هامون همچنان خشک است
خشک شدن هامون، زمینه بروز آسیبهای گسترده محیطزیستی در منطقه را افزایش داده است
تالاب هامون با گذشت 20سال همچنان با معضل خشکسالی روبهروست. خشکی هامون هر سال زندگی اهالی این منطقه را با مشکلات تازهای مواجه میکند؛ مشکلاتی که هر کدام یک خبر تکاندهنده محسوب میشوند؛ مانند کوچ نزدیک به 10هزار نفر از اهالی هامون به استان گلستان یا از بین رفتن کار صیادی، کشاورزی و دامداری این شهرستان 45هزار نفری. نفسهای هامون حالا به شماره افتاده و راهاندازی سد کمالخان در افغانستان مانند شلیک تیری به قلب استان سیستان و بلوچستان بود. افغانستان حقابه ساکنان سیستان و بلوچستان را نمیدهد و خشکیدگی هامون وضعیت اسفناکی برای مردم این خطه بهوجود آورده است. بهگفته فعالان محیطزیست، بهمنماه سال 1399 که بند کمالخان آبگیری شد و 4فروردین 1400 این سد به بهرهبرداری رسید، وضعیت حقابه سیستان و بلوچستان بیش از پیش به خطر افتاد. فرشید عابدی، فعال محیطزیست به همشهری میگوید: «افغانستان بعد از راهاندازی بند کمالخان اعلام کرد که در ازای آب به سیستان و بلوچستان، نفت میخواهد. کمالخان یک بند انحرافی است و یک بند ذخیره محسوب نمیشود. 52میلیون مترمکعب آب ظرفیت بند کمالخان است و این در حالی است که ایران براساس معاهده حقابه هامون، سال 1400 نیز حقابه خود را از طرف افغانستانی دریافت نکرده است.»
مردم از آب جمعشده در گودالها استفاده میکنند
در سیستانوبلوچستان 4چاهنیمه وجود دارد که حقابه مردم هامون از رودخانه هیرمند تامین میشد. این چاهنیمهها اما در حال حاضر وضعیت مناسبی ندارند. عابدی عنوان میکند: «حقابهای که از رودخانه هیرمند دریافت میکردیم، در چاهنیمهها برای مصارف آب شرب، کشاورزی، مباحث زیستمحیطی و صنعت استفاده میشد. چاهنیمهها سالانه 300میلیون مترمکعب تبخیر داشتند که 2سال آب نرسید و با توجه به حجم مصارف، شاید تا چندماه آینده دیگر کفاف مصرف شرب سیستان و بلوچستان را هم ندهند. در حال حاضر بسیاری از روستاهای ما دچار مشکل شده و ایستگاه پمپاژ ثابت به ایستگاه پمپاژ شناور تبدیل شده است. درواقع در زمینهایی که گودی بیشتری دارند، آب جمع میشود و اهالی روستاها از این آب استفاده میکنند.» او تأکید میکند: «ظاهرا مسئله حقابه هیرمند جزو اولویتهای دستگاه دیپلماسی ما نبوده و نیست. در صحبتها گفته میشود که حقابه باید پیگیری شود، ولی متأسفانه وزارت امور خارجه دستاوردی که مطرح میکند این است که طرف افغانستانی برای نخستینبار پذیرفته که به حقابه پایبند هستیم و آن را میپردازیم. 2سال است که طرف افغانستانی همین صحبتها را مطرح میکند، اما هیچ اتفاقی نیفتاده است.» هیرمند بیشترین حقابه تالاب هامون را تامین میکند. درواقع حوضه آبریز هیرمند 2شاخه دارد که یکی به رودخانه هیرمند میرسد و دیگری به فراهرود. خشکشدن هامون علاوه بر ایجاد آسیبهای گسترده به اقتصاد ایران و افغانستان، زمینه بروز آسیبهای گسترده محیطزیستی منطقه را نیز مهیا کرده و مرگ میلیونها موجود زنده ساکن در این منطقه را رقم زده است. همچنین افزایش مشکلات ناشی از تولید ریزگرد نیز زندگی مردم در 2سمت مرز را با تهدید مواجه میکند. فرشید عابدی، فعال محیطزیست میگوید: «بر رودخانه فراهرود افغانستان که بیشتر جنبه زیستمحیطی دارد، سدی به نام بخشآباد احداث میکنند که اگر به بهرهبرداری برسد، تقریبا 200هزار هکتار از اراضی دشت سیستان و هامون صابوری را تحتتأثیر قرار میدهد. میزان گردوغبار بیشتر میشود و نهتنها امکان زیست در سیستان از دست میرود که گردوغبار هامون به افغانستان هم میرسد. درواقع بهرهبرداری از سد بخشآباد در افغانستان پایان سیستان خواهد بود و حتی شهرستان زاهدان و شهرستانهای پاییندست را نیز با مشکل مواجه خواهد کرد.» سد بخشآباد ظرفیت ذخیره حدود یکمیلیارد و 300میلیون مترمکعب آب را دارد؛ درحالیکه حجم سیلابهایی که در گذشته از فراهرود وارد تالاب هامون صابوری میشد، 500تا یکمیلیون مترمکعب بود.
