تکنسین اورژانس از امدادرسانی به مرد حادثهدیده میگوید
عملیات نجات در شب تاریک
یکی از تکنسینهای موتوری اورژانس تهران چند شب قبل وقتی که متوجه شد مردی در رودخانه کن دچار مصدومیت شده و جانش در خطر است برخلاف پروتکلهای اورژانس به دل رودخانه زد تا مرد حادثهدیده را نجات دهد. هرچند این کار او برخلاف ضوابط اورژانس است و او باید تا رسیدن آتشنشانان صبر میکرد اما او وقتی صدای نزدیکان این مرد را شنید که درخواست کمک میکردند طاقت نیاورد و به دل رودخانه زد. مهدی بحرینی، کارشناس موتوری اورژانس در گفتوگویی این حادثه را اینطور توضیح میدهد:
چند سال است که در اورژانس تهران کار میکنید و پیش از این چه تجربیاتی داشتید؟
از 22سال قبل در اورژانس خدمت میکنم، پیش از این در حوادث مختلفی جان شمار زیادی از هموطنانمان را نجات دادهام. یکی از این حوادث سقوط بالگرد به دریاچه چیتگر بود که چند سال قبل اتفاق افتاد و در آن حادثه هم تجربه خوبی داشتم و با همکارانم توانستیم حادثهدیدگان را نجات دهیم.
حادثه رودخانه کن چطور اتفاق افتاد؟
به من خبر رسید که یک نفر در اطراف رودخانه قدم میزده که بهخاطر حضور سگ دچار ترس شده و از روی بلندی به رودخانه سقوط کرده است. وقتی من رسیدم بعد از عبور از یک مسیر خاکی خودم را به رودخانه رساندم. فرد حادثهدیده در رودخانه بود و بهدلیل صدماتی که دیده بود نمیتوانست حرکت کند. باید صبر میکردم تا نیروهای آتشنشانی برسند اما چون ممکن بود طول بکشد و شرایط خاصی بود مجبور شدم وارد رودخانه شوم و مصدوم را از مسیر جریان آب خارج کنم. ارتفاعی حدود2و نیم متر را پایین رفتم و او را از جریان آب خارج و در همانجا مداوا را شروع کردم. اول عضو آسیبدیده را فیکس کردم و دقایقی بعد آتشنشانان و همکارانم در اورژانس به محل رسیدند. بعد از حدود 3ساعت تلاش، مصدوم با بسکت به بالا و با آمبولانس اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
کاری که در این عملیات انجام دادید به لحاظ سازمانی درست بود؟
با توجه به وضعیت ایمنی صحنه و فرد من باید صبر میکردم که عوامل آتشنشانی و آمبولانس اورژانس به محل برسد اما با توجه به اینکه شرایط آنجا خاص بود و هر لحظه ممکن بود جریان آب بیمار را با خود ببرد و جانش در خطر باشد من مجبور شدم داخل رودخانه بروم و مصدوم را بیرون بکشم. آن لحظات فقط به فکر جان مصدوم بودم و به هیچچیز دیگری توجه نداشتم. البته میدانم که به لحاظ سازمانی کار درستی انجام ندادم و پروتکلهای درمانی را زیرپا گذاشتم. اما خوشحالم که توانستم جان یک نفر را نجات دهم.
آنطور که میگویید در شرایط خطرناکی قرار گرفته بودید. چطور حاضر شدید جان خود را به خطر بیندازید؟
فکر کردم که میتوانم به این فرد کمک کنم و جانش را نجات دهم و ریسک این کار را پذیرفتم چون نجات جان فرد حادثهدیده برایم مهمتر بود. خدا را شکر میکنم که موفق شدم جان یک انسان را نجات دهم. او بهخاطر شکستگی به بیمارستان منتقل و جراحی شد.