بلای تخفیفهای 50 درصدی
گزارش همشهری از تعطیلی 2کتابفروشی تهران در گفتوگو با رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران
ناصر احدی- روزنامهنگار
در هفتههای گذشته خبر تعطیلی 2کتابفروشی در تهران، یکی کتابفروشی «هاشمی» در میدان ولیعصر(عج) و دیگری کتابفروشی «دف» در ضلع جنوبی پل سیدخندان، موقعیت لرزان و شکننده کنونی یکی از نهادهای دیرپای فرهنگی را به دوستداران کتاب یادآوری کرد. کتابفروشی «هاشمی» که در سال1370 تاسیس شده بود، بهدلیل مشکلات اقتصادی دیگر توان ادامهدادن نداشت و برای جلوگیری از مقروضشدن، چاره را در تعطیلی دید. کتابفروشی «دف» نیز که 9سال سابقه فعالیت داشت، بهدلیل مشکلات اقتصادی ازجمله افزایش ناگهانی اجارهبهای ملک با انتشار متنی در فضای مجازی با مشتریانش خداحافظی کرد. تعطیلی هر کتابفروشی را باید با دشواری عرضه «کالای فرهنگی»، خاتمه یافتن یک «رخداد فرهنگی» و از دست رفتن یک «دیدار فرهنگی» مترادف دانست. حضور در محیط کتابفروشی و گشتن در میان قفسه کتابها و همکلامی با سایر کتابدوستان در این فضا را نباید صرفا یک وقتگذرانی شیک و انتزاعی قلمداد کرد. حضور در محیط کتابفروشی میتواند با احساس خشنودی و آرامشی مقارن باشد که در روال پرشتاب زندگی امروزی حاصلی ارزشمند است. با هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، درباره ارزش و جایگاه کتابفروشیها و مشکلاتی که دوام و بقا در این حرفه را دشوار کرده، گفتوگو کردیم و حسنپور از دلایل خود برای اینکه چرا نباید از کنار تعطیلی کتابفروشیها بهسادگی گذشت، به ما گفت.
ضربه کتابسازها به کتابفروشها
در همان شروع گفتوگو هومان حسنپور میگوید: وضعیت کتابفروشیها خوب نیست و این، مسئلهای واقعی و ملموس بوده که یکی از دلایل آن تخفیفهای بیحسابوکتاب فروشگاههای آنلاین است. کسی که اهل خرید کتاب باشد، میداند فروشگاههای آنلاین متعددی هستند که عموما کتابهای مشهوری از ناشران و مترجمان گمنام را با تخفیفهای 50درصد و حتی بیش از این مقدار عرضه میکنند. حسنپور درباره معایب خرید از این فروشگاههای آنلاین میگوید: «کتابی که از این فروشگاهها میخرید، همان کتاب مشهوری که میخواستید نیست؛ یعنی کسی که کتابی مشهور را از نویسندهای برجسته و با ترجمهای معتبر و ارزنده میخواهد، وقتی کتاب به دستش میرسد میبیند کتابی از ناشری ناشناس و مترجمی گمنام به دستش رسیده که کیفیت ندارد. این کتاب جملاتش مبهم است، ویراستاری نشده، نثر بدی دارد و حتی شاید بخشهایی از داستان به صلاحدید خود ناشر برای کاستن از حجم کتاب یا هر دلیل دیگری حذف شده باشد. اینجاست که متوجه میشوید خرید چنین کتابی با هر میزان تخفیف هیچ سودی ندارد و تازه به علاقه آن فرد به کتابخوانی ضربه میزند و حتی روی زبان و نوع صحبتکردن و نوشتن او هم اثرات منفی میگذارد.»
تأثیر منفی روی ذهن مخاطب
کتابهای مورد اشاره حسنپور بهاصطلاح «کتابسازی» هستند؛ یعنی ناشری ناشناس نسخه استاندارد و حرفهای کتابی مشهور را رونویسی میکند و جملات را به دلخواه پسوپیش میکند تا منکر شباهت کتابش با متن پاکیزه و ویراستاریشده ناشر اصلی شود و در نهایت کتاب را با قیمتی بالا منتشر میکند و هنگام فروش چون هزینهای برای تولید کتاب نکرده، تخفیف بالایی میدهد. حسنپور درباره تأثیر این کتابها بر فعالیت کتابفروشیها میگوید: «فروش این نوع کتابها فقط محدود به فضای مجازی نیست. این کتابها را در گوشهوکنار خیابانها و میدانهای اصلی شهر میتوان دید که با تأکید روی 50درصد تخفیف، مشغول تبلیغ و فروش کتابهایشان هستند. کتابهای این بساطگسترها در کتابفروشیهای حرفهای موجود نیست چون کتابفروش میداند مخاطب حرفهای کتاب که به او مراجعه میکند، این کتابهای ابتر و بیسروته را نمیخرد. به این بساطگسترها نمیشود گفت دستفروش، چون دستفروش کسی است که در گوشهای از خیابان کالایی را با سود مشخصی میفروشد، اما بساطگسترهای کتاب که بهصورت سیستمی از تهران تا شهرستانها مشغول فروش محصولات بیکیفیتاند، باند هستند. وفور این کتابها و فروششان در فضای مجازی و گوشهوکنار شهر یکی از عوامل لطمهخوردن به کسبوکار کتابفروشیهای حرفهای است. کتابفروش حرفهای باید با محصولی رقابت کند که تخفیف بالایی دارد و بهطور ضمنی مشتری ناآگاه القا میکند که کتابفروش کتاب را گران میفروشد.»
سود بیشتر رستورانداری از کتابفروشی
حسنپور لطمه فرهنگیای را که کتابسازیها به فرهنگ میزنند اینگونه توضیح میدهد: «لطمه فرهنگی کتابهای بد را میتوان از زبانی که مردم در مکالمات روزمرهشان و در فضای مجازی بهکار میبرند، دریافت. افراد کتابخوان دایره لغات بالایی دارند، چون کتابِ خوب میخوانند، ولی کسی که کتاب بد خوانده، از نوشتن و حرفزدن درست عاجز است. درضمن، کسی که از خواندن این نوع کتابها سرخورده شده، شاید برای همیشه از مطالعه و ادب و فرهنگ فاصله بگیرد و دیگر هرگز به سمت کتاب نرود. تخفیف برای همه شیرین است، اما باید فکر کرد چرا فقط بعضی کتابها تخفیف دارند؟ پشت هر تخفیفی داستانی وجود دارد که باید به آن فکر کرد.» حسنپور در ادامه به ضرورت وجود محیط امن برای ارتقای هر حرفهای اشاره میکند و میافزاید: «یکی از راستههای اصلی کتابفروشی در تهران از اول میدان انقلاب تا سر خیابان فلسطین است. در تمام طول این مسیر جلوی کتابفروشیها، بساطگسترها در حال فروش کتاب هستند. طبیعی است کتابفروش توان رقابت با آنها را ندارد و ناچار است شغلش را تغییر دهد. مگر چقدر میتواند تحمل کند و دوام بیاورد؟ محیط امن برای کسبوکار لازمه رشد هر حرفه و پیشهای است. وقتی محیط امنی برای کسبوکار کتابفروشیها فراهم نشده، وقتی محیط اطراف آنها از بساطگسترها پاک نشده، طبیعی است که برخی کتابفروشیهای قدیمی در راسته میدان انقلاب تغییر کاربری بدهند و رستوران شوند، چون سود رستورانداری بیشتر است و رقیبی جلوی در رستوران وجود ندارد. تعطیلی هر کتابفروشی، ازدسترفتن سرمایهای از حوزه نشر است که اقتصاد قویبنیهای ندارد. وقتی کتابفروشیها تعطیل شوند، جای خالی آنها را نمیشود پر کرد و خلئی فرهنگی بهوجود میآید.»
جای خالی کتابفروشیهای محلی
حسنپور، تعطیلی کتابفروشیهای محلی را ضربهای جبرانناپذیر به فرهنگ میداند و میگوید: «کودکی که طی سالها هر روز در راه بازگشت از مدرسه به خانه جلوی یک کتابفروشی محلی ایستاده و ویترینش را دیده و داخل رفته و به کتابها نگاه کرده، در بزرگسالی تمایل بیشتری به مطالعه و کتاب دارد. اما وقتی کتابفروشیهای محلی تعطیل میشوند، کودک دیگر نمیتواند بهتنهایی به کتابفروشی برود و باید همراه والدینش به کتابفروشی بزرگی که احتمالا از منزلشان دور است، برود. در این حالت، رفتن به کتابفروشی شکل تفریح و سرگرمی پیدا میکند و کتاب به کالایی تزیینی و غیرضروری بدل میشود. کتابفروشیهای محلی نقش مهمی در اکوسیستمهای محلی دارند و تعطیلی آنها حفرهای در جغرافیای ذهنی ساکنان محل ایجاد میکند.