• یکشنبه 25 آذر 1403
  • الأحَد 13 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 15
پنج شنبه 22 تیر 1402
کد مطلب : 197170
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/P1gOz
+
-

لیگ ولخرج‌های ایران

پرونده‌ای برای بررسی تفاوت تأمین هزینه‌ها در فوتبال ایران و اروپا

لیگ ولخرج‌های ایران

فصل نقل‌و‌انتقالات تابستانی، بی‌ربط‌ترین بخش به کلیت فوتبال ایران است. برای 9‌ماه در سال، باشگاه‌ها مدام از بی‌پولی می‌نالند و بر بساطی تکیه می‌کنند که حتی آه هم جزو دارایی‌هایش نیست، اما پنجره نقل‌وانتقالاتی که باز می‌شود، چنان تب‌و‌تابی برای امضای قراردادهای میلیاردی از راه می‌رسد و چنان از آسمان اسکناس می‌بارد که انگار باشگاه‌ها به منابعی لایزال متصل شده‌اند. در مورد فوتبال ایران باید کدام تصویر را باور کنیم؟ آن حساب‌های خالی میانه‌های فصل، محرومیت‌های بین‌المللی و پرونده‎‌های شکست‌خورده را؟ یا این ریخت‌و‌پاش‌های تابستانی را؟ برخلاف آنچه مدیران فوتبال ایران فکر می‌کنند، تابستان خیلی زود تمام می‌شود و پشت سرش، موجی از تعهد و بدهی باقی می‌ماند. در فوتبال ایران اما یک اصل هیچ‌وقت ترک نمی‌شود: «طوری خرید کن که انگار فردایی وجود ندارد و طوری ژست مظلومیت بگیر که انگار دیروزی وجود نداشته است!»

   این پول از کجا می‌آید؟
اگر از خبر پیشنهاد 100‌میلیاردی باشگاه استقلال به علیرضا بیرانوند شوکه شدید، احتمالا جریان روز فوتبال ایران را به شکل جدی دنبال نمی‌کنید؛ چراکه در همین پنجره چند باشگاه برای خرید چند بازیکن، بین 50 تا 70میلیارد تومان هزینه کرده‌اند. یعنی هزینه خرید یک بازیکن به‌تنهایی از مجموع درآمدهای باشگاه بیشتر بوده است. حالا به این سؤال مهم می‌رسیم که اساسا چنین پولی از کجا می‌آید؟ بخش عمده باشگاه‌های فوتبال ایران تقریبا دولتی هستند و بسیاری از این باشگاه‌های دولتی نیز به صنایع مختلف تعلق دارند؛ باشگاه‌هایی که به‌نظر می‌رسد فقط روی کاغذ خصوصی شده‌اند! این صنایع هر سال بودجه‌ای را به فوتبال اختصاص می‌دهند. تیم‌هایی مثل سپاهان، فولاد، گل‌گهر و مس رفسنجان تیم‌هایی هستند که معمولا مشکلی برای انجام هزینه‌های قابل‌توجه ندارند. جالب اینجاست که به‌صورت همزمان، تیم‌های نفتی از هزینه‌کردن در ورزش قهرمانی منع شده‌اند و هرسال با مشکلات مالی پرشماری دست و پنجه نرم می‌کنند. پرسپولیس و استقلال هم با وجود دولتی‌بودن، بودجه خاصی از دولت نمی‌گیرند و بیشتر، دست‌شان توی جیب هوادار است. برای مثال، فصل گذشته بخش مهمی از هزینه‌های باشگاه از محل فروش سهام بورس به هوادارها به‌دست آمد. این دو تیم برای بستن بعضی قراردادها نیز روی هواداران متمول‌شان حساب باز می‌کنند. باشگاه‌هایی مثل هوادار یا تراکتور نیز به بخش خصوصی تعلق دارند. این در حالی است که حتی بخش خصوصی هم در فوتبال حرفه‌ای جهان ناچار است بین مداخل و مخارج خود توازن ایجاد کند، در غیراین صورت محرومیت‌های سنگین از راه خواهد رسید. چرا فوتبال ایران همچنان در این وضعیت دولتی گرفتار شده است؟ چرا فرمول خصوصی‌سازی در این فوتبال پیاده نمی‌شود؟ اساسا تفاوت لیگ برتر ایران با لیگ‌هایی که کاملا سروشکل خصوصی‌دارند، در چه چیزهایی است؟

   نام تجاری یعنی کشک!
به‌طور کلی نخستین تفاوت بزرگ فوتبال ایران به لحاظ اقتصادی با فوتبال‌های پیشرو، در استفاده از نام تجاری شکل می‌گیرد. یک باشگاه معتبر خارجی، به شیوه‌های متفاوتی از برندی که برای خودش ساخته، درآمدزایی می‌کند. گاهی هم اجازه می‌دهد این برند، کمی عوض شود. برای مثال، خیلی از باشگاه‌ها اسم استادیوم اختصاصی‌شان را هم می‌فروشند اما در ایران نه باشگاه‌ها ورزشگاه اختصاصی دارند و نه شرکت‌ها آنقدر بزرگ هستند که اسم‌شان را روی استادیوم بگذارند. به‌طور کلی هر تصویری که از باشگاه پخش شود، باید آن باشگاه را صاحب درآمد کند؛ حتی تصویر بازیکن تیم در یک قرارداد تبلیغاتی شخصی. در ایران اما همه زور باشگاه‌ها برای استفاده از علامت تجاری، در تولید پفک و آب معدنی خلاصه شده و این طرح‌ها نیز معمولا به سرعت شکست خورده‌اند. اینجا نام تجاری همان معنی را می‌دهد که علی پروین در مورد پست مدیر فنی گفته بود: کشک!

