• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 22 اسفند 1401
کد مطلب : 187728
+
-

چشم‌هارا باید شست

بین هزاران اتفاق ریز و درشتی که در سطح جامعه در حال رخ دادن است، رسانه تعیین می‌کند که کدام‌یک برای مردم بازگو شود

گزارش
چشم‌هارا باید شست

علی ترابی-دبیر گروه سیاسی

سال‌ها پیش سهراب سپهری در یکی از اشعار خود اینطور سرود که «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید» و این آبشار زیبایی از کلماتی که از سوی او به رشته تحریر درآمد، نیاز امروز جامعه ایرانی است.
نوع نگرش عموم جامعه ایرانی به‌عنوان مخاطبان رسانه‌های متعدد نسبت به اخبار و اتفاقاتی که حول زندگی آنها رخ می‌دهد به یک بازنگری اساسی نیاز دارد.
اینکه در عوض توجه به حاشیه‌های رخ داده به ویدئوی منتشر شده از یک معلم مازنی، توجه مخاطبان معطوف باشد به قرارداد بزرگ بین ایران و چین که آثار و برکات زیادی برای زندگی همان مردم خواهد داشت از مصادیق مهم همین جمله است که «جور دیگر باید دید».
یا اینکه در برابر عضویت ایران در سازمان شانگهای که یک دستاورد بزرگ بین‌المللی برای جمهوری اسلامی به شمار می‌آید، جامعه متوجه خبر درگذشت یک خانم در پلیس امنیت اخلاقی شده و کلا اتفاقات مثبت را فراموش می‌کند، نوع دیگری از این دست اتفاقات است. هرچند پرداختن به شیوه مناسب عملکردی هر یک از دستگاه‌ها و ازجمله پلیس، لازم و ضروری است، اما باید «چشم‌ها را هم شست» و همه‌‌چیز را خلاصه در اتفاقات تلخ نکرد.
ماجرای درگذشت مهسا امینی و اتفاقات حول آن به گواه شمار زیادی از کارشناسان امر، نقطه اوج یک برنامه از پیش تهیه شده بود، برنامه‌ای که به مرور و در ‌ماه ابتدایی سال 1401 مخاطب را نسبت به ماجرای گشت ارشاد حساس کرد. اخبار ضد ‌و نقیض درباره اتفاقات رخ داده حول ماشین‌های ون معروف گشت ارشاد یکباره از فروردین 1401 اوج گرفت و در پایان شهریور‌ماه امسال به ماجرای درگذشت مهسا امینی منجر شد. اینگونه ذهن مخاطب کاملا آماده شد تا بپذیرد که این اتفاق قتلی عمد بوده و باید برای مقابله با این رویکرد به پا خاست.
سؤال اساسی اینجاست که چرا عکس این اتفاق رخ نمی‌دهد؟ یعنی چرا رسانه‌های ایرانی و همسو با نظام، توانایی این را ندارند که یک موج خبری را از زمان آغاز با یک طراحی دقیق در یک قله به اوج اثرگذاری برسانند؟

رسانه‌ها تعیین می‌کنند چه چیزی را ببینیم
بارها در مباحث ذیل سواد رسانه‌ای به این موضوع اشاره شده که این رسانه‌ها هستند که تعیین می‌کنند مردم چه چیزی را ببینند و چه خبری برای آنها مهم شود. براساس همین رویکرد هم مفهومی به نام ارزش‌های خبری تعیین شده است. براساس این ارزش‌ها، بین هزاران اتفاق ریز و درشتی که در سطح جامعه در حال رخ دادن است، رسانه تعیین می‌کند که کدام‌یک برای مردم بازگو شود، کدام‌یک ضریب بیشتری بگیرد و بیشتر مورد توجه واقع شود و کدام‌یک هم با درجه پایینی از اهمیت به‌صورت سرسری بیان شود.

«خودتحقیری»، گزاره اصلی اخبار حاشیه‌ای
در این بین پرواضح است که رسانه دشمن همیشه می‌خواهد اخبار ناامید‌کننده برای مردم بزرگ نمایی شود. او می‌خواهد مردم از دستاوردهایی که نظام به ارمغان آورده و زندگی آنها را به سمت بهبودی سوق می‌دهد، بی‌خبر باشند. از سوی دیگر رسانه دشمن سعی دارد ایران را کشوری عقب افتاده جلوه دهد و موفقیت‌های هرچند کوچک دیگران را هم به فرق سر مردم ایران بکوبد؛ مثلا پدیده ترافیک و شلوغی معابر که در سراسر دنیا رخ می‌دهد، برای ایران نشانه‌ای از نابخردی و ناتوانی مسئولان در حل مشکلات مردم است، اما همین رسانه‌های دشمن وقتی می‌خواهند از ترافیک لس‌آنجلس در تعطیلات سال نو بگویند تیتر می‌زنند که «تصاویری از ترافیک جالب در لس‌آنجلس»!
اخبار حاشیه‌ای همیشه یک گزاره مشترک دارند و اینکه همه آنها سعی دارند با پمپاژ ناامیدی در جامعه، روند خودتحقیری را تقویت کنند و به مخاطب بفهمانند که در ایران چیزی جز سیاهی و نکبت وجود ندارد.

تفاوت بین خوب خبر دیدن و خبر خوب دیدن
در مواجهه با اخبار ناامیدکننده اما یکی از مطالبات همیشگی توجه به خبرهای خوب است. در همین راستا هم شمار زیادی از رسانه‌ها سعی کردند شعباتی برای اینکه صرفا اخبار خوب مخابره کنند ایجاد کنند. توجه به خبرهای خوب همیشه مهم بوده و هست اما اینجا مطالبه مسئله دیگری است.
اینکه انجام یک عمل پزشکی توسط یک بانوی ایرانی چقدر امیدبخش است و برای سایر دختران این سرزمین چقدر می‌تواند امیدوارکننده باشد یک بحث است و اینکه جریانی بخواهد با پرت کردن حواس مردم، آنها را از توجه به چنین اخباری ذهنشان را معطوف به یک ماجرای بی‌اهمیت کند، موضوع دیگری است.
به‌عبارتی مخاطب هوشمند، جدای از اینکه باید اخبار خوب را مورد توجه قرار دهد، باید در دسته‌بندی اخبار و میزان توجه و واکنش به آنها نیز مدیریت‌شده عمل کرده و به تعبیری خوب اخبار را ببیند.

نقش مردم در خوب دیدن اخبار چیست؟
در گذشته رسانه‌های دنیا بیشتر جمعی بودند و مخاطبان با دنیایی از اخبار و اطلاعات مواجه بودند که خود نقشی در آن نداشتند. اهالی کره خاکی و به‌ویژه اهالی ایران تا حدود 30یا نهایتا 40 سال پیش صرفا افرادی بودند که به شکل کاملا صامت در برابر اخبار منتشر شده از بخش‌های خبری رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها قرار می‌گرفتند و هیچ‌گاه فرصت ابراز وجود و اظهارنظر نداشتند. در آن نظام رسانه‌ای مردم جایگاه چندانی در پرداختن به خبرها نداشتند و نقش پررنگی برای پراهمیت یا بی‌اهمیت یک موج خبری بازی نمی‌کردند.
اما با پیشرفت تکنولوژی و آغاز عرصه شبکه‌های اجتماعی تعامل مخاطب با رسانه دوسویه شده. اینجا مخاطب در تعامل با خبرها از طریق انتشار در صفحه شخصی یا ارسال در پیام‌رسان‌ها نشان داد که چه چیزی برایش مهم است و رسانه وظیفه پاسخگویی به چه نیازی از او را دارد.
اینجا نقش مخاطب در ماجرای خوب دیدن اخبار قابل بحث می‌شود. مخاطب وقتی خبر مربوط به افتتاح بزرگ‌ترین بیمارستان منطقه را رها می‌کند، وقتی ماجرای رسیدن آب به دریاچه ارومیه را رها می‌کند، وقتی شیرینی اتفاق بزرگی مثل رسیدن آب شیرین به خانواده‌های بوشهری‌ها برای مخاطب، کم‌اهمیت می‌شود، رصد داده‌ها و دیتاماینینگ نشان می‌دهد که در زمان انتشار این خبرها بیشتر نقل قول‌های مردمی در شبکه‌های اجتماعی معطوف به نوسان و بالا و پایین رفتن قیمت دلار می‌شده، بی‌توجه به اینکه اثر اتفاقات مثبت روی زندگی او بیشتر است یا 5هزار تومان گران یا ارزان شدن دلار؛ چه بسا که تأثیر مستقیم و بیش از حد قیمت دلار روی قیمت کالاها ناشی از همین اتفاق باشد.

خوب دیدن یا بد دیدن اخبار چه تأثیری روی زندگی مردم دارد؟
در مورد همین ماجرای دلار در چند روز اخیر، باید مثال‌هایی زد. اینکه در هر مجمع تخصصی و غیرتخصصی صحبت از دلار و قیمت آن باشد نتیجه‌اش می‌شود صف‌هایی مقابل صرافی‌ها در وقت گران شدن، صف برای خرید و در وقت پایین آمدن قیمت، صف برای فروش. صف‌هایی که جز متضرر شدن مردم و منفعت بردن نوسان‌گیر‌ها برای فرد دیگری سود و زیان ندارد.
در سوی مقابل اگر توجه مردم به اتفاقات عمرانی مثبت جلب شود، اول حس خوب و امید به آینده روشن برای آنها تداعی می‌شود و در ادامه نیز سؤالاتی پیش می‌آید. اینکه نقش بخش خصوصی و سرمایه‌های مردمی در شکل‌گیری این اتفاقات مثبت چقدر بوده است؟ آیا می‌توان سازوکاری تعریف کرد تا سرمایه خرد مردم نیز به این تشکیلات وارد شود و با افزایش بودجه‌های عمرانی، گام‌های مؤثرتری برای پیشرفت و آبادانی برداشت؟ آیا سرمایه‌گذاری واقعی توسط مردم سوددهی بیشتری برای آنها ندارد و مشارکت در امور مختلف اقتصادی باعث افزایش اشتغال‌زایی نیست؟ خوب دیدن اخبار، منافع گسترده‌ای دارد که ایرانیان را از صدر تا ذیل خرسند خواهد کرد؛ اما هرچه این رویه تقویت شود فقط یک نفر خوشحال خواهد بود و آن هم دشمنی است که تمام منافعش در تحقیر بیش از پیش ایران است و سیاه جلوه دادن امروز و فردای این سرزمین.
تفسیرسازی بر مبنای رویکرد رسانه‌ای
در شرایط کنونی و در عصر حاضر، شاهد شکل‌گیری اکوسیستم رسانه‌ای هستیم  بدین معنا که رسانه‌ها از یک سوژه تصویرسازی کرده و تفسیر مورد نظر خود را در ذهن مخاطب شکل می‌دهند و نه لزوما تصویر واقعیتی که آن را منعکس می‌کنند. برای استقلال تفکرمان در فضای مجازی، ابتدا باید این فضا را به‌طور کامل بشناسیم و به مقطع زمانی خود و شرایط مخاطب نیز توجه کنیم.
از این‌رو، بحث انتقال نسل به‌ عنوان فونداسیون اکوسیستم رسانه‌ای در کشور مطرح است. انتقال نسل به‌معنای گم‌شدن هویت نیست، بلکه بدین معناست که یک نسل کشور به‌ دنبال ساخت جامعه با آرمان‌های خاصی است و در عین حال نسل‌های مختلف هم در جامعه در حال رشد هستند اما آیا آرمانی که نسل اول ساخت جامعه را با آن شروع کرده به نسل‌های بعدی هم منتقل شده است؟! مشکل فضای رسانه‌ای کشور دقیقا همین مسئله است.
به‌عنوان مثال، تصور نسل دهه۷۰ از شهدای دفاع‌مقدس توسط رسانه‌ها شکل گرفته و به ‌دلیل ضعف رسانه‌ای، متأسفانه دفاع‌مقدس به‌درستی برای این قشر معرفی نشده است اما همین نسل درک خوبی از شهدای مدافع حرم دارد و در عین حال دهه هشتادی‌ها و دهه‌نودی‌ها درک چندانی نسبت به مدافعان حرم ندارند و نتوانسته‌اند با این شهدا ارتباطی که باید برقرار کنند، چرا که مبنای کار رسانه‌ای ما روزآمد نیست و نتوانسته است براساس شرایط و مقتضیات روز، خود را کارآمد و تأثیرگذار نگه دارد. امروزه شاهد هستیم سبک فیلم‌های آمریکایی از سال۲۰۰۳ و با فروپاشی خانواده‌ها کاملاً تغییر کرده و خانواده و جنگیدن برای آن در فیلم‌ها محور قرار گرفته است درحالی‌که در گذشته رسانه‌ها به این بعد از موضوعات ورود نمی‌کردند چرا که در مقطعی آن را لازم نمی‌دانستند اما اکنون این نیاز تغییر کرده و خود را با نیازهای جدید هماهنگ کرده‌اند.
در چنین شرایطی، ما معمولا در حوزه رسانه پدافندی عمل می‌کنیم یعنی منتظر یک کنش هستیم تا واکنشی نسبت به آن نشان دهیم؛ در حالی‌که باید در مقابل رویدادهای مختلف آفند رسانه‌ای داشته باشیم و با به‌دست گرفتن ابتکار عمل، فضا را برای سانسور شدن رویدادهای خوب و برجسته شدن رویدادهای ناخوشایند محدود کنیم. متأسفانه باید اذعان کرد که در حال حاضر روایت و شاخص در حوزه رسانه‌ای دست دشمن است و ما در این زمینه ضعیف عمل کرده‌ایم که باید آن را به هر شکل ممکن اصلاح کرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید