ادبیات ایران با سیمای زنانه
گفتوگو با راضیه تجار، نویسنده درباره حضور زنان در عرصه داستاننویسی
فهیمه پناهآذر-روزنامهنگار
ظهور زنان داستاننویس در عرصه ادبیات کشور به اواخر دهه 30 برمیگردد، اما دگرگونیهای فرهنگی صورت گرفته در ایران پس از انقلاب، جلوه تازهای از حضور زنان در این عرصه را رقم زده؛ به گونهای که آثار پرشماری از آنان طی سالهای اخیر جزو کتابهای پرمخاطب و شناخته شده، بوده و خیلی از رمانها و داستانها توانستند علاوهبر دریافت جایزههای ادبی، جزو رمانهای ماندگار باشند.
یک انقلاب رماننویسی در میان زنان
راضیه تجار به تعداد نویسندگان فعال زن در عرصه رمان نویسی اشاره میکند و به همشهری میگوید: «با توجه به رشد جمعیت بعد از انقلاب، تعداد زنانی که به عنوان نویسنده، فعالیت مستمر و مؤثری داشتند، زیاد شد. بدون اغراق میتوانم بگویم نویسندگان زن 10برابر شدند. به گمانم بانوان فرصت خوبی، هم از نظر هویتیابی و هم حضور در اجتماع داشتند و این حضور پررنگ در اجتماع باعث شد که به خودشناسی برسند و دست به قلم شوند.» خیالانگیزی، احساسات و جزئینگری، 3 ویژگی است که تجار به آن اشاره میکند و معتقد است: زنان نویسنده با توجه به این ویژگیها در نگارش رمان و داستان موفق عمل کردند. داستانهای نوشته شده توانست در این سالها از خودش دفاع کند. از نظر نویسنده «کوچه اقاقیا» زنانی که دست به قلم بردند و توانستند داستان بنویسند، حرفهای انباشته شدهای داشتند و زنان نویسنده رویکرد جدی نسبت به شناخت خود و دیگر زنان جامعه داشته و دارند و همین باعث شده تا آثاری که خلق شده بتواند تأثیرش را بر مخاطب بگذارد و خواننده خود را پیدا کند.
خودشناسی که زنان به آن رسیدند
نویسنده کتاب «سنگ صبور» اضافه میکند: «یکی از موضوعات جامعه، زنان هستند و نویسندگان زن هم به خوبی درباره قشر خودشان میتوانند صحبت کنند؛ مانند سازی که صدای زن است و این ساز به دست خود نویسندگان زن نواخته میشود. به نظرم زنان نویسنده به آداب نوشتن مجهزتر هستند و آنهایی که استعداد و دانش نویسندگی دارند، بهتر و ماناتر مینویسند.» این نویسنده در ادامه به برخی از مشکلات و کمبودها هم اشاره میکند و اینکه نویسندگان زن نسل امروز باید اسلوب نوشتن را بیشتر بیاموزند و وقتی وارد عالم نویسندگی میشوند، متبحرانه قدم بگذارند. سطوح نوشتن در میان نویسندگان وجود دارد و اگر تنها استعداد باشد و دانش نوشتن نباشد، اثری که منتشر میشود آنقدرها مؤثر و مانا نخواهد بود.
آموزش فراموش نشود
نویسنده کتاب «زن شیشهای» تأکید میکند که در کنار ذوق نویسندگی و ویژگیهایی که زنان نویسنده دارند، آموزش امری جدی است. یکی از موضوعاتی که تجار دربارهاش صحبت میکند، فعالیت نویسندگان زن در سالهای اخیر است. وی در پاسخ به این سؤال که ما در دهه 80 نویسندگان زن فعالی داشتیم و بیشترین داستانها و رمانهای موفق از آن زنان بوده و این موضوع در سالهای اخیر کمتر دیده میشود، توضیح میدهد: «برای برداشت هر چیز، زمان نیاز داریم. خیلیها هستند که دست به قلم شده و داستانهای کوتاه و بلند مینویسند. آثار زیادی هم چاپ میشود، اما اینکه مخاطب آن را بپسندد یا نه؟ مهم است. موج زمان از روی آثار رد میشود و خیلی از آنها به فراموشی سپرده میشوند. باید فرصتی داده شود.»
وی در بخش دیگر از ادبیات و داستان عامهپسند صحبت میکند؛ ادبیاتی که تعداد زیادی از بانوان به آن ورود کردند و از تجربیات و دریافت شخصی خود مینویسند، ضمن اینکه برای نوشتن این نوع اثر تحقیقی هم نکردهاند؛ بنابراین دایره واژگانشان نیز محدودتر است و بیشتر آثار در سطح میگذرد، اگر حجم وسیعی هم داشته باشد عمقش به اندازه یک بند انگشت است.
مجلات ادبی و داستان، سکوی پرتاب نویسندگان
تجار یکی از دلایل عمیق نبود برخی نویسندگان زن را نبود فضا برای محک میداند. نویسنده کتاب «جای خالی آفتابگردان» عنوان میکند: «در دورهای مجلات ادبی و داستانی در کشور زیاد بود؛ مجلاتی که بخشی از آن به نویسندگان اختصاص داشت و فرصت قلم زدن را به نویسندگان میداد؛ جایی برای عرض اندام نویسندگان و شناخت خودشان، داوری و ارزیابی توسط دیگران. اما حالا فضای مجازی جای این مجلات را گرفته که به نظرم هیچ تأثیری در ورود نویسندگان به جریان حرفهای نویسندگی ندارد.»
نویسنده «گمان مبر که شعله میمیرد» تصریح میکند: «مجلات ادبی بستر مناسبی برای نویسندگان تازهکار زن بودند؛ افرادی که در مجلات سالها مینوشتند و حین نگارش و چاپ داستانهایشان از آموزش، مطالعه و راهنمایی هم برخوردار میشدند و در همان مجلات محک زده میشدند و وقتی رمان یا داستانی از آنها منتشر میشد، آن کتاب پختهتر و ماناتر بود؛ بنابراین مجلات، آنها را برای ورود به فضای حرفهای نویسندگی آماده میکردند.»
هنوز امیدوارم
وی اظهار امیدواری میکند که انتشار مجلات باز هم میتواند به این فضا کمک کند؛ فضایی که با شیوع کرونا و تأثیر بر زندگی مردم و معیشتشان باعث شد که برخی از نویسندگان هم فعالیتشان به حداقل برسد و وضعیت چند پاره اقتصادی کار را برای نویسندگان سختتر کرده. تجار اضافه میکند: «وضعیت سخت شده، اما فعالیتها همچنان پررنگ است و تنها کاری که باید کرد این است که یکبار دیگر چارچوب حرفهای برایش تعریف شود و باز هم ظرفیتها را شناخت و نویسندگان جوان زن از راه آموزش وارد دنیای حرفهای نویسندگی شوند.»