   بازیکنانِ همیشه آزاد
مشکل بزرگ بعدی، در امضای قرارداد با بازیکنان نمایان می‌شود. در فوتبال ایران به‌ندرت تلاش شده تا بستن یک قرارداد حرفه‌ای آزمایش شود. در اروپا وقتی صحبت از رقم‌های سنگین برای جابه‌جایی بازیکن‌ها می‌شود، منظور رقمی است که یک باشگاه برای خرید یک بازیکن به باشگاه دیگر می‌دهد. در حقیقت هر بازیکنی که شما جذب می‌کنید، بخشی از ثروت و دارایی باشگاه‌تان به‌حساب می‌آید و اتفاقا خیلی از باشگاه‌ها با رقم حاصل از فروش همین بازیکن‌ها به حیات‌شان ادامه می‌دهند. در ایران اما غالبا قرارداد بازیکنان یکساله بسته می‌شود؛ یعنی همین که فصل به پایان برسد، بازیکن آزاد خواهد بود تا مقصد بعدی‌اش را هم انتخاب کند. شاید باورنکردنی باشد اما فوتبال ایران از راه فروش ستاره‌هایی مثل طارمی یا سردار آزمون تقریبا هیچ درآمدی به‌دست نیاورده است! حتی در انتقال داخلی بازیکنان نیز به‌ندرت پولی رد و بدل می‌شود و همه‌‌چیز به‌خود بازیکن می‌رسد. شیوه درست ماجرا این است که با هر بازیکن، قراردادهای طولانی‌مدت بسته شود و قبل از رسیدن به فصل آخر، باشگاه در مورد سرنوشت آن بازیکن تصمیم بگیرد تا هیچ فوتبالیستی به‌صورت رایگان از تیمش جدا نشود. بازیکنان در فوتبال ایران اما همیشه بازیکن آزاد هستند و بدون مزاحمت، تیم عوض می‌کنند.

   ماجرای عجیب بلیت‌فروشی
همین چند وقت قبل بود که عبدالله ویسی فاش کرد تیم نفت از میزبانی پرتماشاگرترین بازی‌اش در این فصل فقط 200‌هزار تومان درآمد داشته است. چنین اتفاقی خجالت‌آور است؛ چراکه هیچ‌وقت شیوه دقیق و فرمول درست محاسبه درآمد حاصل از بلیت‌فروشی در این فوتبال پیاده نشده است. در اروپا باشگاه بیشتر بلیت‌های فصل را به‌صورت یک پکیج در شروع فصل می‌فروشد و پولش را خیلی زود به‌دست می‌آورد اما در ایران حتی پرشدن ورزشگاه هم باشگاه را صاحب رقم قابل‌توجهی نمی‌کند؛ چراکه شرکای زیادی در این مسیر برای هر تیم تراشیده می‌شوند.

   حقوق ماهانه، حقوق هرازگاهانه!
یک تفاوت مهم دیگر بین باشگاه‌های ایرانی و خارجی، نحوه حقوق‌دادن به بازیکنان است. در انگلیس هر هفته به بازیکن حقوق داده می‌شود، در اسپانیا، آلمان و سایر کشورها نیز حقوق به‌صورت ماهانه پرداخت می‌شود اما در ایران باشگاه هر وقت اراده کند، می‌تواند پول بازیکن را بدهد. این مسئله نوعی تعارض را در فوتبال ایران نسبت به قوانین روز دنیای فوتبال به‌وجود آورده است؛ ماجرایی که به بازیکنان و مربیان خارجی، فرصت خوبی برای فسخ یک‌طرفه قرارداد می‌دهد.

   حقی که گرفته نمی‌شود
اگر فقط یک راه برای نجات فوتبال ایران وجود داشته باشد، آن حق پخش تلویزیونی است. در این صورت باشگاه‌ها نیز صاحب درآمد می‌شوند و صاحبان کسب‌وکارهای خصوصی برای خرید تیم‌ها اقدام می‌کنند. این هم یکی دیگر از تفاوت‌های فوتبال ایران با فوتبال روز دنیا به‌شمار می‌رود. اگر حق پخش در کار نباشد، خیلی از غول‌های دنیای فوتبال هم زمین می‌خورند و ورشکسته می‌شوند. آمار و ارقام می‌گوید در کشورهای صاحب فوتبال 50 تا 70درصد درآمد باشگاه‌ها از محل حق پخش تلویزیونی تامین می‌شود، در ایران اما این عدد «صفر» است و طبیعتا در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار حرفه‌ای‌شدن واقعی فوتبال کشور را داشت.

بیرانوند و آل‌کثیر از چهره‌های ویژه نقل‌و‌انتقالات این فصل بوده‌اند؛ اولی از استقلال پیشنهاد 100‌میلیاردی داشت و دومی هم با انتقالی جنجالی از پرسپولیس راهی سپاهان شد

 

این خبر را به اشتراک بگذارید