• یکشنبه 9 دی 1403
  • الأحَد 27 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 29
چهار شنبه 26 بهمن 1401
کد مطلب : 185651
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pg2NV
+
-

تحقیر یک تحقیر

روح‌الله متفکر آزاد، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفت‌وگو با همشهری تاکید کرد

تحقیر یک تحقیر

 گرچه سوابق تاریخی نشان می‌دهد ایرانیان در گذشته سهم بسزایی در تولید علم و دانش داشته‌اند، اما به فاصله چند قرن از دوران اوج شکوفایی علمی مردمان ایران‌زمین، شکاف گسترده‌ای به واسطه جنگ‌های پی‌در‌پی در دوران گذشته به وجود آمد و نیز با به  حکومت رسیدن افرادی که دغدغه‌ای برای حفظ جایگاه علم و دانش در ایران نداشتند، کم‌کم  مرجعیت علمی ایران از دست رفت. تحقیر دانشمندان ایرانی و نادیده انگاشتن تلاش‌ها و خدمات آنان سبب شد در دوره قاجار نشانی از فرهیختگان و تولیدکنندگان علم و دانش در ایران دیده نشود. با این حال، تحقیر دست‌کم 500ساله علمی کشور با وقوع انقلاب اسلامی به پایان رسید. در این‌باره با «روح‌الله متفکر آزاد» عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و استاد دانشگاه به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

شاهد این هستیم که دنیای غرب، خود را مبدأ تولید علم معرفی و با نادیده گرفتن تاریخ خود تلاش می‌کند با تحقیر کشورهای مسلمان، آنان را نه یک مولد در حوزه علم، بلکه تنها مصرف‌کننده دانش به جهان معرفی کند. تا چه اندازه این موضع غربی‌ها مقابل دنیای اسلام و ایران درست است؟
ببینید، در دوره قرون وسطی بدون شک تولید علم در جوامع اسلامی با شدت بالایی در حال انجام بوده است. شدت تولید علم از سوی دانشمندان مسلمان و عمدتا ایرانی آنقدر بالا بوده که برخی متفکران معتقدند دوره رنسانس نتیجه مجاورت و همسایگی اروپای این دوره با اسلام در حال پیشرفت بوده است. این ایده جدی است. با بررسی کتاب‌های ارشمیدوس، سقراط، بقراط و مانند آنها که در کتابخانه‌های کشورهای اروپایی نگهداری می‌شوند، به‌سادگی می‌توان ترجمه یافته‌های علمی دانشمندان مسلمان به زبان اروپایی را پیدا کرد. حتی دانش تولید شده در اروپا در دوران کهن را هم باید مرهون همین دانش دانست؛ بنابراین باید گفت اسلام ذاتا دین علم است و معجزه پیامبر ما کتاب و دانش است. پیامبر(ص) قائل به جا‌به‌جایی مرزهای علم است و این جمله که در جست‌وجوی علم باشید حتی اگر در چین باشد، این موضوع را اثبات می‌کند که دین ما و دانشمندان مسلمان تا چه اندازه بر اهمیت علم‌اندوزی و تولید آن توجه داشته‌اند.
دنیای غرب دین را سدی مقابل دین معرفی کرده  و در 300سال گذشته این موضوع را ترویج کرده است. در دوره قاجار نیز شعار دینداری مساوی با عقب‌ماندگی ترویج می‌شد و با این روش، مردم مسلمان ایران را تحقیر می‌کردند.
متأسفانه این اتفاق رخ داده است. دینداری ما دینداری مترقی و مبتنی بر خلقت و علم است. با وجود این، اروپایی‌ها بعد از رنسانس اقدام به دین‌زدایی از جامعه و مخالفت با آن کردند و بهانه آنان نیز مغایرت دینداری با علم‌اندوزی بود. غربی‌ها ضعف‌های علمی خود را در دوره قبل از رنسانس ناشی از توجه به دین می‌دانستند؛ درحالی‌که سنت‌های غلط غربی‌های دوره جاهلیت و نه دین، منجر به این عقب‌ماندگی در آنها شده بود. بر این اساس، در دوره قاجار نیز غربی‌ها که توانسته بودند در قالب دوره رنسانس به پیشرفت‌های علمی دست پیدا کنند، با تحقیر ایرانیان به عقب‌ماندگی کوشیدند این موضع را به دین آنان نسبت داده و نحله‌های فکری خودتحقیری را در ایران شکل دهند و از این موضوع تا سال‌ها در راستای منافع خود سوءاستفاده کنند.
بعد از انقلاب، رویکردها به توجه علمی و توسعه آن معطوف شد. آیا امروز می‌توانیم دستاوردی را عرضه کنیم که نشان دهد از آن تحقیر تاریخی دیگر اثری وجود ندارد؟
با وقوع انقلاب اسلامی، عَلَم دینداری را در جهان برداشتیم. این موضوع یک ادعا یا شعار نیست و برای اثبات آن ده‌ها سند و مدرک وجود دارد. اکنون ما رتبه 15علمی دنیا را به‌خود اختصاص داده‌ایم و بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی در این حوزه بعد از ایران قرار دارند. صد‌ها تن از یک‌درصد از دانشمندان جهان در ایران زندگی می‌کنند و مشغول تولید علم هستند. سالانه 70هزار مقاله علمی در مجلات معتبر جهانی از سوی محققان و دانشمندان ایرانی منتشر می‌شود که سبب شده شتاب رشد علمی کشور در منطقه سرآمد باشد. همه این موفقیت‌ها ذیل انقلاب اسلامی رخ داده که سبب شده، تحقیر طولانی‌مدت علمی ایران در این 44سال به خط پایان خود برسد و جمهوری اسلامی ایران بار دیگر به قله‌های بلند علمی نزدیک و نزدیک‌تر شود.
در این روند به‌نظر می‌رسد کشورهایی که به شکل سنتی ایران را تحقیر کرده‌اند خود در حال تحقیر شدن هستند.
یکی از نشانه‌های این موضوع را می‌توان در مهاجرت نخبگان تربیت شده در سیستم آموزشی و علمی کشور دانست. گرچه مهاجرت نخبگان امری مذموم و غیرقابل‌قبول است و باید تدابیر کافی برای جلوگیری از استمرار آن داشت، اما تربیت علمی درست در کشور و شکل گرفتن نظام فکری و علمی افراد و تبدیل‌شدن جوانان به نخبگانی که دیگر کشورها قدرت ساختن و پرداختن آنان را ندارند، خود گواهی بر این است که جمهوری اسلامی ایران این توانمندی را دارد که نیروهایی تربیت کند که کشورهای مدعی علم و دانش قادر به تربیت آنان نیستند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید