قواعد دیپلماتیک وین نقض میشود، سازمانملل و غربیها صدایشان بلند میشود و این نشاندهنده یک معادله نابرابر غربی است.
لذا احضار سفرا، قطع ارتباط، تحریم کالاهای سوئدی و برگزاری اجلاسهای فوری از طرف سازمان همکاریهای اسلامی، اتحادیه عرب، اتحادیه آفریقا و بسیاری از سازمانهای منطقهای و بینالمللی که در جهان اسلام فعال هستند، یک ضرورت در برابر اقدامات ضداسلامی در سوئد است. جهان اسلام نباید اجازه دهد که غرب نسبت به مقدسات اسلامی اینگونه رفتار کند. علت تمرکز غرب روی مقدسات اسلامی هم این است که ما شاهد یک بیداری اسلامی در جهان اسلام هستیم و یک انس جهانی با قرآن شکل گرفته است.
بهعنوان نمونه در کشور ما هزاران حافظ قرآن یا بخشهایی از قرآن یا کسانی که در ترتیل یا حفظ قرآن اهتمام دارند، در حال فعالیت هستند و در سایر کشورهای اسلامی نیز تعداد فعالان قرآنی در حال افزایش است. این رشد اسلامگرایی و انس با قرآن به غرب و اروپا نیز کشیده شده، لذا غرب به دنبال مقابله با موج اسلامگرایی است. از سوی دیگر، قرآن پیونددهنده کشورهای اسلامی است. اندونزی، هندوستان، بنگلادش، مالزی، عربستان و... بهطور متناوب میزبان رویدادهای بینالمللی مرتبط با قرآن هستند و غرب به دنبال از هم گسستن این پیوندهای فرهنگی در کشورهای اسلامی است. در عین حال وضعیت جهان اسلام با گذشته بسیار متفاوت است. اگر در گذشته مسائل تکفیریها و جنگهای ضدتروریستی باعث درگیری در جهان اسلام شده بود، اما امروزه کشورهای اسلامی از این مرحله عبور کرده و صرفنظر از برخی اختلافنظرها در حال نزدیکی به هم هستند. توافق ایران و عربستان نمونه موفق شروع همگرایی در کشورهای اسلامی است و در شرایط جدید که کشورهای اسلامی بهدنبال همگرایی و نزدیکی بیشتر به هم هستند، سازمان همکاریهای اسلامی نیز این پتانسیل را دارد که یک رویه مشترک و همسو در میان کشورهای اسلامی برای واکنش به سوئد و سایر اقدامات ضداسلامی و قرآنسوزی داشته باشد.