فقط نوبل ادبیات کاندیداها را معرفی نمیکند
غلامحسین سالمی، شاعر، ویراستار و مترجم پیشکسوت ادبیات انگلیسی که طی سالهای اخیر ادبیاتداستانی ژاپن را هم به مردم ایران معرفی کرده، درباره برنده نوبل ادبیات امسال و سالهای قبل میگوید: هیأت انتخابکننده برندگان نوبل، یعنی کسانی که برندگان نوبل را انتخاب میکنند، در همه حوزهها کاندیداها را معرفی میکنند، اما هیأت داوران نوبل ادبیات تنها هیأتی است که نامزدهای دریافت نوبل را معرفی نمیکند. این امر را باید با ابراز تأسف عنوان کرد؛ برای فیزیک مثلاً عنوان میکنند که پروفسور فلانی و مهندس فلان، کاندیداهای درنظر گرفته شدهاند. برای نوبل شیمی هم چنین است یا میگویند برای صلح، فلان فرد برای فلان اقدامش نامزد دریافت جایزه نوبل است، اما در حوزه ادبیات بهرغم اینکه از بسیاری افراد سرشناس نظرسنجی میکنند، نامزدها را معرفی نمیکنند.
مترجم «برف بهاری» اثر یوکیو میشیما ادامه داد: «اما باز هم مشخص نیست که چرا نامزدها را معرفی نمیکنند. من با این همه سابقه در ادبیات و ترجمه، هنوز سازوکار جایزه نوبل را درنیافتهام. هنوز سر در نیاوردهام در پروسهای که یکی را صاحب جایزه معرفی میکنند، چه ملاکها و معیارهایی لحاظ میشود.
وی درباره اعطای جایزه نوبل در سالهایی که نویسندگانی مانند «ارنست همینگوی» و «آلبر کامو» برنده این جایزه شدند، توضیح میدهد: «پیشتر آمریکا و شوروی مطرح بودند. یکسال سر لج و لجبازی به یک نویسنده یا شاعر آمریکایی جایزه را اعطا میکردند و سال بعد به یک نویسنده روس. مصداق واقعی این مثال به زمانی بازمیگردد که جایزه را به «الکساندر سولژنیتسین» دادند. در آن موقع که جایزه را به او دادند، کسی سولژنیتسین را نمیشناخت. جالب این است که همزمان با سولژنیتسین، «گراهام گرین» بخت دریافت نوبل را داشت یا اگر گرین کاندیدا نبود، صدایش درآمد که یوکیو میشیما کاندیدا شده است. آکادمی نوبل علناً اعلام کرد که یوکیو میشیما جوان است و باز هم برای بردن جایزه شانس دارد، اما سولژنیتسین پیر است و هر زمان ممکن است دار فانی را وداع گوید؛ به همین دلیل جایزه را به سولژنیتسین اعطا کردند.
سالمی میگوید: از میان ایرانیها که بگذریم لئون تولستوی، گراهام گرین و میلان کوندرا هم جایزه نوبل را دریافت نکردند. اینها پرسشهای بزرگ در مقابل آکادمی نوبل است. من بهعنوان مترجم ایرانی به نخستین موضوعی که فکر میکنم این است که چه مسئلهای و چه زد و بندی آنجا وجود دارد. «سوتلانا آلکسویچ» حتی خبرنگار شناختهشدهای هم نبود. کسی او را نمیشناخت و مقالههایش هم به هیچوجه تأثیر فراگیر جهانی نداشت. جهان اصلاً هنوز هم چنین کسی را نمیشناسد یا مثلاً سالها قبل جایزه نوبل را به «باب دیلن» دادند. او خودش هم شوکه شده بود که این جایزه را روی چه حسابی به او دادهاند؟ باب دیلن چه ربطی به ادبیات دارد؟! این یک اقدام کاملاً بیربط است و شگفتی برای همه علاقهمندان به ادبیات به وجود میآورد. امیدوارم کسی به دل نگیرد. تا به امروز هم که ما «آنی ارنو» را نمیشناختیم، اما جایزه نوبل را به خانه برد.
بهنظرم اینگونه انتخابهای غلط باعث میشود که حرمت ادبیات از بین برود و انتخاب آکادمی نوبل بیاحترامی به ادبیات است.