• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 192042
+
-

اینجا بهشت نیست

یکی از مکان‌هایی که در بحث مهاجرت داغ است و همه خیلی راحت درباره‌اش صحبت می‌کنند، شبکه‌های اجتماعی است. هر از چندی نیز کاربری یا کاربرانی، سؤالاتی را مطرح می‌کنند که واقعا چرا باید مهاجرت کنند و آیا اگر مهاجرت کنند پشیمان می‌شوند و...؟ بخشی از جواب‌هایی که به این سؤال‌ها داده می‌شود هم در نوع خودش جالب است. واقعا چرا باید مهاجرت کرد؟ و آیا اگر مهاجرت کنیم، دچار افسردگی و مشکل و... خواهیم شد؟ اجازه بدهید ببینیم که دیگران چه می‌گویند...
 1کاربری در این زمینه نکته طنزگونه‌ای را بیان می‌کند: در کشور خودت می‌توانی راحت یک‌ساعت بروی حمام، آب‌بازی کنی، حتی بعدش می‌توانی کلی  موهایت را سشوار بکشی؛  لباس‌هایت را اتو کنی و.... ولی در خارج آن‌قدر انرژی گران است که باید صبر کنی حسابی کثیف شوی بعد بروی حمام! سشوار و... هم بی‌خیال می‌شوی، چون قبض‌ها سرسام‌آور است. البته کسی تشویق به مصرف بیش از حد نمی‌کند، ولی این هم نکته‌ای است.
2 یکی از کاربران توییتری هم اشاره می‌کند که 8سالی می‌شود که در هلند است؛ ولی متأسفانه نتوانسته اقامتش را بگیرد و از تمام امکانات آنجا هم محروم بوده است. به‌گفته خودش، نه جای ماندن دارد، نه روی برگشت به ایران.
3 توییت دیگر متعلق به کسی است که می‌گوید دوستش بعد از 26سال زندگی در آلمان و داشتن پاسپورت آلمانی، آمده و با ارثیه پدری در کرج یک آپارتمان خریده است. اما چرا؟ چون معتقد است که اوضاع آ‌نجا جوری است که ممکن است یک‌دفعه بگویند مهاجران جوان بمانند و مهاجران پیر برگردند! ضمن اینکه زندگی در آنجا با تصورات ما خیلی متفاوت است؛ به‌خصوص در اروپا.
4 کاربری دیگر گوشزد کرده که مهاجرت پدرش را درآورده و گرسنگی کشیده و هزار جور آدم را در این روزها شناخته است. ظاهرا که وضعش به‌گونه‌ای بوده که حتی ناچار شده در مسجد بخوابد و کرونا بگیرد و کسی هم نباشد که بخواهد او را به بیمارستان برساند. کلی سختی دیگر از سر تنهایی و نابلدی هم کشیده است. هرچند معتقد است که می‌گذرد و توقع نداشته که آسان باشد؛ ولی جاهایی کار برایش چنان به تنگنا رسیده که حتی پشیمان هم شده است.
5 روایت یک کاربر دیگر از مهاجرت البته خیلی غم‌انگیزتر است: اینجا نشسته‌ایم گوشه فرودگاه؛ دستم توی دست پدرم است، من و بابا بغض داریم، مادرم نیز در گوشم آواز می‌خواند. حالا از این عکس 13سال گذشته؛ من دیگر آن دست را ندارم و نفس گرم مادرم، 12هزار کیلومتر از من دورتر است.
6 یکی از کاربران در پاسخ به کاربری دیگر که پرسیده بود  نخستین شوک بزرگ بعد از مهاجرت به شما چی بوده؟ نوشته است: اینکه ترجیحا سرت پایین باشد و یا به در و دیوار نگاه کنی، وگرنه به آنها برمی‌خورد... کلا حساسند به اینکه یک لحظه با آنها چشم‌توچشم شوی!
7 کاربری دیگر توصیه کرده که مهاجرت کنید، ولی بدانید که تنهایی و دوری از خانواده پدرتان را درمی‌آورد و اینجا برای کسی نریخته‌اند و باید کلی زحمت بکشید تا به چیزهایی که می‌خواهید برسید؛ هرچند که معتقد است برای او ارزشش را داشته است.
8 کاربری ذکر کرده که بزرگ‌ترین مشکلش بیمه بوده؛ چراکه برایش سخت بود که در سی‌وچندسالگی بخواهد از صفر شروع کرده و به قول خودش تا هزار سالگی کار کند!
9 کاربری دیگر هم اشاره می‌کند که هنوز 18سالش تمام نشده بود و مهاجرت کرده آن‌ هم از راه سختش، تنهایی بزرگ‌ترین چالش بوده است و گفته اگر کسی هستی که دلتنگ می‌شوی و وابستگی به خاکت داری، نباید مهاجرت کنی...
10 یک کاربر هم نوشته: «خیلی سخت است و بدترین سختی هم دوری از خانواده است. مریض که می‌شوی کسی نیست از تو مراقبت کند و همیشه دلتنگ می‌شوی، ولی نمی‌توانی برگردی. اینجا آدم‌ها فرهنگ‌های متفاوتی دارند و برخی آدم‌ها نژادپرست هستند که باعث می‌شوند نتوانی با دیگران ارتباط بگیری...»
11 کاربری دیگر گوشزد کرده که 2ونیم‌سال در لوزان سوئیس زندگی کردم، 6‌ماه در کلورادوی آمریکا. تنهایی وحشتناک، عدم‌ارتباط عمیق با ایرانی‌های آنجا، ارتباط‌های گاه تنش‌زا یا محدود با خارجی‌ها که جز در کار و خرید معنا پیدا نمی‌کند، پایگاه سنگین و جامانده‌ای به نام پدر و مادر در ایران، اینها باعث می‌شوند که بخواهی برگردی و خیلی خوشحالم که برگشتم.
12 شاید دلخراش‌ترین نوشته هم برای یک کاربر دیگر باشد که اشاره کرده است: بلایی که مهاجرت بر سرت می‌آورد چنین است که دیگر هیچ‌جای دنیا برایت خانه نمی‌شود، حتی اگر برگردی به مملکت خودت؛ باز هم احساس غربت می‌کنی؛ غم غربت دردی بی‌درمان است...
13 کاربری دیگر می‌نویسد: خیلی‌ها فکر می‌کنند همه‌‌چیز گل و بلبل است، ولی خب اینچنین نیست. دلتنگی خانواده، اختلاف هزینه‌ها و... هست؛ شوک فرهنگی هم برای خیلی‌ها وجود دارد. مشکلات زیادی هست که هر کسی باید یک‌جوری با آنها کنار بیاید.
14 و البته کاربری هم نوشته است که واقعا بلایی سرت نمی‌آید؛ فقط درک کن که اینجا بهشت نیست...


 

این خبر را به اشتراک بگذارید