چرا انیمیشنهای ایرانی موفق نمیشوند؟
یک استاد دانشگاه میگوید که انیمیشنهای خارجی در لفافه حرفشان را میگویند و انیمیشنهای ایرانی به شکل مستقیم
فهیمه پناهآذر-روزنامهنگار
حسن زریابی، استاد دانشگاه و کارگردان انیمیشن است که در جشنوارههای مختلف انیمیشن بهعنوان داور به ارزیابی انیمیشنهای گوناگونی پرداخته است. او عضو هیأت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دانشگاه صدا و سیماست. تدریس دروس تخصصی انیمیشن، تهیهکنندگی و کارگردانی فیلمهای انیمیشن، داستانی، مستند و برنامههای تلویزیونی، ترجمه و تألیف 4 جلد کتاب تخصصی انیمیشن، نویسندگی بیش از ۱۰ مقاله تخصصی در زمینه انیمیشن و دبیری و داوری جشنواره سراسری فیلم دانشجویی کشور و جشنوارههای دیگر، ازجمله سوابق اوست. این استاد دانشگاه مانند دیگر فعالان این عرصه معتقد است که درنظر گرفتن رده سنی برای تولید انیمیشنها بسیار مهم است، اما سازندگان انیمیشنهای ایرانی توجه زیادی به آن ندارند. البته وی یادآور میشود که این توجه در چند سال اخیر بهتر شده و تیمهای سازنده انیمیشن از همان زمان نگارش فیلمنامه، ردههای سنی مختلف را درنظر میگیرند.
پیام مستقیم برای کودکان جذابیتی ندارد
حسن زریابی به همشهری میگوید: نمیتوان تأثیر تماشای انیمیشنها در کودکان و حتی نوجوانان را انکار کرد. کودکان و نوجوانان نسل امروز که در معرض اطلاعات فراوان فضای مجازی هستند، به خیلی از رویدادها و اتفاقات دسترسی دارند.
یکی از تفاوتهای تولید انیمیشنهای ایرانی و خارجی این است که با درنظر گرفتن این موضوع که هر انیمیشنی با داستانش پیامی به مخاطب دارد، پیامها در انیمیشنهای خارجی در لفافه است و کودک یا نوجوان با تماشای آن میتواند به راحتی به آن دست یابد اما در انیمیشنهای ایرانی تمام پیامها به شکل مستقیم روایت میشود؛ روایت مستقیمی که جذابیتی برای کودک امروز ندارد. ببینید در کارتون پینوکیو پیامی که کودک دریافت میکند این است که اگر دروغ بگوید، دماغش دراز میشود. دماغ دراز هم صورت را زشت میکند؛ پس نباید دروغ گفت. اما وقتی یک انیمیشن ایرانی را نگاه میکنیم، پیامها با یک روایت خطی در انیمیشن گفته میشود. باید اخلاق را به نوعی به کودک امروز فهماند که آن را در عمل ببیند نه به شکل مستقیم.
ضعف در فیلمنامه
زریابی به تولیدات انیمیشنهای ایرانی اشاره کرده و توضیح میدهد:«در بعضی مواقع یک کار ضعیف باعث کماثر شدن یک مفهوم قوی میشود. فیلمسازها برای استفاده از این مفاهیم در آثار خود باید با دقت عمل کنند و همه عوامل برتر را در خدمت بگیرند. از تکنیک مدرن تا فیلمنامه مناسب و قدرتمند باید در خدمت باشند تا کاری شایسته ارائه مفاهیم الهی، ساخته شود. متأسفانه بزرگترین نقص در فضای انیمیشن ما ضعف فیلمنامه است. اکثر کارهای انجام شده نیز از این جهت دچار نقص شدید هستند. تولیدات انیمیشن در ایران بازخورد و برگردان سرمایه ندارد، ولی در کشورهای صاحبنام در عرصه فعالیت انیمیشن، بازار جهانی مهمترین اصل را داراست؛ بهعنوان نمونه اگر «والت دیزنی» برای یک فیلم سینمایی صدها هزار دلار هزینه میکند، با بازاریابی مناسب در جهان چندبرابر هزینه صرف شده برای ساخت را به دست میآورد.»
برای نوجوان امروز هیچ کاری نکردهایم
زریابی همچنین گفت: همانطور که گفته شد در دهههای گذشته کودکان آنقدر در معرض اطلاعات نبودند و عینیگرایی بیشتری داشتند. الان هم این عینیگرایی در رده سنی کودکان دیده میشود. کودک پیام را به شکل ذهنی دریافت میکند و تحلیلی درباره آن ندارد، اما هرقدر بزرگتر میشود به تحلیل میرسد. برای نوجوان امروز ما هیچ انیمیشنی وجود ندارد که بتواند آن را تماشا کند. دست ما برای نوجوان امروز در تولید انیمیشنهای جذاب خالی است، ولی تا دلتان بخواهد انیمیشینهای خارجی وجود دارد.
مدیران تصمیمگیرنده باید متخصص باشند
از دیگر موضوعهایی که زریابی به آن توجه دارد، نبود مدیران متخصص در این حوزه است. این کارگردان توضیح میدهد: «فرهنگ و هنر همیشه بعد از تولید و استفاده از آثارش بازخورد بلندمدت میگیرند؛ بازخوردی که شاید نتیجهاش یک دهه بعد مشخص باشد؛ برای نمونه درباره موضوع تولید انیمیشین باید بگویم که گروههای سازنده با توجه به تخصصی که دارند، به تولید انیمیشینها میپردازند، اما وقتی میخواهیم هدفی در تولید انیمیشن داشته باشیم، گروهی که در هیأت صدور مجوز از همان ابتدای فیلمنامه هستند هم باید در این زمینه متخصص باشند. مدیری که برای یک مرکز تولید انیمیشن انتخاب میشود باید تخصص زیادی در این حوزه داشته باشد چرا که تصمیمات اشتباه باعث میشود که مسیر تولیدات هم اشتباه باشد و در نهایت محصولات اشتباهی تولید میشود که ما بازخوردشان را چند سال بعد خواهیم دید.