سنگزنون عزاداری متفاوت اهالی کن
آیین سنگزنی یا به گویش اهالی محله کن سنگزنون یکی از سنتهای قدیمی است که بیش از یک قرن سابقه تاریخی دارد و به ثبت ملی رسیده است. در مراسم سنگزنون عزاداران به نشانه اندوه با برهم زدن دو چوب یا سنگ و خواندن مرثیه سوگواری میکنند. این مراسم از دیرباز توسط اهالی کن اجرا میشده و این آیین، نمادی از سنگزدن اشقیا بر سر و بدن سیدالشهدا(ع) است. در ایام گذشته، این مراسم با سنگهای یکدست انجام میشد و امروزه اهالی کن، بهجای سنگ، با کوبیدن 2 چوب استوانهای شکل یکدست که قبلاً درون روغن مخصوص قرارگرفته تا صدایی شبیه به سنگ زدن بهخود بگیرد، عزاداری میکنند و بعد از این نوحهخوانی، سینهزنی و بقیه مراسم تا اذان ظهر ادامه مییابد. این آیین درگذشته بیشتر در محله بالون کن رواج داشته است.
دیگهای نذری خانه مستوفیالممالک
نذری محرم در میان شخصیتهای سیاسی قاجار آداب و رسوم خاصی داشت. مستوفیالممالک، صدراعظم قاجاری در کتاب خاطرات خود مینویسد:«پدرم نمیدانم در نتیجه چه پیشامدی نذری کرده بود که در محرم 50مَن برنج پلو میکردند و به مردم میدادند. این نذری در پنج شش دیگ بزرگ ریخته میشد، دیگ اول آن 3 ساعت به ظهر مانده حاضر بود. این دیگ برای اشخاصی که از روزهای قبل ظرف فرستاده بودند تخصیص داشت. دیگ دوم را در ظرفهای خانه میکشیدند و برای همسایهها و اقوام به در خانهها میفرستادند. دیگ سوم و چهارم بین فقرایی که دم درمیآمدند تقسیم میشد. پنجم و ششم که در حدود ظهر تا یک ساعت بعدازظهر از کار درمیآمد، مخصوص اهل خانه و کس و کار آنها بود. مادرم در سر تقسیم حاضر میشد که بیعدالتی در قسمت کردن پدید نیاید.»
نخل خونبس
درخونگاه یکی از قدیمیترین تکیههای تهران را دارد با نخلی 300ساله که جدای از قدمت، داستانی دارد که آن را معروفتر کرده است. گویا این نخل به تکیه چالهمیدانیها تعلق داشته و بهعنوان خونبس به هیئت درخونگاه داده شده است. داستان این است که هیئت چالهمیدان و درخونگاه با هم بر سر نخل قدیمی درگیری داشتند و در یکی از این درگیریها، یکی از محله درخونگاه کشته میشود و ناصرالدینشاه برای پایان دادن به خونریزی دستور میدهد نخل چالهمیدانیها را به تکیه درخونگاه ببرند. نصرالله حدادی، پژوهشگر تهران قدیم، اما معتقد است که «دعوای این دو محله بر سر نخل نبوده، دعوا سر این بوده که کدامیک از دستههای عزاداری زودتر وارد بازار تهران شوند و چون بازار به درخونگاه نزدیکتر بود ناصرالدینشاه امر میکند نخل به هیئت درخونگاه داده شود.»
میرعزای تعزیه تهران
تعزیههای قاجار را با نام میرعزای کاشانی میشناسند. بهخصوص تعزیههایی که در تکیه دولت برگزار میشد زیرنظر او شکل میگرفت. سیدمصطفی معروف به میرعزای کاشی یا میرغم ازجمله تعزیهخوانان شهیراست که در دوره ناصری و پس از احداث تکیه دولت به تهران خواندهشد. او از دوره ناصرالدینشاه در تهران تعزیهگردانی کرده و پسرش آقا سیدکاظم نیز به همین کار در زمان محمدعلی شاه مشغول بود و راه پدر را ادامه میداد. عنایتاله شهیدی در کتاب «تعزیه و تعزیهخوانی» مینویسد: «آنچه که مشخص است اینکه تعزیهخوانان تهران بیشتر نسخههای خود را از آن میرعزا میدانند و مسلم است که او در سرودن شعر و آهنگ نوحه و ترانهها و پیشخوانیهای تعزیه، استعداد بسیار بالایی داشته است. عمده شهرت میرعزا، نسخه تعزیه حر بن یزید ریاحی است که از جمله برجستهترین سرودههای اوست.»
منبر 200ساله
سادات اخوی از قدیمیترین و شاید سنتیترین تکیههای تهران باشد؛ چرا که هنوز در محله قدیمی عودلاجان بعد از بیش 200سال هنوز به سبک گذشته مراسم عزای امامحسین(ع)را برگزار میکند. بانی آن سید ابراهیم تقوی تهرانی است و وقتی فتحعلیشاه به احترام سادات او را سیداخوی نامید تکیه هم به سادات اخوی معروف شد. این تکیه منبری دارد معروف، درست مانند حسینیه که حکایتهای زیادی در آن نهفته است. منبری 4پله که گفته میشود مردم از دوران قاجار تاکنون به نیت حاجتروایی زیر آن نماز میخوانند. قنداقه اغلب پادشاهان قاجار نیز از زیر این منبر عبور کرده، بهدلیل همان ارادتی که شاه قاجار به این تکیه و حاجتروایی آن داشته است. این منبر در ایام محرم از 7صبح تا 12ظهر میزبان روضهخوانانی از 3نسل است که بهترتیب به منبر میروند و روضه یا زیارت عاشورا میخوانند.