• دو شنبه 5 آذر 1403
  • الإثْنَيْن 23 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 25
یکشنبه 17 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 191102
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/k5616
+
-

چرا برای طبیعت ایران شهید می‌دهیم؟

تاکنون نام 50 محیط‌بان کشور که وظیفه‌شان حفظ و حراست از عرصه‌های طبیعی و حیات وحش کشور بود در فهرست شهدا ثبت شده و 60 محیط‌بان دیگر هم جانبازشده‌اند. یعنی تاکنون 110محیط‌بان کشور که  با حقوق و مزایای اندک حفظ و حراست از محیط‌زیست را برعهده داشتند یا جان باخته‌ یا جانباز شده‌اند. این آمار البته جدای از نام‌ محیط‌بان‌هایی است که برای قرار گرفتن در فهرست بنیاد شهید و امور ایثارگران در انتظار مانده‌اند. علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته است که نزدیک به نیمی از 7هزار پرسنل سازمان حفاظت محیط‌زیست در بخش محیط‌بانی کشور فعالیت می‌کنند. حالا تصور کنید 110محیط‌بان کشور شهید و جانباز شده‌اند.
سؤال اصلی اما آن است که اصلا چرا حفظ طبیعت ایران توسط محیط‌بان‌ها باید این اندازه هزینه‌بر باشد که شاید موجب شهادت عزیزی شود؟ گویی عرصه‌های طبیعی ایران تبدیل به میدان جنگ و نبرد بی‌پایان بر سر بهره‌برداری غیرمجاز از طبیعت و مقابله با برداشت بی‌رویه از عرصه‌های طبیعی و حیات‌وحش شده است. کارشناسان می‌گویند زمانی که محیط‌بان‌ها مسلح نبودند آمار تلفات بسیار کمتر از زمانی بود که سلاح در اختیارشان ‌قرار گرفت و همین ترس از گلوله و به اصطلاح «نزنم، می‌زند» موجب شد شکارچی و محیط‌بان روبه‌روی یکدیگر دست به اسلحه شوند و ماشه بچکانند. چون هم شکارچی و هم محیط‌بان تصور می‌کنند که اگر دیرتر شلیک کنند جانشان از دست می‌رود و همین موضوع زیستگاه‌ها را تبدیل به میدان جنگ کرد.
سیاست مسلح شدن محیط‌بان‌ها برای مقابله با شکارچیان غیرمجاز پیش‌تر در برخی کشورهای اروپایی ازجمله انگلستان آزموده شده بود اما آنها نیز به این نتیجه رسیدند که خلع سلاح محیط‌بان‌ها می‌تواند ریسک جان باختن در حفاظت از عرصه‌های طبیعی را کم کند. به همین دلیل سیاست خلع سلاح محیط‌بان‌ها را در پیش گرفتند و سپس کلوپ‌هایی ایجاد کردند تا شکارچیان و محیط‌بان‌ها در آنها با یکدیگر آشنا شوند و در روند دوستی اگر یکدیگر را در عرصه‌های طبیعی دیدند به واسطه دوستی ایجادشده نه‌تنها سلاح به روی یکدیگر نکشند که شکارچیان با توجه به آموزش‌هایی که در کلوپ‌های شکار ارائه شده بود از دستور محیط‌بان پیروی و از شکار منصرف شوند. همین نگاه بود که رمز پیروزی در حفاظت از زیستگاه‌ها در کشورهای توسعه‌یافته شد.
اما چرا در ایران حفظ عرصه‌های طبیعی همچنان جان می‌گیرد؟ یک‌بار محیط‌بان برای حفظ جمعیت حیات‌وحش گلوله می‌خورد و به شهادت می‌رسد و یک‌بار شکارچی طعمه گلوله محیط‌بان می‌شود. نه آموزش درست به شکارچیان ارائه شده نه فرصت همدلی میان محیط‌بان و شکارچی شکارکش که عرصه‌های طبیعی را جولانگاه گلوله کرده است، ایجاد شده است. شکاربان و شکارچی هر دو انسان هستند و جان عزیز دارند. اما هر دو به دلیل فقدان تعامل در عرصه‌های طبیعی ایران به نبرد با یکدیگر مشغولند و تصور می کنند اگر دیرتر شلیک کنند طعمه گلوله مقابل می‌شوند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید