مصائب پوشاک ملی
طراحی و تولید پوشاک ایرانی 0 اسلامی آنچیزی نشد که انتظارش را داشتیم
سحر جعفریان-روزنامهنگار
قانون ساماندهی مد و پوشاک دیماه سال 1385به تصویب مجلس شورای اسلامی وقت رسید تا با محور قرار دادن موضوع مُد و تطبیق آن با فرهنگ و ارزشهای ایرانی -اسلامی، گامی تازه در راستای تحقق گفتمان حجاب در کشور و عملیاتی ساختن منویات مقام معظم رهبری در همین زمینه برداشته شود. چنین قانونی شکل گرفت تا عملا خلأهای بزرگی را که در این زمینه وجود داشت، پر کند، اما ظاهرا مد و لباس ایرانی ـاسلامی، چیزی که نیاز مبرم امروز ماست، نشد؛ آن چیزی که میبایست میشد؛ وگرنه کم نیستند کسانی که به چنین پوشاکی نیاز دارند و دنبال آن هستند. اما این گفتمان تاکنون برای تحقق کامل و جامع خود با موانع و چالشهایی مواجه بوده که در گفتوگو با تعدادی از دستاندرکاران حوزه پوشاک ایرانی ـ اسلامی به بررسی محتوایی آنها پرداختهایم.
قدرت رسانهها در ایجادالگو
دانیال شیخی-کارشناس مد و پارچه
چرا استقبال نشد؟
دانیال شیخی، از دلایل عدماستقبال مادی و معنوی پوشاک ایرانی ـ اسلامی در بازارهای مصرف داخلی چنین میگوید: «باز هم مانند همیشه پای رسانهها در میان است؛ البته عجیب هم نیست؛ هر چه باشد در عصر تکنولوژی و فناوری به سر میبریم. رسانهها یکی از ابزارهای مهم و تأثیرگذار در شکلگیری و توسعه امور فرهنگی جوامع محسوب میشوند که در این میان، تلویزیون، محصولات شبکههای خانگی و سینما ازجمله فراگیرترین و در دسترسترینشان در کنار اینترنت هستند. ابزارها و وسایل نام برده شده با آموزش مفاهیم فرهنگی و اعتقادی، الگوهای مثبت و منفی، تبلیغ و ترویج مصرف کالاها و محصولات داخلی و خارجی، نهادینهسازی هنجارهای مناسب و نامناسب و حتی تغییر ذائقه و ذوق مخاطبان، از جایگاهی کاملا منحصربهفرد در این مسئله برخوردارند و حتی میتوانند رهبری و هدایت افکار عمومی جامعه را در دست گیرند. این رسانهها میتوانند مانند الگو در جامعه و در میان افراد عمل کنند؛ بنابراین باید دقتهای لازم از سوی دستاندرکاران محصولات تولیدی آنها مورد توجه قرار گیرد.»
چهکسی مدیریت میکند؟
«یکی از این موارد مورد توجه همین موضوع مد و لباس است؛ موضوعی که بهشدت این روزها مورد بحث است. مطابق ماده یک قانون ساماندهی مد و لباس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهمنظور حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی، ارجنهادن، تبیین، تثبیت و ترویج الگوهای بومی و ملی، هدایت بازار تولید و عرضه البسه و پوشاک براساس طرحها و الگوهای داخلی و نیز در جهت ترغیب مردم به پرهیز از انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و نامأنوس با فرهنگ و هویت ایرانی، مکلف شده اقداماتی فرهنگی و اجرایی انجام دهد که در ماده2 همین قانون، سازمان صداوسیما نیز در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف شده تا نمادها و الگوهای پارچه و لباس ایرانی و بومی مناطق مختلف ایران را ترویج کند و از تبلیغ الگوهای مغایر با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بپرهیزد. منظور نظری که اگر واقعبین باشیم تا پیش از این کمتر شاهد آن بودهایم. چه فیلمها و سریالهایی که پوشاک شخصیتهای اصلی و فرعی در آنها ازجمله نمادها و طراحیهای بیگانه و غیرایرانی بوده است؛ درحالیکه با کمی تحقیق و تفحص در مورد پیشینه فرهنگی ایرانی ـ اسلامی در حوزه پوشاک میتوان نهتنها صنعت مد در کشور، بلکه صنعت مد در جهان را در دست گرفت.»
چه باید کرد؟
شیخی با اشاره به رسالت قانونی که برای رسانه ملی تعیین شده و نیز با عنایت به فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری درخصوص سبک زندگی و مطرحشدن طراحی لباس ایرانی ـ اسلامی، ادامه میدهد: «برای رسیدن به مواد قانونی ساماندهی پوشاک ایرانی ـ اسلامی باید طراحی پوشاک و صنعت پوشاک ملی را به پیوستهای تحقیقاتی و پژوهشی گره زد.
از سویی برای ایجاد تنوع در ارائه طرحها و نمادها باید به جوانان جسور اجازه ورود به عرصه را داد. با حضور جوانان ایدهپرداز میتوان فرایند آموزشهای تکمیلی و تخصصی را آغاز کرد تا بیش از پیش طرحهای ایرانی ـ اسلامی نمود پیدا کند.
برای جلوگیری از افزایش قیمت طرحهای ایرانی ـ اسلامی به تولید انبوه رسیده هم باید تسهیلات و اعتبارات مالی حمایتگرانه درنظر گرفته شود و طوری نباشد که مسئولان بر طبل پوشاک ایرانی ـ اسلامی بزنند، اما در عمل خبری از حمایتهای مالی نباشد.»
از تخصصگرایی در حوزه پوشاک ایرانی - اسلامی تا اعطای تسهیلات
اسدالله سلیمانی-رئیس انجمن تولیدکنندگان حجاب و رئیس بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن
چرا استقبال نشد؟
اسداللهسلیمانی، هدف اصلی تشکیل انجمن مردمی تولیدکنندگان حجاب در سال1393 را وجود دغدغه در عرضه پوشاک ایرانی و عفیفانه میداند: «قانون ساماندهی پوشاک ایرانی ـ اسلامی که تصویب شد، پای بیش از 26سازمان و نهاد دولتی مانند وزارت صمت، صداوسیما، آموزش و پرورش، اتحادیه پوشاک و بسیاری دیگر به ماجرا باز شد تا در مشارکت با یکدیگر، پوشاک ایرانی ـ اسلامی را در پیوند به صنعتی الگوساز و ذائقهآفرین به جهان معرفی کنند، اما در عمل ما شاهد عدمحمایت و ترک فعل برخی دستگاهها در این حوزه بودیم.»
مسئله چیست؟
«بهعنوان مثال صدور پروانه فعالیت بدون الزام شرایط خاص برای تولیدکنندگانی که مقید به اجرای مولفههای ایرانی ـ اسلامی در محصولات خود نیستند یا بیتوجهی مادی و معنوی به تولیدکنندگان تازهنفسی که میتوانند با طرحهای ایرانی ـ اسلامی، بازار مصرف پوشاک در کشور را در دست گیرند. این رویه به مرور زمان تبدیل شد به وضعیت امروز که میبینیم؛ یعنی ویترین مغازهها انباشته از محصولات غیرایرانی است و مشتریها در یافتن پوشاک عفیفانه یا اکسسوریهای حجاب اغلب دچار مشکل میشوند. پوشاک ملی نداریم و در این زمینه به فقری رسیدهایم که اگر آن را درنیابیم مشکلاتش بیشتر خواهد شد.»
چه باید کرد؟
«ساماندهی پوشاک ایرانی ـ اسلامی، امری تخصصی و حساس است؛ بنابراین در حوزه آن باید کارشناس و نیروی مربوطه از طراح تا تولیدکننده تربیت شود. از سوی دیگر باید درنظر داشت که تخصیص ارز دولتی و ترکیبی به محصولات حجاب میتواند تولیدکنندگان را با امید بیشتر به میدان عمل بکشاند؛ همچنان که فعالیتهای انجمن ما از آموزش، تعامل و اعطای تسهیلات لازم گرفته تا برگزاری انواع نمایشگاههای حضوری و مجازی طی این سالها توانسته تعداد اعضا را از 9نفر به حدود 350عضو فعال افزایش دهد. البته در این مسیر برخی از نهادهای دولتی همراهمان بودند و قول مساعدت بیشتر را به انجمن دادهاند.» سلیمانی میافزاید: «محصولات حجاب با توجه به بیانات و تأکیدات مقام معظم رهبری در حوزه زیست عفیفانه بهتر است بهعنوان کالای فرهنگی در مجلس تصویب شوند. در این صورت است که نگاهها به سمت و سوی آن جلب میشود، اعتبارات لازم و متنوع به آن تعلق میگیرد و با کیفیت بالا و قیمت مناسب در اختیار مشتریان قرار میگیرد. وجود اتحادیه تخصصی هم میتواند در ترویج استفاده از البسه عفاف و حجاب مؤثر باشد. سکوهای فروش و عرضه محصولات حجاب نیز ازجمله راهکارهای مؤثر در تغییر ذائقه از صنعت پوشاک جهانی به الگو و مدل پوشاک ایرانی ـ اسلامی است؛ فقط کافی است به مراکز و اماکن بسیار متعددی که در اختیار دولت و شهرداریهاست توجه کنید. هر یک از آنها میتوانند سکویی پرمخاطب برای پرزنت و فروش مستقیم محصولات عفیفانه باشند.»
چهکسی نظارت کند؟
نظارت بر بازار عرضه و فروش پوشاک ایرانی ـ اسلامی هم صحبت پایانی سلیمانی است که در ارتباط با آن میگوید: «نظارت بر پوشاک ایرانی ـ اسلامی باید تحت نظر افراد متخصص و با تعداد کافی بهصورت مستمر انجام شود. برای رسیدن به این منظور سازمانهای ذیل این موضوع باید دست بهدست هم دهند و در کنار هم دلسوزانه پای کار بیایند. در این شرایط شاید راهاندازی قرارگاهی با عنوان پوشاک ایرانی ـ اسلامی چارهساز باشد؛ بهویژه در بخش عفاف و حجاب.»
طراحان جوان را دریابیم
صدف رضایی-طراح و مالک یکی از برندهای پوشاک ایرانی ـ اسلامی
چه باید کرد؟
صدف رضایی، کارشناس مد و پارچه و نیز برگزیده دورههای مختلف جشنوارههای داخلی پوشاک است. او از دلایل عدماقبال پوشاک ایرانی ـ اسلامی در بازار مصرف چنین میگوید: «پوشاک ایرانی ـ اسلامی میتواند حین رعایت معیارهای اسلامی (پوشیدگی) با تنوع بسیار عرضه شود تا طیف وسیعی از سلایق مشتریان را دربرگیرد. بهعنوان مثال کتهای اسلامی میتوانند به اندازه مانتوهای عبایی مشتری داشته باشند؛ فقط کافی است به ایدههای طراحان جوان اعتماد کرد و به آنها بها داد. ایجاد بازار کار و فعالیت برای فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با طراحی پوشاک و پارچه هم راهگشاست؛ اتفاقی که در حال حاضر بهندرت شاهد آن هستیم. این جوانان جایی برای بختآزمایی یا شکوفایی ندارند؛ جایی که طرحهای بلندپروازانهشان برای مدلهای پارچه یا پوشاک را معرفی یا ثبت کنند بهطور رسمی وجود ندارد. باید فضایی فراهم باشد تا طراحان ضمن بررسی کارشناسانه و نقد طرحهای خود (کارگاههای آموزشی، نمایشگاهها و ایونتهای چند منظوره)، فرصت ارتقای آنها را داشته باشند. اینگونه است که طرحها با تنوع بالا وارد بازار میشوند و بهتدریج از مرزهای کشور عبور میکنند و رقبای جهانی مییابند. در این میان میتوان از فعالیت گروه سفارشی یا فعالیت مافیای پوشاک در عرصهها و رویدادهای ملی مانند جشنواره پوشاک فجر هم نام برد. در این رویدادها بهتر است بیش از طراحان قدیمی و برندهای برگزیده سنوات گذشته (برندهای دارای امتیازهایی مانند سرمایه مالی فراوان) به شناسایی طراحان و استعدادهای جوان تازهنفس پرداخت. اگر به این مهم توجه نشود، طراحان جوان و ایدهپرداز به حاشیه رانده میشوند و برخی تولیدکنندگان فرصتطلب سراغشان میآیند تا طرحهای کاربردیشان را به قیمتی ناچیز خریداری و بعد هم با نام برند غیرایرانی و گرانترعرضه کنند.»
چرا استقبال نشد؟
«پروسه دریافت مجوز نیز از آن داستانهای هفتاد مَن کاغذ است که خیلی از افراد متخصص را به فعالیتهای زیرزمینی وامیدارد. در این شرایط سازوکارهای کارگروه ساماندهی مد و پوشاک میتواند مؤثر واقع شود که متأسفانه این اخیر کمتر شاهد آن بودهایم.
هر چه بازار نمایشگاهها، جشنوارههای استعدادیابی، شوی پوشاک ایرانی و اسلامی و آشناسازی طراحان و تولیدکنندگان داغتر باشد بهطور حتم رونق این بازار هم فزونی خواهد گرفت. ناگفته نماند که تبلیغات و اطلاعرسانی در این زمینه هم بسیار ضعیف است؛ بنابراین در نحوه اجرای برنامهها و سیاستهای مدیریتی در حوزه پوشاک ایرانی ـ اسلامی باید اصلاح و تغییراتی صورت گیرد.»
چرا گران است؟
رضایی درباره گران بودن پوشاک ایرانی ـ اسلامی نیز این چنین میگوید: «واقعیت این است که کیفیت پارچههای تولید داخل پایین است. تولیدکننده هم برای بالا بردن کیفیت تولیدات خود ناچار است از پارچههای وارداتی (هر چند واردات در این بخش بسیار محدود است) استفاده کند؛ پارچههایی که با دلار آزاد وارد میشوند و با توجه به هزینههای مازاد و افزوده، درنهایت بسیار گران بهدست مشتری میرسند. به این موارد شما هزینههای مربوط به نخ، چاپ یا سایر الصاقات و دستمزد کارگر را هم باید اضافه کنید. نظارتها هم که بسیار محدود است و بهکندی انجام میشود؛ نظارتهایی که میتوانست هم جلوی گرانفروشی را بگیرد و هم از ویترین شدن پوشاک یا کالای غیرایرانی خودداری کند.»
حلقههای زنجیر پوشاک ایرانی- اسلامی
علی هدایت-مالک یکی از فروشگاههای بزرگ پوشاک زنانه بازار تهران
چرا استقبال نشد؟
علی هدایت نیز از عدمرونق فروش پوشاک با طرحهای ایرانی ـ اسلامی میگوید: «بیش از 70درصد از مشتریان این فروشگاه بانوانی هستند که طرحهای غیرایرانی را (اغلب به ناچار) خریداری میکنند؛ آن هم به 2دلیل عمده؛ نخست اینکه پوشاک با طرحهای ایرانی در این فروشگاه اندک است که البته آن نیز دلایل خود را دارد؛ ازجمله عدمتنوع و جذابیتهای بصری بهروز (بیتوجهی در نمادهای زیباییشناختی در ساختار طراحی) محصولات ایرانی یا بیکیفیت بودن آنها که همین 2دلیل برای فروشنده کافی است تا سراغ محصولات خارجی و پرفروش (یا وارداتی قاچاق یا وارداتی با ارز دولتی) برود. دلیل دومی که مشتریان از پوشاک خارجی استقبال میکنند، قیمت آن پوشاک است. پس در این شرایط باید به فروشنده و البته مشتریان برای استفاده از پوشاک خارجی حق داده شود.»
چه باید کرد؟
«حلقه قبل از فروشنده، تولیدکننده است که آن نیز برای کمیت و کیفیت کالاهای خود، دلایلی دارد. اگر تولیدکنندگان روال معامله غیرنقدی با ما فروشندگان را ادامه میدادند یا دولت تسهیلاتی مانند معافیت از بخشی از مالیاتها را برای فروشندگان کالاهای ایرانی درنظر میگرفت، اوضاع بازار به سود پوشاک ایرانی ـ اسلامی پیش میرفت. یکی، دو سالی است که وضعیت اقتصادی بهگونهای پیش رفته که فقط تولیدکنندگان سرمایهدار پای تولید ماندهاند و تولیدکنندگان خرد بهخاطر گرانیهای عجیب و غریب کنار کشیدهاند. ببینید، واقعیت این است که من فروش خودم را بهعنوان مثال از مانتوهای کوتاه یا جلو باز دارم، اما خیلی از مشتریها هستند که به دنبال مانتوهای دکمهدار یا ایرانی هستند. جای این مانتوها بهخاطر عوامل و موانع اقتصادی در رگال فروشگاهها خالی است.»
چرا گران است؟
هدایت ادامه میدهد: «تولیدکننده، معمولیترین پارچه را زیر 300هزار تومان نمیتواند بخرد. بعد باید پول کارگر و نخ و اجاره کارگاه (در همین محدوده بازار اجاره واحدهای کارگاهی بیش از 200میلیون در ماه است) را هم بدهد. همه اینها سبب میشود تا یک پوشاک ایرانی ـ اسلامی گرانتر از مشابه خارجی شود. جای یارانه مناسب هم در این بخش خالی است. یارانهای که میتواند به صنعت پوشاک داخلی بسیار کمک کند و برندهای فاخری را بهوجود آورد. در مورد نظارتها هم باید بگویم که بیشتر نظارتها با هدف بررسی قیمتها صورت میگیرد؛ نه طرح پوشاک یا نوع پارچه. مگر اینکه هر چندماه درمیان طرحی ضربتی گذاشته باشند برای جمعآوری مانتوهای جلو باز یا بدننما.»
دردسرهای مالکیت مادی و معنوی طرحهای ایرانی - اسلامی
رضا بنیادی-تولیدکننده پوشاک
رضا بنیادی، تولیدکننده نیز معتقد است: «بیتوجهی مسئولان به مد بهعنوان یک صنعت و بیتوجهی به زیرساختهای موردنیاز تولید پوشاک، عدمضمانت اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس، فقدان بودجه کافی برای پیشبرد اهداف سازمانها و نهادهای مرتبط، بیتوجهی طراحان به مد بهعنوان یک صنعت، عدمتمایل تولیدکننده به استفاده از ظرفیت محتوایی طراحان لباس در تولید، ضعف در نساجی و طراحی پارچه در کشور، فقدان زیرساختهای لازم برای فروش آثار مورد تأیید کارگروه ساماندهی مد و لباس، عدمنظارت کافی از سوی نهادهای ناظر بهویژه اتحادیه و انجمنها بر فعالیت تولیدکنندگان، ضعف در اطلاعرسانی و تبلیغات در آثار طراحی شده و عدمکنترل بر حجم واردات رسمی و غیررسمی پوشاک و ملحقات وابسته از مهمترین چالشهای اجرایی این حوزه به شمار میآیند و تاکنون نگذاشتهاند تا پوشاک ایرانی ـ اسلامی جان بگیرد.»
چرا تنوع ندارد؟
بنیادی ادامه میدهد: «عناصر خلاقیت، تنوع و جذابیت در کمتر طرحهای ایرانی ـ اسلامی دیده میشود. همین مسئله باعث میشود تا توجه ما تولیدکنندگان به پوشاک ملی کم شود. اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم باید بگویم که اغلب طرحهایی که برای تولید انبوه و پرتیراژ استفاده می شود طرحهای کپی شده از نمونههای خارجی است؛ چون هم رایگان هستند و هم تولید کنندگان را درگیر مالکیتهای مادی و معنوی طرحها و آثار نمیکنند. اقدام درستی نیست اما در شرایط فعلی که تولید به سختی پیش میرود، چارهای جز این نیست.»
چه باید کرد؟
«بهنظرم مسئولان باید واسطهای میان ما و طراحان باشند. آنها میتوانند طرحهای ایرانی ـ اسلامی را از طراح بخرند و با قیمتی پایین به تولیدکننده بفروشند یا در معامله مستقیم طراح و تولیدکننده، نقش تسهیلگر (مادی و معنوی) را برعهده بگیرند.»