ملاقاتهای مستمر مسئولان با امام ره هر روز برگزار میشد
گرهگشایی سر ساعت 10
بخشی از فعالیت ثابت و روزانه امام خمینی(ره) ملاقاتهای متعددی بود که با گروههای مختلف به ویژه مسئولان، خبرنگاران و سفرای خارجی داشتند. همه میدانستند که ایشان ملاقاتها را ساعت ۱۰ تا ۱۲ قبل از ظهر انجام میدهند؛ بنابراین درخواست ملاقاتشان را هم منطبق با این ساعت به دفتر امام(ره) ارائه میکردند. در این دیدارها نوع پذیرایی و میزان وقت برای همه یکسان بود و افراد بسیاری از این دیدارها، خاطرههای شنیدنی به یاد دارند.
ملاقاتهای بدون تشریفات
به گفته حاضران در جلسه مسئولان، ملاقاتهای مسئولان و افراد سرشناس با امام خمینی(ره) در یک اتاق کوچک 3در4 خانه ایشان انجام میشد. حجتالاسلام انصاری کرمانی از همراهان بنیانگذار انقلاب درخاطراتش گفته؛ بارها مردم تقاضا کرده بودند که ملاقاتهای خصوصی امام با شخصیتهای سیاسی و حتی جهانی را برای حفظ در تاریخ ضبط و فیلمبرداری کنیم اما میدانستیم که امام(ره) نمیپذیرند و راضی به نصب دوربین فیلمبرداری در اتاق نیستند و این کار را تشریفات میدانستند. حدود یکسال درباره این قضیه با ایشان صحبت کردم تا اینکه پذیرفتند اینکار صورت بگیرد. در یک فرصت3-2روزه که امام ملاقات نداشتند، با همکاری برادران صدا و سیما وسایل فیلمبرداری را در اتاق ایشان نصب کردیم. یک روز صبح که امام طبق روال قبلی برای ملاقات وارد اتاق شدند و تا چشمشان به سقف افتاد، ناراحت شده و فرمودند: همین امروز این وسایل را از اتاق من جمع کنید و برای من در این آخر عمری تشریفات نگذارید. من احتیاج به این کارها ندارم.
متظاهران را دوست نداشتند
در بسیاری از دیدارها، مسئولان نکات مدنظر و دغدغههایشان را با امام در میان میگذاشتند و ایشان هم راهنما و راهگشایشان بودند. آیتالله خامنهای که در برخی از دیدارها همراه امام خمینی(ره) بودند به یاد دارند: امام از تظاهر خوش شان نمیآمد و به کسانی که اهل تظاهر نبودند علاقه داشتند، مثلاً ایشان از تیمسار ظهیرنژاد خوش شان میآمد؛ چون وی اهل تظاهر نبود. هر روز ریش اش را تیغ میزد و همانطور خدمت امام میرسید. خیلیها میخواستند ایشان را جابهجا کنند ولی امام حاضر نمیشدند. یک روز عدهای از فرماندهان ارتش از جمله فرمانده نیروی هوایی که بعد معلوم شد آدم مغرضی بود و ریشی هم گذاشته بود، خدمت امام آمدند. قرار شد فرمانده نیروی هوایی گزارش بدهد؛ تا قبل از گزارش شروع کرد به خواندن دعای فرج. آقای ظهیرنژاد به او گفت: آقا عوام نیستند، حرفت را بزن. امام از این سخن خوش شان آمد و خندیدند.
ما از نشستن خسته شدیم امام نه
محمد ابراهیم باستانی پاریزی، پژوهشگر از جمله کسانی بود که در ملاقاتهای ساعت 10 به دیدار امام رفت، با این تفاوت که محل دیدارش با بنیانگذار انقلاب در قم بود. این دیدار به دنبال نگرانی مرحوم باستانی پاریزی و تعدادی از استادان دانشگاهها نسبت به تعطیلی دانشگاهها صورت گرفت. او درباره این دیدار نوشته: گفته بودند، ساعت 10به دفتر امام خمینی(ره) برویم؛ وقتی به منزل امام در قم رفتیم، داخل کوچه با تعداد زیادی از مردم مواجه شدیم که خوشحال بودند که به قم آمدهاند. وارد خانه شدیم و روی زمین نشستیم و منتظر شدیم که آیتالله بیاید. در گوشهای از اتاق سماور گذاشته بودند و چای درست میکردند. به ما هم چای دادند و خوردیم تا ایشان از در وارد شدند. دیدار ما بیش از 2ساعت طول کشید، همه ما روی زمین نشسته بودیم، امام هم، همینطور. وقتی جلسه تمام شد، با اینکه پیر نبودیم، با دشواری از جایمان برخاستیم، ولی آیتالله خمینی، بسیار راحت از جای خود بلند شدند و با سرعت رفتند؛ مانند یک جوان 25 ساله!
دیدارهای یکسان برای مردم و وزرا
به گفته حمیدرضا نقاشیان، محافظ امامخمینی(ره) تشریفات و زینتآرایی در سلوک ایشان جایگاه نداشت. این ساده زیستی در دیدارها به چشم مقامات کشورهای دیگر هم میآمد و از آن متعجب میشدند. او خاطرهای در این زمینه تعریف کرده: ایشان میان کسانی که برای خواندن خطبه عقد میآمدند یا مقامی که از یک کشور خارجی پیش ایشان میرفتند، تفاوتی قائل نمیشد. مثلاً یادم هست در دیدار ایشان با وزیر امورخارجه شوروی سابق که به ایران آمده بود تا پیام گورباچف را به امام (ره) برساند، سادگی محل دیدار و مناسبات برای وزیر امور خارجه شوروی آن زمان هم قابل باور نبود و در عوض، هیبت شخصیت امام طوری این فرد را تحت تأثیر قرار داد که باعث شد در حرف زدن لکنت پیدا کند و دستش هم میلرزید. امام هیچوقت با افراد از موضع بالا و به عنوان رهبر یک انقلاب یا مرجع بزرگ تشیع برخورد نمیکرد. بارها افرادی میآمدند که در مواجهه با امام و تحت تأثیر شخصیت ایشان، نمیتوانستند حرفشان را بزنند اما با هدایت شرایط از سوی امام، آنها احساس راحتی میکردند.
مهربانی در دیدار اسقف
کاپوچی، اسقف سابق قدس ، فروردین سال 1358 بهعنوان مهمان رسمی امام وارد ایران شد و به دیدارشان رفت. او درباره این دیدار گفته: در فرودگاه هزاران نفر از برادران به استقبال من آمده بودند. در منزل امام، ایشان مرا به گرمی در آغوش گرفت و روبوسی کرد. سپس در حالی که دست مرا در دست داشت، خطاب به خبرنگاران فرمود: «همگی استقبال از اسقف کاپوچی را مشاهده کردید. شما از دروغهایی که مغرضین و دشمنان انقلاب اسلامی ایران پخش کردهاند تا چهره این انقلاب را دگرگون نشان دهند، اشباع شدهاید. در این دروغها، انقلاب را انقلاب تشنّج و تعصّب و خونریزی توصیف کردهاند. با وجود اینکه میدانند دین اسلام که شعار ما در این کشور است، دین محبت، پاکدامنی، وسعت نظر و حیا میباشد و من برای اینکه دروغهای مغرضان را از میان ببرم، اسقف کاپوچی را دعوت کردم. او فقط یک مسیحی نیست او یک اسقف یا کارگزار و مسئول کلیساست.» دوران بسیار زیبایی را در تهران گذراندم.