• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 20 فروردین 1402
کد مطلب : 188867
+
-

ازدواج، تجملات و احساس فقر

نگاه
ازدواج، تجملات و احساس فقر

حجت‌الاسلام علی سرلک؛ عضو هیأت علمی دانشگاه هنر

ازدواج یک پیمان انسانی-الهی است که گریزی هم از مسائل مادی و مالی در آن نیست. برای ازدواج 3اصل کلی داریم که توجه به این اصول می‌تواند ازجمله در مسئله اقتصادی راهنما باشد و ما را از مسائل حاشیه‌ای و فرعی دور و مصون نگه دارد؛ اصل اول این است که خداوند پشتیبان زندگی خانوادگی است؛ به تعبیر قرآن کریم «یغنِهِم‌الله مِن فَضلِهِ». در روایات داریم اگر کسی صرفاً به‌دلیل فقر ازدواج نکند، به خدا سوءظن برده و باید در مورد ایمانش تجدیدنظر کند. خداوند حتماً زندگی‌های مشترک را با «رزق من حیث لایحتسب» خودش پشتیبانی می‌کند. پس بنیاد اقتصادی زندگی مشترک باید براساس توکل و اعتماد به خدا باشد؛ مگر در شرایط استثنا که به آنها اشاره خواهم کرد. اصل دوم این است که در مسائل زندگی قاعده و مبنا را بر قناعت و ساختن و کنار آمدن و سخت نگرفتن بگذراند و نیز وارد نشدن به بازی‌های عبث چشم و هم‌چشمی. اگر یکی از دوطرف یا هر دوطرف یا خانواده‌هایشان، به‌ویژه در اوایل زندگی در مورد تشریفات و مراسم و جزئیات، سخت بگیرند، زندگی را از آغاز به انحراف برده‌اند. متأسفانه مصرف‌گرایی همه ما را نسبت به آنچه داریم، تقریباً ناراضی کرده و احساس فقر از خود فقر گسترده‌تر و کشنده‌تر نمود یافته است؛ آزارش هم بیشتر است. پس اصل بر قناعت (به معنای درست کلمه‌اش) و البته تلاش و فراهم کردن امکانات بیشتر و دارای فایده؛ اینها نه‌تنها هیچ مانعی ندارد، بلکه سفارش هم شده است. اصل سوم در مسائل اقتصادی این است که همواره باید توجه کنیم که مدیریت اقتصادی زندگی یعنی تلاش برای به‌دست آوردن‌های سودمند. مرد به‌عنوان کسی که نفقه بر عهده‌اش است، باید تمام توان خود را به‌کار بگیرد. معنای دقیق آیه «لایکلّفُ‌الله نفساً الاّ وسع‌ها» این است که «از همه وسع و توان خودت باید استفاده کنی تا تکلیفت را انجام بدهی». معمولاً مرد اگر تلاشگر خوبی باشد، در زندگی مشترک اعتراض، ایراد و دلخوری‌های جدی وجود نخواهد داشت. خانواده همین که شاهد تلاش و زحمت واقعی مرد باشد، دیگر سخت نمی‌گیرد. غر زدن، گلایه‌مندی و توقعات وقتی مطرح می‌شود که گمان می‌کنند در برنامه‌ریزی پدر یا همسر خانواده خلأیی وجود دارد و خلأها تبدیل می‌شود به طرح توقعات و مسائلی که ممکن است خدایی ناکرده مشکلات بعدی را به‌وجود بیاورد. این سه اصل در مورد اصول ساماندهی فضای اقتصادی زندگی خانوادگی است. اگر به آنها توجه شود، زندگی در مسیر بهره‌مندی پیش می‌رود یا اینکه واقعاً نیازشان برطرف خواهد شد. اگر بحث ازدواج متمکن‌ها و متمولین با یکدیگر است، چون تمکن دارند (البته فرض ما این است که مال‌شان را از راه‌حلال کسب کرده‌اند)، شاید منع آن‌چنانی وجود نداشته باشد و جامعه هم سرزنش نکند؛ فقط خط قرمز این است که تبرج، خودنمایی و تفاخر نداشته باشند. نوع مهریه، ولیمه و برگزاری مراسم طوری نباشد که جامعه را دچار احساس ناکامی و سرخوردگی کند؛ یعنی باعث به رخ کشیدن باشد و حسرت کسی را بلند نکند. مهریه سوپاپ اطمینان برای بحث طلاق و جدایی نیست. مهریه، دین زن است بر عهده مرد. مانند چکی است که انسان کشیده و باید ببیند آیا امکان پرداخت و برگرداندنش را دارد یا نه؟ اما اگر ثروتمند نیستند، برای برگزاری مراسم عروسی و ولیمه و... واقعاً به زحمت می‌افتند. گاهی حتی وام و قرض می‌گیرند که این کار اصلاً سفارش نشده است؛ به‌عنوان مثال پیغمبر(ص) در مورد مهریه فرموده‌اند: «برکت در مهریه اندک است.» مهریه تضمینی برای بحث طلاق و جدایی نیست. مهریه، دِین زن است بر عهده مرد. مثل چکی است که انسان کشیده و باید ببیند آیا امکان پرداخت و برگرداندنش را دارد یا نه؟ اگر دارد، هرچه سبک‌تر بگیرند و شرایط تشکیل زندگی را با مدارا آسان کنند، پایه‌های زندگی مشترک‌شان محکم‌تر می‌شود. هر قدر که می‌خواهند، در شناخت، در رفت‌وآمد، در آشنایی طرفین و در ویژگی‌های آنها سخت بگیرند، اما اگر در شرایط تشکیل زندگی، متراژ خانه و مهریه و... سخت بگیرند، بنای زندگی را ناخواسته بر پی و بنیان ضعیفی قرار داده‌اند.

معیارهای ثابت و متغیر یک ازدواج
برای ازدواج باید به 2گروه از معیارها توجه کنیم؛ معیار ثابت و معیار متغیر. معیارهای ثابت 3سرفصل دارند؛ اول محبت و علاقه بین دختر و پسر است. البته منظور عشق‌های آتشین و افلاطونی نیست. منظور، تمایل و کشش دختر و پسر نسبت به هم است که می‌خواهند در زندگی مشترک قرار بگیرند. باید به هم حس مثبتی داشته باشند و این حس بر اثر شناخت‌ها و برخوردهای بعدی رشد کند. دوم اینکه طرف مقابل‌شان متدین و هنجارگرا باشد. تدین بحث بسیار مهمی است. در یکی از روایات آمده است دخترت را به یک شخص متدین بده؛ اگر دوستش داشته باشد، خوشبختش می‌کند و اگر دوستش نداشته باشد، اذیتش نمی‌کند؛ یعنی انسان متدین براساس دینش باید منصف، مهربان و مسئولیت‌پذیر باشد. سومین معیار ثابت، خوش‌برخوردی و خوش‌اخلاقی است که از 2عنوان مسئولیت‌پذیری و مهربانی نشأت می‌گیرد؛ یعنی آدمی که خوش‌برخورد است، می‌داند با دیگران چگونه ارتباط برقرار کند. هر کدام از این سه اگر نباشد، بنای زندگی مشترک، بنای پرمخاطره و پر از تزلزلی خواهد شد. معیارهای متغیر هم شامل تناسب سنی، تحصیلات، تعداد فرزندان خانواده، شغل والدین، رشته تحصیلی، قد و وزن، چاقی و لاغری و... است که این معیارها متناسب با هر کسی متفاوت است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید