• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
چهار شنبه 17 خرداد 1402
کد مطلب : 193794
+
-

زاده آذربایجان، پرورده ایران

«محمدامین ریاحی» اگر بود، این‌روزها 100ساله می‌شد

مرد خوب
زاده آذربایجان، پرورده ایران

حمیدرضا محمدی

شــــادروان محمدامین ریاحی معلمی را دوست داشت و در کار علمی سرآمد بود.
مهدی محقق

خوی، شهری که مردمش ماه‌هاست با خرابی‌های پس از زلزله دست‌به‌گریبان هستند و غبار غم بر چهره آن و اهالی‌اش نشسته است اما پایگاه و جایگاهی بس وثیق و عمیق در فرهنگ، هنر، تاریخ و ادب ایران دارد. جز آنکه شمس تبریزی در خاک آن آرمیده است، موطن زبدگان و نخبگانی چون عباس زریاب‌خویی، ژاله آموزگاریگانه، محمدتقی امامی‌خویی و علی‌اصغر سعیدی است و البته محمدامین ریاحی نیز در آن تولد یافته است؛ ستاره‌ای تابناک در آسمان ادب و فرهنگ نه‌فقط آذربایجان که سراسر ایران که اگر هنوز زنده بود، همین‌روزها، یک‌صدمین زادروزش را پاس‌می‌داشتیم.
او که در همه عمر، سخت در اندیشه ایران و زبان فارسی بود و نه‌فقط آثارش، از نخستین مقاله‌ای که در 16سالگی نوشت و نخستین‌ کتابی که تصحیح «دیوان رشیدیاسمی» بود و در سال1326 نشر یافت و آخرین‌شان که «چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران» بود و 9سال پیش از آنکه در 86سالگی وفات یابد، به طبع رسید و البته در صدر همه‌ آنها، تصحیح انتقادی «مرصادالعباد» اثر نجم‌الدین رازی در انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب – که رساله دکتری‌اش در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به راهنمایی بدیع‌الزمان فروزانفر در شهریور 1337بود – و امسال، درست پنجاهمین سال انتشار آن است، تا خدماتش که ازجمله تأسیس سازمان کتاب‌های درسی، بنیاد شاهنامه فردوسی و هفته‌نامه کیهان فرهنگی، دبیرکلی هیأت ‌امنای کتابخانه‌های عمومی کشور، رایزنی فرهنگی ایران در ترکیه و وزارت فرهنگ و هنر بود، جملگی دال بر این است که دمی و آنی از اندیشه زادبوم خود بیرون نیامد و هرچه خواند و نوشت، و هرچه از عمرش در تحصیل و تدریس و تحقیق گذشت، برای ایران بود و زبان فارسی. فارسی‌دوستی وجه مسلط نگرش فرهنگی او بود و همانند شماری از نسل پیشین ادیبان فارسی، به ضرورت حفظ متون کهن توجه داشت و حتی این متون را «گرانبهاترین ثروت زبان و ادب فرهنگی ملی» می‌دانست اما با نگاهی معتدل؛ به‌این‌معنا که نه بر حفظ مصادیق کهن زبان فارسی پای می‌فشرد و نه از زدودن واژگان بیگانه و غیرفارسی جانبداری می‌کرد؛ او تنها بر ساده‌نویسی و البته غنابخشیدن زبان فارسی تأکید داشت.
اما جهان فارسی‌زبانان به‌ سببی دیگر نیز وام‌دار او هستند. چنان‌که او بود که ربع قرن پیش، مزار شمس تبریزی را در خوی تأیید کرد و محکم و متقن به اثبات رساند که «آن عارف بزرگ در شهر باستانی 3‌هزارساله خوی، در دروازه شمال‌غربی کشور، در ثغر فرهنگی ایران آرمیده است» و خواستار ایجاد آرامگاهی در ‌شأن معلم مولانا شده بود؛ زیرا «به‌همان‌سان‌ که اعتبار طوس به آرامگاه فردوسی و نازش و بالش شیراز به تربت سعدی و حافظ و صفای نیشابور به خاک خیام و عطار است که هر باد شمال بر آن گل‌افشان می‌کند، شهر باستانی خوی نیز از برکت تربت شمس تبریزی روح و شادابی تازه‌ای یابد.»
ایرانیان و فارسی‌زبانان از وجوه گونه‌گون مدیون و مرهون آرا و آثار محمدامین ریاحی هستند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید