فریدون جنیدی،شاهنامه پژوه، از تلاشهایش برای جوانان، محلهاش و عهدو پیمانی 60 ساله میگوید
فرزند نیک کردار فردوسی در خیابان جلالیه
نصیبه سجادی
سال ١٣٤۵ در کلاس درس تاریخ با خود عهد میبندد تا همه عمرش را وقف اعتلای فرهنگ ایران کند. 57 سال از این عهدش گذشته و همچنان بر سر آن باقی مانده است. فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و استاد زبانهای باستانی و ساکن قدیمی منطقه ٦ تهران سالهاست در بنیاد شاهنامه پژوهیاش (بنیاد نیشابور) در خیابان جلالیه با شهروندان مانوس است و با کلاسهای رایگان آموزش زبان و جلسات شاهنامهخوانی در راه اعتلای فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم تلاش میکند.
رستم پهلوان
شاهنامه کتابی حجیم و بهدست گرفتنش برای یک کودک یا نوجوان سخت است؛ بنابراین تصمیم میگیرد یک بخش آن، یعنی رستم و سهراب را که درونش پر از قصه و روایت است خلاصه و به زبان امروزی بنویسد. میگوید: «حاصل زحماتم شد 11جلد کتاب از شاهکار پرغرور فردوسی تا هم کودک، نوجوان، جوان و... آن را بهراحتی در دست بگیرد و هم با آن ارتباط برقرار کند و از خواندنش لذت ببرد.»
چو ایران نباشد
بنیاد نیشابور را کیخسرو، پسر اردشیر زارع، کسی که کهنترین نقشه مهندسی تهران را ترسیم کرده، به او هدیه میدهد، وقتی میبیند جنیدی برای فرهنگ ایران چهسان دل میسوزاند. ساختمانی ٤طبقه در خیابان جلالیه تهران که ٣ طبقه آن به نام استاد زده میشود. جنیدی میگوید:«این بنیاد را کیخسرو سال 1330برای سکونت خودش ساخت؛ ساختمانی مدرن با معماری روز دنیا. نخستین ساختمانی که همه طبقاتش لولهکشی آب و گاز داشت، آن هم زمانی که هنوز گاز به تهران نیامده بود. در یک طبقه کتابخانه و طبقه دیگر گنجینه خاطرات اردشیر زارع و... به امانت نزد جنیدی باقیمانده است.» بنیاد 70ساله نیشابور بهزودی ثبت ملی میشود.
امانتدار ارباب زارع
فریدون جنیدی سالها بهصورت افتخاری در دانشگاه شریف، تهران، خواجه نصیر درس داده، فقط به پاس همان عهدی که سالیان پیش با خود بست. میگوید:«چند سالی وضع مالیام بدبود. آه در بساط نداشتم. در مسافرخانه میخوابیدم، بااینوجود هیچگاه خلف وعده نکردم.»
خاطره تهران
استاد جنیدی نقبی به خاطرات اردشیر زارع میزند، همو که مباشر ارباب جمشید (اولین بانکدار ایرانی) بود و تاریخ از او به نیکی یاد میکند؛«بسیاری از زمینهای امیرآباد را اردشیر زارع در زمان مظفرالدینشاه برای ارباب جمشید خرید. از کوچه جلالیه در بلوار کشاورز تا خیابان ١٦ آذر را هم برای خودش خرید. جمشیدآباد را که الان به نام جمالزاده میشناسیم اردشیر زارع ساخت و اسمش را هم خودش گذاشت جمشیدآباد. بر اثر حسودی دشمنان و توطئه روس و انگلیس این دو از هم جدا شدند. ارباب جمشید ورشکست و زندگیاش نابود شد.»
زمینهای خاکی امیرآباد
یکی از اهالی قدیمی تهران است. سالهای سال روبهروی دانشگاه تهران و امیرآباد کار و زندگی کرده است. میگوید: « یادم میآید سال 1340اینجا همه خاکی و گلی بود. پارک لاله هنوز ساخته نشده بود. مردم از همهجای تهران برای تفریح اینجا میآمدند ولی کسی برای زندگی اینجا را انتخاب نمیکرد.»