نقش پُررنگ طالبان
نقش طالبان در خشک شدن رودخانه هامون از دهه 70شروع شده است و مجتبی نورا، فعال حوزه محیطزیست در سیستان و بلوچستان در این رابطه به همشهری میگوید: «در دهه 70نخستینباری که طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند، همان زمان انسداد آب اتفاق افتاد. سال 1377 برای نخستینبار هامون خشک شد؛ درحالیکه در طول تاریخ چنین پدیدهای را در هامون نداشتیم. رژیم آبی همان موقع دچار تغییر شد و از این سال تا سال 1384دیگر هیچ آبی وارد هامون نشد. پس از آن پدیده سیلاب و رایزنیهای مقامات ایران و افغانستان سبب پرآبی هامون شده بود.»
عدمافزایش جمعیت
اواخر دهه 40برای نخستینبار بهدلیل خشکسالی بخشی از مردم سیستان و بلوچستان به مناطق شمالی کشور و ازجمله استان گلستان کوچ کردند. با توجه به شرایط نامناسب اقلیمی که با خشکیدگی هامون تشدید شده است، ساکنان سیستان و بلوچستان به استان گلستان کوچ میکنند. آنطور که عابدی، فعال محیطزیست در سیستان و بلوچستان میگوید: جمعیت سیستان و بلوچستان از 20سال گذشته تاکنون بالاتر نرفته است؛ درحالیکه این استان بیشترین زادوولد را داشت و جمعیت جوان دارد، چرا به این وضعیت افتاده است؟ او ادامه میدهد: «آمارهای غیررسمی حکایت از آن دارند که جمعیت زیادی از استان سیستان و بلوچستان در استان گلستان سکونت دارند. البته در استانهای دیگر هم اهالی سیستان و بلوچستان زندگی میکنند و این نشان میدهد که بخش زیادی سرمایه انسانی از این استان کوچ میکنند؛ جوانانی که میتوانستند برای استان خود مفید باشند، متأسفانه حاشیهنشین شهرهای دیگر شدهاند.»
کشاورزی، دامداری و صیادی در هامون از بین رفته است؛ چنان که تقریبا 60هزار بهرهبردار کشاورزی در هامون حضور دارند که بیکار شدهاند. این فعال محیطزیست تأکید میکند: «سیستان و بلوچستان انبار غله ایران بوده و اغلب مردم، کشاورز، دامدار و صیاد بودند. این مشاغل از بین رفته است و آنهایی که ماندند، اغلب تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و... هستند. ما در حال حاضر افول یک تمدن 5هزار ساله را در سیستان و بلوچستان شاهد هستیم. هفتمین تالاب آب شیرین جهان خشک شده و پیامدهای محیطزیستی بسیاری را به همراه داشتهاست.»
آرزوی پایان خشکیدگی در هامون
خشکسالی زابل موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد. از شهر زابل که چند کیلومتر دور شوید، خشکسالی کاملا هویداست و مصائب ناشی از خشکیدگی مردم قابل مشاهده است. وضعیت زندگی دشوار است و مردم با خشکسالی شدید دست و پنجه نرم میکنند. سیستان دیگر نه جای دامپروری است و نه در آن از کشت و کار کشاورزی اثری قابل مشاهده است. تداوم خشکیدگی هامون، سیستان را با نابودی و زوال روبهرو میکند و مردم محلی آرزو دارند که اتفاق خوبی برای سیستان و بلوچستان بیفتد و هامون از خشکیدگی نجات یابد. با گرمشدن هوا، مشکل کمبود آب در سطح استان بیشتر نمودار میشود و این معضل حتی در شیوع بیماریهای مختلف در میان کودکان و بزرگسالان خود را نشان می دهد. ساکنان سیستان حالا از مسئولان خواستهاند که با تلاش بیشتر به خشکسالی هامون پایان دهند و اجازه ندهند خشکیدگی هامون بیش از این به مهاجرت اجباری ساکنان سیستان دامن بزند. عبدالله، یکی از ساکنان حاشیه هامون به همشهری میگوید: سیستان و بلوچستان به مرز خشکسالی رسیده است. مشکلات زیادی در استان داریم و باید چارهای اندیشید. شاید بهتر باشد در این شرایط تمهیداتی برای خریداری آب برای ساکنان سیستان انجام شود یا آنکه وضعیت تالابها و رودخانههای سیستان و بلوچستان سامان بیابد؛ چون تعداد معدود دامی که باقی مانده است دیگر بهدلیل خشکیدگی هامون هم قابل نگهداری نیست. اشتغال هم از بین رفته است و ساکنان سیستان هر زمان که بتوانند اقدام به مهاجرت به شهرهای دیگر میکنند.