• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 190916
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Bg1Ao
+
-

بررسی مغز برای کشف رازهای مرگ

دانشمندان در حال انجام مطالعاتی هستند تا فعالیت مغز در لحظات پایان زندگی را موشکافی کنند

دانش
بررسی مغز برای کشف رازهای مرگ

زهرا خلجی-روزنامه‌نگار

اتفاقی که پس از مرگ برای افراد می‌افتد هنوز هم مثل یک راز سر به مهر پر از ابهام است. برخی از افرادی که یک‌بار مرگ را تجربه کرده‌اند اما با عملیات احیا دوباره به زندگی بازگشته‌اند چیزهایی می‌گویند که برای عموم جامعه ملموس نیست اما در جوامع مختلف فارغ از نوع مذهب، مشترک است. افرادی که تجربه بازگشت از مرگ را داشته‌اند به‌اصطلاح می‌گویند آن دنیا را دیده‌اند که پر از تونل‌های طلایی نور و برخورد با موجوداتی مثل فرشته و صداهای تکراری بوده. این گزارش‌ها دانشمندان را به سمت کشف آنچه واقعا در زمان مرگ برای مغز انسان رخ می‌دهد، سوق داده است.

راهی برای بازخوانی جمجمه
دانشمندان برای کشف تصاویر واقعی پس از مرگ باید امواج مغزی یک نفر را درست زمانی که در شرف مرگ بود ضبط می‌کردند. بنابراین یک مطالعه ترتیب دادند. در این مطالعه که در مجله eedings of the National Academy of Science منتشر شده است، فعالیت مغزی 4بیمار در آستانه مرگ که در بخش مراقبت‌‌های ویژه عصبی در دانشگاه میشیگان بستری بودند مورد بررسی قرار گرفت. محققان از فناوری EEG یا الکتروانسفالوگرام استفاده کردند؛ دستگاهی که فعالیت الکتریکی مغز را با استفاده از دیسک‌های فلزی کوچک به نام الکترود که روی پوست سر چسبانده می‌شود، ثبت می‌کند. این کار ارتباط بین نورون‌‌ها را به خطوط پیچ‌‌خورده تبدیل می‌کند که می‌تواند چیزی در مورد آنچه در داخل جمجمه شخص اتفاق می‌افتد به ما بگوید. البته این فناوری کاملا محدود است و حتی به خواندن ذهن هم نزدیک نمی‌شود.

اصل ماجرا
هنگامی که دستگاه ونتیلاتور از 2نفر از بیماران جدا شد، ضربان قلب آنها همراه با افزایش امواج گاما که اشکالی از فعالیت الکتریکی با فرکانس بالا در مغز هستند، افزایش یافت. امواج گاما با هوشیاری در بیداری، به‌ویژه فرایندهای حافظه کاری و توجه مرتبط هستند. تحریفات در این امواج عصبی با اختلالاتی مانند بیماری آلزایمر و همچنین توهمات و تشنج‌های صرع مرتبط است. برای مثال، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، انفجارهای خودبه‌خودی فعالیت گاما را تجربه می‌کنند. علاوه‌بر این، مکان این امواج در مغز بیماران در حال مرگ نیز جالب است. در هر دو بیمار، این امواج گاما در مناطقی از مغز به‌ویژه مناطقی که لوب‌های گیجگاهی، جداری و پس‌سری (TPO) به هم می‌‌رسند که با پردازش اطلاعات شنوایی، حسی و بصری مرتبط است، شکل گرفتند. همه این مناطق مهم تلقی می‌شوند زیرا عملکردهای شناختی متعددی را در ارتباط با ادراک فعال می‌کنند. تمام واقعیت یا آنچه ما فکر می‌کنیم می‌تواند به نحوه تعامل این لوب‌ها خلاصه شود. البته، علوم اعصاب بسیار پیچیده است و همیشه نمی‌توان آنچه را که در یک قسمت از مغز اتفاق می‌افتد به آگاهی واقعی تقلیل داد. به‌عبارت دیگر، فقط به این دلیل که یک قسمت از مغز در حال روشن شدن است، لزوما به این معنی نیست که یک فرایند خاص در حال وقوع است.

   امواج گاما؛ عامل اصلی
با وجود این، این واقعیت که امواج گاما در هنگام مرگ در این مناطق ایجاد می‌شوند، بسیار قابل توجه است. این می‌تواند نشان دهد که تجربیات نزدیک به مرگ نتیجه این نوع رفتارهای مغزی است. کل تجربه ملاقات با پدربزرگ و مادربزرگ مرده شما را می‌توان با این فعالیت مغزی عجیب توضیح داد. به هر حال، مغز داروهای روانگردان خود را تولید می‌کند، هرچند معمولا در مقادیر ناچیز. بیماران در حال مرگ ممکن است واقعا آگاه نبوده باشند یا چیزی را تجربه نکرده باشند. آنها قبلا مرده بودند یا در حال مرگ بودند. شایان ذکر است که هر دو بیمار مورد تحقیق سابقه تشنج داشتند، اگرچه در 24ساعت منتهی به مرگ آنها چنین تجربه‌ای نداشتند. دکتر جیمو بورجیگین، دانشیار نورولوژی و نویسنده اصلی این مطالعه، در بیانیه‌ای گفت: اینکه چگونه یک تجربه شفاف و روشن می‌تواند از یک مغز ناکارآمد در طول فرایند مردن پدیدار شود، پارادوکس علم اعصاب است. ما نمی‌توانیم بین نشانه‌های عصبی مشاهده‌شده در هوشیاری با تجربه مشابه در همان بیماران در این مطالعه ارتباط برقرار کنیم. با این حال، یافته‌های مشاهده‌شده قطعا هیجان‌‌انگیز هستند و چارچوب جدیدی برای درک ما از آگاهی پنهان در انسان‌های در حال مرگ فراهم می‌‌کنند.

آگاهی انسان به اطرافش پس از مرگ

مرگ و اتفاقاتی که هنگام و بعد از آن برای انسان رخ می‌دهد از موضوعاتی است که سالیان سال ذهن دانشمندان را درگیر کرده و سؤالات زیادی را برای بشر به‌وجود آورده است. سام پرنیا، استادیار پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه استونیبروک یکی از افراد مشهوری است که تحقیقات علمی مختلفی در این رابطه داشته است. او مدیر پروژه‌ای از دانشگاه ساوتهمپتون برای بررسی هوشیاری پس از مرگ بود؛ پروژه‌ای که «آگاه» نام داشت و اکنون مشغول انجام مرحله دوم این پروژه برای رسیدن به اطلاعات قطعی‌تری است. این تحقیق، پرنیا را به نتیجه‌ای متفاوت برای توجیه تجربیات هنگام مرگ رساند؛ آگاهی انسان از مغز او جداست.
او می‌گوید انسان بعد از مرگ تا مدتی به هر چیزی که اطرافش می‌گذرد آگاه است. دکتر پرنیا در گفت‌وگوی اختصاصی با همشهری تأکید می‌کند: شواهد تا الان نشان می‌دهند که چیزی که ما الان آن را نهاد یا آگاهی می‌نامیم - که در واژگان قدیمی‌ یونانی‌ها به آن روان می‌گفتند و بعدها این کلمه به اسم روح ترجمه شد - وقتی که فردی می‌میرد از بین نمی‌رود. ما این موضوع را فقط زمانی می‌توانیم مطالعه کنیم که کسی از مرگ نجات پیدا کند و ‌اکنون زمان این موضوع به ده‌ها دقیقه تا چند ساعت محدود می‌شود. این یک باور نیست، شواهد علمی که پس از سال‌ها تحقیق به‌وجود آمده نشان می‌دهد چیزی که ما آن را نهاد یا خود می‌نامیم، ممکن است یک وجود علمی جداگانه و ناشناخته باشد. به همین دلیل این وجود علمی ناشناخته وقتی مغز کار نمی‌کند تا مراحل اولیه مرگ به‌کار کردن ادامه می‌دهد.

پیشینه تحقیقات
تحقیقات این گروه با تحقیقات قبلی که یک دهه پیش توسط بورجیگین که این مطالعه اخیر را هدایت می‌کند منتشر شده بود، مرتبط است. در آن تحقیق قلب موش‌ها متوقف شد و مشابه انسان‌های در حال مرگ، موش‌‌ها یک موج گذرا و جهانی از نوسانات گامای هماهنگ را تجربه کردند که همان سیگنال‌‌های مشاهده شده در 2 بیمار است. سال گذشته نیز یک مطالعه منتشر شد که نخستین مطالعه‌ای بود که امواج مغزی یک بیمار در حال مرگ را با جزئیات توصیف کرد. محققان در حال بررسی امواج مغزی بیمار بودند که مرد 87ساله، به‌طور غیرمنتظره‌ای بر اثر حمله قلبی درگذشت. محققان توانستند آنچه اتفاق افتاده را ثبت کنند زیرا بیمار از قبل اجازه احیا نکردن را داده بود. آنها فعالیت مشابه امواج گاما را گزارش کردند، اما تغییراتی هم در سیگنال‌های دیگر در مغز یافتند. طی این اتفاق آنها دریافتند که وقتی می‌‌میریم تصویر صحنه‌های زندگی از برابر چشم‌مان می‌‌گذرد. این تجربه آشکار کرد که ۳۰ثانیه قبل و بعد از مرگ، امواج مغزی فرد همان الگوی امواج مغزی انسان در خواب‌ دیدن و یادآوری خاطرات را نشان می‌دهد. بروز چنین فعالیت مغزی نشان می‌دهد که یادآوری خاطرات در لحظات پایانی زندگی افراد رخ‌ می‌دهد.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید