غفلت؛زمینه‌سازتحریف

حجت‌الاسلام حمزه وطن‌فدا پژوهشگر اندیشه امام خمینی ره

پروژه شیطان، تحریف اهداف انبیای الهی است، اما آنچه زمینه تحریف را فراهم می‌سازد، پدیده شوم و خطرناک غفلت است. اول مومنان از آموزه‌های انبیا غفلت می‌کنند و در مرحله بعد شیطان به میدان می‌آید و پروژه تحریف را به‌گونه‌ای رقم می‌زند که دیگر امکان برگشت وجود ندارد؛ لذا می‌بینیم غفلت جامعه از امیرالمومنین(ع) و حادثه غدیر، فضایی را شکل می‌دهد که دیگر اسلام از اساس تحریف شود. در انقلاب هم همین گونه است؛ چون نخبگان و حزب‌اللهی‌های ما از انقلاب و امام(ره) -چه در مقام آرمان و چه در مقام ارزش‌های طول مسیر و چه در مقام روش و نرم‌افزار حرکت- غافلند؛ این زمینه می‌شود در فضایی که نام و یاد امام(ره) هست، محبت به امام(ره) در میان مردم، موج می‌زند، اما امام(ره) و اصول ایشان، عملا کنار گذاشته شده است.
امام(ره)، 3پروژه اصلی دارد: یکی تقابل با نظام سلطه. به روشنی، ایشان، آمریکا را شیطان بزرگ می‌داند و اینکه این نماد فرعون در دنیای امروز، مشغول به بردگی گرفتن همه انسان‌هاست. امام(ره) به جد به‌دنبال شکل‌گیری یک جبهه عظیم ایمانی مستضعفین که عزت انسان‌ها را دنبال می‌کند، هست. صریح جمله امام(ره) بدون تعارف این است: «ما به‌دنبال خشکاندن ریشه فاسد سرمایه‌داری، کمونیسم و صهیونیسم در جهان هستیم و تصمیم گرفته‌ایم نظام‌هایی را که بر این 3پایه استوار هستند، نابود ‌سازیم و اسلام رسول‌الله را جایگزین‌ سازیم؛ حال اگر نظام سلطه اسم این را امپراتوری می‌گذارد، ما از آن استقبال می‌کنیم.» از این آموزه غفلت شد که انقلاب اسلامی باید در همه حوزه‌ها نسبت به این جبهه طاغوت، حالت تهاجمی داشته باشد. این آرمان به‌خصوص در دوران سازندگی با ادبیات تنش‌زدایی مورد غفلت قرار گرفت و گفتمان تهاجم به غرب و تشکیل هسته‌های مقاومت در سرتاسر جهان هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نظامی، به‌تدریج فراموش شد. در مقابل در همان قبول قطعنامه شما به روشنی می‌بینید که امام(ره)، دست از مبارزه برنداشته‌اند و فریاد می‌زنند که کمربندها را محکم‌تر ببندید.
پروژه دیگر حضرت امام(ره)، ساخت یک جامعه طیب مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و کاملا مستقل است؛ جامعه‌ای که همه ارزش‌های انسانی را محقق کرده است. بر همین اساس بود که نهادهای مختلفی چون بسیج، سپاه، کمیته، نهضت سوادآموزی و... شکل گرفت. غفلت از نرم‌افزارهای اداره مکتب امامی جامعه، سبب شد که همان آموزه‌های نظام سلطه، محور جامعه‌سازی‌ ما قرار گیرد که زمینه نفوذ این نظام فرعونی را در تار و پود کشور ما فراهم کرد. دائم نگران بودیم که جامعه جهانی ما را نپذیرد، رفتیم دنبال یک ژاپن اسلامی.
براساس این دو پروژه که در بالا گفته شد، تحریف سوم هم شکل گرفت. جبهه انقلاب اسلامی به‌طور طبیعی تقابلی با نیروهای شرق‌گرا و غرب‌گرای داخل کشور را شکل داد؛ گروه‌هایی که زمینه اصلی تحریف در کشور را آنها رقم می‌زدند. مجموع این تحریفات را شاید بتوان در عنوان اقتدارزدایی جمع کرد. به این بیان که عملا اقتدار و عزت ما را چه در تقابل با نظام سلطه و چه در مبارزه با مفسدین داخلی اعم از مفسد اقتصادی و فرهنگی از بین بردند.